تاریخ انتشار: ۱۰:۰۲ - ۲۹ تير ۱۳۹۷
رویداد24 گزارش می‌دهد؛

روایت دختران شین آبادی مقابل پاستور/ تا درمان پیر می‌شویم/ پول هست اما نه برای سوختگان!

پول‌های کشور در جاهای دیگری خرج می‌شود. جاهایی که گره از کار مردم باز نمی‌کند و آرزوهای دختران شین آبادی را برآورده نمی‌کند. آرزوهایی کوچک که برآورده شدن آن‌ها نه یک رویا که حق کودکان شین آبادی است.

روایت دختران شین آبادی مقابل پاستور/ تا درمان پیر می‌شویم/ پول هست اما برای ثامن!

رویداد۲۴ خبر کوتاه است:« دختران شین آبادی یک هفته در تهران منتظر ملاقات با وزرای آموزش و پرورش و بهداشت بوده‌اند اما توفیقی نداشته‌اند و در نهایت برای پیگیری حق خودشان مقابل پاستور تجمع کردند.»
 
همه چیز از تاریخ 15 آذر 1391 شروع شد. ساعت 8 صبح. یک کلاس درس در روستای شین آباد (حوالی پیرانشهر) آتش گرفت. علت؟ نقص در سیستم گرمایشی کلاس. آتش‌سوزی بسیار وسیع بود. از سی و هفت دانش‌آموز کلاس بیست و نه نفر آتش گرفتند. آتش سوزی نسبتاً شدید که باعث شد سوختگی‌های بدی روی صورت و بدن دانش‌آموزان نقش ببندد. عمق فاجعه به قدری زیاد بود که همه را متاثر کرد. صفحات مجازی پر شد از عکس‌های کودکان شین آبادی. ماجرا بالا گرفت. همه به وزارت و آموزش و پرورش حمله می‌کردند. ترجیع بند سوالات هم یک چیز بود. چرا نباید سیستم گرمایشی این مدرسه نو باشد تا چنین فاجعه‌ای رخ ندهد؟
 
اولین واکنش را مرتضی رئیسی معاون وزیر و رئیس سازمان تجهیز و نوسازی مدارس به این واقعه نشان داد: «کپسول آتش‌نشانی پشت کلاس درس بوده و حتی از آن برای خاموش‌ کردن آتش استفاده شده‌ و تمام مسئولان مدرسه به خصوص سرایدار در خصوص رعایت ایمنی مدارس آموزش‌های لازم را فرا گرفته‌اند.»
 
این جواب چندان قانع کننده به نظر نمی‌رسید. برای همین همه منتظر بودند واکنش حاجی بابایی وزیر وقت آموش و پرورش را ببینند. حاجی بابایی وقتی با پرسش خبرنگاری درباره تقاضای نمایندگان برای استعفا وزیر مواجه شد، در کمال تعجب این‌گونه پاسخ داد: «شما چی؟ شما را برکنار کنیم یا نه اگر به موقع خبر می‌دادید مواظب مدرسه شین آباد پیرانشهر باشید این اتفاق روی نمی‌داد.» این پاسخ آخرین و شاید صریح‌ترین! پاسخ یک مقام مسئول به حادثه مذکور بود.
 
دولت تغییر کرد و حسن روحانی همان روزهای ابتدایی استقرار دولتش دستور داد تا به کودکان حادثه دیده مستمری مادام‌العمر تعیین کرد و قرار شد مابه‌التفاوت دیه را بپردازد. وزیر بهداشت هم مدام در کنار کودکان حادثه دیده قرار می‌گرفت تا افکار عمومی قانع شود دولت برای حل مشکلات کودکان شین آبادی عظم جدی دارد.
 
با این روش، درمان 15 سال دیگر هم تمام می‌شود
 
مدتی از کودکان شین آبادی که حالا دخترانی قد کشیده شده‌اند، خبری نبود تا این که خبر رسید مقابل پاستور تجمع کردند. علت این تجمع به خاطر توقف و تاخیر در روند درمانی این کودکان حادثه دیده است. این توقف و تاخیر باعث شده وضعیت روحی و روانی این کودکان هم دچار مشکل شود و این مشکلات روحی روند تحصیلی آن‌ها را هم دچار اختلال کند. این تجمع در حالی صورت می‌گیرد که این کودکان بعد از یک هفته انتظار برای ملاقات با وزیر آموزش و پرورش تصمیم گرفتند این اقدام را انجام دهند.
 
