تاریخ انتشار: ۱۶:۰۴ - ۱۹ تير ۱۳۹۷

بهانه‌هایی بر خندیدن؛ از تئوری سرنگ مشترک تا ابر دزدی در روز روشن

فرزین پورمحبی در یادداشتی به مشکلات این روزها و سوءمدیریت‌ها اشاره کرد و نوشت بهانه خنده مهیاست و بساط سوپرایز کردن ما توسط مسئولین به‌پاست!
متن یادداشت به شرح زیر است:

گفته‌اند: خنده بر هر درد بی‌درمانی دواست. اگر از این منظر به دنیا بنگریم کشور ما لاکچری‌ترین مکان، برای گرفتن شفاست، چراکه همواره در آن، بهانه‌ای برای خنده مهیاست و بساط شگفتانه (همان سورپرایز خودمان) کردن ما توسط مسئولین به‌پاست. ما هم بالطبع، آماده خندیدن و درمان شدن.

مانند موارد ذیل:

۱- ما هم تو خواب می بینیم؛ آقا پلیسه بیداره

در حالی که همگان منتظر دستگیری ، معرفی و مجازات مسببان اصلی گرانی های ارز ؛ سکه ؛ اختلاس‌ و احتکارها بودند؛ مسئولین زحمتکش‌مان، رونالدویی عمل کردند. یعنی در حالی که نشان می‌دادند نگران اوضاع کیشمشی کشورند به شکل غافگیرانه‌ای یک دختر 17 ساله رقاص را آویزان کردند تا درس عبرتی باشد برای کسانی که معمولا آویزانند! البته این حرکت فرهنگی پیام دیگری هم داشت و آن اینکه: اگر مشکلات همراه با قر کمر مطرح شوند؛ مسئولین بیشتر و سریعتر کمر همت را برای رفع و رجوع‌شان سفت خواهند کرد! متذکر می‌شویم: آقا پلیسه زرنگه با رقاص‌ها می‌جنگه وقتی که دزدها میان اون در فکر فراره ما هم تو خواب می‌بینم... آقا پلیسه بیداره!

۲- تبدیل «سلطان سکه» به «سلطان گردشگری»

البته اینکه بگوییم مسئولین هیچ اقدام علیه‌السلامی در خصوص شکستن کمر مشکلات (به جز قر کمر) نکردند چرت گفته‌ایم و حق مطلب را ادا نکرده‌ایم؛ چراکه در همین راستا، آنها «سلطانی» را پیدا کردند و بعد هم دو تن سکه از تو پاچه‌اش کشف کردند. اما چوب توی آستینش نکردند! همیشه یک جای کار -مثل کامیون طلایی که مس شد؛- می‌لنگد؛ چراکه این بارهم، کاشف به عمل آمد او «سلطان سکه» نبوده و «سلطان گردشگری» بوده! یعنی اینکه او دو تن سکه نداشته بلکه دو تن سکه در حال گردش داشته و بدین ترتیب او را می‌توان یک تور‌لیدر و یا اگر قرار بر سلطان بودن هم باشد، «سلطان گردشگری» نامید!

۳- مجوزی برای تئوری«سرنگ مشترک» معتادان؛ از سوی وزارت بهداشت

چندی پیش بخشنامه ای به این مضمون توجه مان را جلب کرد: استفاده مجدد از وسایل یکبار مصرف پزشکی- البته بعد از تمیز کردن‌شان(!)- الزامی است.

سال‌ها بود معتادان عزیز- این دانشمندان علم نجوم گمنام- اصرار داشتند که می‌توان برای سفر به فضا از یک سرنگ بطور مشترک استفاده کرد. البته این تئوری مانند سایر تئوری‌های علمی دیگر در ابتدا با مخالفت‌های جدی روبرو شد اما بالاخره علم پزشکی و خصوصا وزارت بهداشت مجبور شدند با صدور بخشنامه‌ای آب پاکی را روی دست همه بریزند و در برابر تئوری «استفاده مجدد از وسایل پزشکی یکبار مصرف» سر تعظیم فرود بیاورند.

۴- ادامه سیاست انگولک کردن کشورها با سیخونک زدن به هلند

در این گیرودارها و هیاهوهای کم آبی و گرانی و ... ناگهان فهمیدیم کشور بی حاشیه و آرامی مثل هلند دو کاردار ما را اخراج و تمام پروازهای خود را به تهران لغو کرده است! در این جا وظیفه خود می‌دانیم از کلیه مسئولین دلسوز بشدت تشکر کنیم؛ چراکه آنها علی رغم همه مصیبت هایی که یکهویی بر این مرز و بوم نازل شده؛ همچنان از رسالت سیخونک و انگولک کردن کشورها غافل نمانده‌اند و بعد از مراکش و... به خدمت هلند هم رسیدند. ظاهرا انگولک کردن بهتر و بی‌دردسرتر از تسخیر سفارت جواب داده و حاشیه هم کمتر دارد. یکهو می‌بینی بدون آنکه کسی از دیوار سفارتی بالا برود، سفارت خودش را تسلیم می‌کند! اگر دست مسئولین تمیز باشد به همین خاطر دستانشان را می بوسیم!

