تاریخ انتشار: ۱۰:۲۱ - ۰۴ تير ۱۳۹۷
رویداد۲۴ از شرایط تیم ملی گزارش می‌هد؛

ایران و پرتغال در انتظار بازی سرنوشت/ بیایید رویا بسازیم

کی‌روش از بازیکنان ایرانی یازده جنگجو ساخته است. آن صحنه را که توپ روی خط دروازه بود به یاد بیاورید. جایی که عزت‌اللهی و رضاییان روی خط با تمام وجود از توپ محافظت می‌کنند و از لگدهای دیگو کاستا نمی‌ترسند.
ایران و پرتغال در انتظار بازی سرنوشت/ بیایید رویا بسازیم

رویداد۲۴ بازی امروز ایران / پرتغال بیشتر از یک بازی است. گویا یک هدف جمعی برای رسیدن به رویا. آن هم در روزهایی که حال ایران خوب نیست. در روزهای دلار هشت هزار تومانی و سکه سه میلیون تومانی و تورم افسار گسیخته، تنها رویایی که باقی مانده است و به قول فردوسی‌پور تنها فوتبال می‌تواند حال همه را خوب کند.

همه مردم امروز ساعت 22:30 دقیقه شب با اضطراب و استرس به صفحه‌های تلویزیون خود چشم می‌دوزند، شاید پرتغال را ببریم و به خیابان‌ها بیاییم برای جشن صعود. شاید برای چند ساعت دلار هشت هزار تومانی و سکه سه میلیونی از یاد مردم برود و برای اولین بار از مرحله گروهی صعود کنیم و به رویابافی ادامه دهیم و یادمان باشد این دنیا خیلی شادی به مردم ایران بدهکار است.

مسئله اول؛ سردار آزمون

تیم ملی ایران فردا گل می‌خواهد. این واقعیتی است که نمی‌توانیم کتمان کنیم. اگر می‌خواهیم به رویابافی‌هایمان ادامه بدهیم باید پرتغال را شکست دهیم. برای شکست دادن پرتغال به گل نیاز داریم، این در حالی است که مهم‌ترین اُمید گلزنی ما در حاشیه‌های ریز و درشت غوطه می‌خورد.

بعد از بازی ایران و اسپانیا از همه بازیکنان ایران تعریف و تمجید به عمل آمد جز یک نفر؛ سردار آزمون. همه از او انتقاد می‌کردند و او را بزرگترین مشکل تیم ملی می‌دانستند. این فشارها به قدری زیاد بود که در پایان بازی با اسپانیا اشک‌ سردار درآمد و او گفت: «اگر مردم مرا نخواهند از تیم ملی می‌روم»

تفاوت‌های بازیکنان بزرگ را فقط کیفیت فنی آن‌ها رقم نمی‌زند. بازیکن بزرگ بازیکنی است که تحمل فشارهای بیرونی را داشته باشد و بتواند از این تهدیدها برای خود یک فرصت بسازد. نیمار هم در پایان بازی با کاستاریکا گریست. اما میان اشک‌های او با اشک‌های سردار آزمون تفاوت فراوانی وجود داشت. تفاوت این اشک‌ها در این بود که نیمار پس از زدن گل برابر کاستاریکا گریه کرد تا تخیله روانی شود. او ابتدا خودش را در زمین مسابقه اثبات کرد و بعد به فکر گریه اُفتاد. اما در این چند روز، در فاصله بازی سوئیس و کاستاریکا نه مصاحبه‌ای کرد و نه حرفی زد. فقط سکوت کرد تا حرف‌هایش را در زمین بزند. اما سردار آزمون در یک مصاحبه مفصل گفت: «الان اکثر بازیکنان فوتبال در تعطیلات هستند اما ما اینجا داریم زحمت می‌کشیم»

آزمون حتی گفته بود من استارت‌های هشتاد متری می‌زنم. مخالف‌ها خودشون بیان ببینن می‌تونن یه همچین استارتی بزنن!

این صحبت‌ها فقط از یک بازیکن خام برمی‌آید. وگرنه خود سردار آزمون هم می‌داند نیمار، رونالدو، پوگبا و مسی هم در این جام حضور دارند بدون این‌که منتی سر کسی بگذارند. آن‌ها دارند وظیفه خود را انجام می‌دهند. خوب بازی کردن وظیفه آن‌ها است چون فوتبال شغل آن‌ها است. آن‌ها از کنار همین فوتبال به ثروت، شهرت و محبوبیت رسیده‌اند. پس وظیفه خود می‌دانند به مردم و پرچم کشور خود ادای دین کنند. سردار آزمون هم به جای این‌که حرف‌هایش را در زمین فوتبال بزند، به حواشی دامن می‌زند. نتیجه این حواشی هم واکنش احساسی مردم است که در عکس بیلبورد تیم ملی سر سردار آزمون را پاره می‌کنند. سردار آزمون فردا اولین اُمید ما برای گل زنی است. کاش بتواند مثل بیرانوند، چشمی، حسینی و ابراهیمی حرفش را در زمین بزند.

مسئله دوم؛ تیم پرتغال

اغراق نیست اگر بگوییم هفتاد درصد تیم ملی پرتغال کریستیانو رونالدو است. پرتغال بدون رونالدو  قابل شکست دادن است. رکوردی نیست که رونالدو جابه‌جا نکرده باشد. افتخاری نیست که به آن دست پیدا نکرده باشد. اما بازیکنان ایران نشان داده‌اند می‌توانند پابه‌پای ستارگان بزرگ دنیای فوتبال بجنگند و مبارزه کنند.