۵- کارآفرینی‌های جدید و عجیب مسئولین با قانون دلار 4200 تومانی

بعضی از قوانین ما به عقل جن هم نمی‌رسد. شاه گل آنها هم دلار 4200 تومانی بود. آنقدر از کنار این قانون شغل‌های عجیب و غریب سر درآورد و آنقدر باعث و بانی بخور بخورهایی از نوع جدید شد که به عقیده خیلی‌ها حتی هیچ راه نامشروعی هم نمی‌توانست اینقدر ارز را، آنهم به شکل قانونی خاک بر سر کند! بله؛ گروهی این ارز را گرفتند و با آن بند کفش اسکیت روی یخ وارد کردند و اختلاف قیمت دو ارز آنقدر بود که علی رغم فروش کم، کلی هم سود کردند! مسافرانی هم که اصلا قصد سفر به خارج و بردن ارز به بیرون را نداشتند بعد از«دو دو تا چهار تا کردن» و بخاطر سودی که از تبدیل پول 500 یورویی در فرودگاه عایدشان می‌شد، بار سفر را بستند و آماده رفتن به دیار فرنگ شدند. بقول جناب خان؛ آیا این قانون دلار 4200 تومانی تشویق نداره؟

۶- ابر دزدی در روز روشن

همه منتظر بودند ببینند؛ مسئولین دلسوز مسئله خشکی را چگونه به دشمنان خارجی و ایادی داخلی شان مربوط خواهند کرد... که دیدیم آنها خیلی شیک و مجلسی این کار را کردند و انصافا خوب هم، بارشان کردند. بله؛ مسئله «ابر دزدی» چیزی نبود که حالا حالا به فکر هر کسی برسد.. حتی خود ابر دزدان!

۷- جور کردن بهانه برای فیلتر تلگرام

وقتی مسئولین اجرای یک چیز را بشدت تکذیب می‌کنند همه متوجه می‌شوند که آن چیز بشدت اجرا خواهد شد! بر همین اساس؛ آخرین تکذیبه آنها، در مورد فیلتر اینستاگرام بود که در نتیجه، حکایت از فیلتر قریب الوقوع آن را دارد (درست مانند تلگرام)! اما در عین حال این بندگان خدا دنبال یک دلیل محکمه پسند هستند تا به شکل آبرومندانه‌ای این کار را انجام دهند. لذا در همین راستا، بنده از چند سلبریتی محترم می‌خواهم که به بهانه کمک به تشنگان خرمشهر؛ شماره حسابی اعلام نمایند و بعد که کمک‌ها پول‌ها را جمع کردند، بزنند به چاک تا بهانه برای مسئولین جور شود و آنها بتوانند بدون عذاب وجدان و برای جلوگیری از سواستفاده ، فیلتر کنند.

۸- «مدیریت بار» یا «مدیریت بارداری»

در اولین واکنش برای حل مشکل برق نام قطع برق به مدیریت بار تغییر داده شد البته نگرانی برخی از کارشناسان این است که مردم بعد از قطع برق و خاموشی چراغ ها؛ این عنوان را با عنوان «مدیریت بارداری» اشتباه بگیرند و تبعات تفاوت های فرهنگی بطور پیاپی نصیب‌مان شود. کما اینکه می‌بینیم این روزها خیلی هم نصیب مان شده ... تا جایی که در برابر روسیاهانی از این دست باید دست طوسی‌ها را بوسید! الیته فیلتر آب و برق این مشکل را دارد که فیلتر شکنی ندارد.

۹- رویکرد مجلس به کی‌روش و تنها سید قرمز پوش کشور

مجلس‌مان در فوتبال تکلیفش مشخص نیست چه رسد به مسائل مهمتر مثل پالرمو و FATF که سایر چیزهای دیگری که اسمش را هم نمی‌توانند بگویند. یکبار بیانیه می‌دهند علیه کی‌روش که چرا «سید جلال» بعنوان «تنها سید قرمز پوش کشور» را با خود نبرده و بعد که از روسیه برگشتند بیانیه می‌دهد: خود کی‌روش اصالتا سید است!

۱۰- سانسور قطع آب در صداوسیما

در هر فرآیند خنده داری نام صدا و سیما می‌درخشد. موضوع هم از این قرار است: صدا وسیما به شکل عجیبی تصمیم گرفته از وقتی که آب کم شده در مورد کمبود آب چیزی نگوید! حتی به مهمانانش توصیه می‌کند که اگر آنها در این مورد چیزی بگویند در جا آبشان می کند!

کلا ملت ما همیشه در شرائطی هستند که همواره احساس می کنند از سوی مسئولین احمق فرض می شوند و دقیقا نمی دانند چه باید بکنند که حس را در آنها مداوا نمایند.

البته یک توصیه به مسئولین می‌کنیم:
صداقت و شفافیت

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
پیشخوان