مهار رونالدو روی کاغذ شدنی است. با اینهمه نباید یادمان برود پرتغال فقط رونالدو نیست. برناردو سیلوا، گوئدس، کارشما و موتینیو بازیکنان بزرگی هستند که می‌توانند روی دروازه ایران خطر آفرین باشند. شاید کی‌روش در این فکر است که برای از بین بردن روحیه جنگندگی پرتغال از رونالدو یک هیچ‌کاره بسازد. اگر این اتفاق بیفتد آن موقع است که می‌توانیم پرتغال را تحت فشار قرار دهیم و از آن‌ها امتیاز بگیریم.

بازی اسپانیا اگر لحظه بزرگی داشته باشد لحظه‌ای است که وحید امیری به پیکه لایی زد. این لحظه هیچ‌گاه از ذهن فوتبال دوستان ایرانی پاک نخواهد شد. ما برای تحقق رویای صعود به ایرانی شبیه ایران بعد از پذیرش گل مقابل اسپانیا احتیاج داریم. ما در بازی مقابل اسپانیا ثابت کردیم می‌توانیم تیمی با عظمت مثل اسپانیا را هم تحت فشار قرار دهیم. پس انقدر قوی هستیم که پرتغال را هم ببریم. برای بردن پرتغال نباید محتاط باشیم. مراکش نشان داد می‌شود پرتغال را تحت فشار گذاشت. مدافعان مرکزی پرتغال کند هستند. اگر بتوانیم با دوندگی فراوان آن‌ها را پرس کنیم احتمال اشتباه از سوی آن‌ها بسیار بالا می‌رود.

امیری و طارمی باید بدوند تا دفاع پرتغال باز شود. آزمون باید باهوش باشد و از تک فرصت‌ها استفاده کند. تیم ما برای رسیدن به رویای صعود به هوش، حوصله و دقت احتیاج دارد. اگر از این سه فاکتور بهره ببرد می‌تواند فردا تیم صعود کننده به دور حذفی باشد.

کارلوس کی‌روش

تیم ملی ایران ستاره ندارد. حتی علیرضا جهانبخش به عنوان آقای گل لیگ هلند در قالب تیمی کی‌روش جا گرفته است. ستاره تیم ملی نه بازیکنان درون میدان که مربی ما روی نیمکت است. نگاهی به کارنامه و عملکرد کی‌روش نشان می‌دهد که چرا باید به او احترام بگذاریم. او سال‌ها تئوریسین اصلی تیم منچستر یونایتد بوده است. تیم منچستر زیر نظر او رشد کرد و بالید و لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرد. منتها این تنها دلیل ستاره بودن کی‌روش نیست. کی‌روش از بازیکنان ایرانی یازده جنگجو ساخته است. یازده مبارز. آن صحنه را که توپ روی خط دروازه ما بود به یاد بیاورید. جایی که عزت‌اللهی و رضاییان روی خط با تمام وجود از توپ محافظت می‌کنند و از لگدهای دیگو کاستا نمی‌ترسند. این همان روحیه‌ای است که کی‌روش به بازیکنان ایران هدیه کرده است. بجنگید، چون چیزی برای از دست دادن ندارید. این همان فرمول سحرآمیزی است که کی‌روش با استفاده از آن از ایران تیمی ساخته که هراس به دل پرتغال و اسپانیا می‌اندازد. او غرور و اعتماد به نفس را به ما بازگردانده، پس ستاره اصلی تیم ملی اوست. اوست که از یازده مرده یازده بازیکن تشنه موفقیت ساخته است. چنان تشنه که از لایی زدن به پیکه و درگیری با کاستا نمی‌هراسند. این همان چیزی است که احتیاج داریم.

 چون ما کارلوس کی‌روش را داریم و آن‌ها ندارند. کی‌روش چنان نام بزرگی دارد که هرکسی را می‌ترساند. حتی په‌په پرتغالی که گفته: ((ما با ایران بازی داریم نه کی‌روش))

نجات سرباز رایان

در سایت‌های مختلف نوشته‌اند که کی‌روش برای افزایش روحیه سلحشوری در بازیکنان فیلم نجات سرباز رایان را برای آن‌ها نشان داده است. نجات سرباز رایان داستان گروهی از سربازان آمریکایی است که در جنگ جهانی دوم مامور می‌شوند تا جان جیمز فرانسیس رایان را که سه برادر او در جنگ کشته شده‌اند نجات دهند.

اینجا قرار نیست درباره کیفیت فیلم صحبت کنیم (که در اوج است). اینجا بیشتر با مضمون فیلم کار داریم. نجات سرباز رایان درباره گروهی از سربازان (بازیکنان تیم ملی) است که تلاش می‌کنند هموطن خود را نجات دهند تا تماشاگران بدانند برای حفظ آن پرچم چه رنج‌هایی کشیده شده و چه جان‌هایی از بین رفته است.

کارلوس کی‌روش کاپیتان میلر فیلم است و بازیکنان سربازان همراه او. کی‌روش می‌خواهد به بازیکنان ما نشان دهد فردا برای چه می‌جنگند. این هوش کی‌روش را می‌رساند که چنین فیلمی را به بازیکنان (سربازان) نشان می‌دهد.

بازی ایران/ اسپانیا بی شباهت به سکانس طوفانی نبرد در ساحل نورماندی نبود. حریف تا بن دندان مسلح در مقابل سربازان فداکار و کم امکانات. اما سربازان ایستادند و با اعطای جان و دست و پای خود آن‌ها را شکست دادند. شکست دادند تا آن پرچم سرافراز بماند. این چیزی است که کی‌روش از بازیکنان می‌خواهد. جنگیدن تا سرحد مرگ مقابل پرتغال. جنگیدن برای رسیدن به رویا. این کاری است که بازیکنان ما باید فردا انجام دهند. درست مثل کاپیتان میلر و تیم همراهش. ما به این روحیه و رویا فردا احتیاج داریم.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
پیشخوان