وکیل این کودکان درباره این تجمع این چنین گفته است: «احتمال دارد با این روش که در ایران صورت می‌گیرد این دختران تا ۱۵ سال دیگر زیر تیغ جراحی بروند.»
 
وکیل این دختران اعتقاد دارد: «اقداماتی که انجام شده کافی نیست و کفاف وضعیت درمان این دختران را نمی‌دهد چون میزان سوختگی در دختران بسیار زیاد است. امکانات داخلی هم محدود و کم است این باعث شده که روند درمان آن‌ها با مشکلاتی مواجه شود.»
 
اعزام به خارج صلاح نیست!
 
این صحبت‌ها نشان می‌دهد بر خلاف وعده و وعیدهایی که به این دختران حالا دیگر جوان داده شده است. خبر چندانی از اقدام عملی نیست و آن‌ها مدت‌هاست خدمات خاصی دریافت نمی‌کنند. به همین خاطر همه منتظر بودند تا سخنان وزیر بهداشت را در این زمینه بشنوند. تا این‌که قاضی زاده هاشمی درباره این دختران لب به سخن گشود و عنوان کرد: «گروهی از بهترین متخصصان کشور که مورد اعتماد خانواده های این کودکان هستند امور مربوط به درمان آنها را پیگیری می کنند و به آنها گفته ایم که دولت آمادگی دارد تا برای درمان بهتر، آنها را به هر نقطه ای از خارج و داخل کشور اعزام کند اما به دلیل تعداد زیاد اعمال جراحی مورد نیاز برای این کودکان، تصمیم اعزام این کودکان بر عهده تیم تخصصی پزشکی است.»
 
او همچنین درباره درخواست برخی از والدین این کودکان برای اعزام فرزندانشان به خارج از کشور عنوان کرد: «موضوع این است که استفاده از خدمات درمانی خارج از کشور، مورد مطالبه بعضی از والدین این دختران قرار دارد، درحالیکه تیم درمانی این دختران، اعزام به خارج را صلاح نمی دانند، چراکه خدمات آنها در یک یا دو یا 10 خدمت، خلاصه نمی‌شود، تمام اقدام درمانی موردنیاز در داخل کشور قابل انجام است، زیرا درحال حاضر امکانات درمانی مناسب و پزشکان حاذقی در کشور وجود دارد، اما این امر مستلزم اعتماد به پزشکان ایرانی است که در طول این چندسال در کنارشان بوده اند.»
 
مشخص است که دولت اراده سال‌های ابتدایی برای حل مشکلات دختران شین آبادی ندارد. اما این تنها خبر مهم این چند روز اخیر نبود، خبر دیگری که در مدت کوتاهی فضای مجازی را در نوردید اخباری بود که از پشت پرده موسسه مالی اعتباری ثامن الحجج به بیرون درز کرد. اخباری عجیب با پرداختی‌هایی عجیب‌تر که تنها با یک فقره از آن‌ها می‌شد تا سال‌ها هزینه کودکان شین آبادی را تامین کرد. گویا پول هست اما نه برای حل مشکلات آب خوزستان و رفع مشکل کودکان شین آبادی.
 
برای هر چیز کوچک و هر چیز پاک به خاک افتادند!
 
پول‌های کشور در جاهای دیگری خرج می‌شود. جاهایی که گره از کار مردم باز نمی‌کند و آرزوهای دختران شین آبادی را برآورده نمی‌کند. آرزوهایی کوچک که برآورده شدن آن‌ها نه یک رویا که حق کودکان شین آبادی است. دخترانی ساده که آرزوهای خود را به ساده‌ترین شکل ممکن بیان می‌کنند.
 
سیما که بخش‌های زیادی از صورتش سوخته آرزوی خود را چنین بیان می‌کند: «دوست دارم در آينده دندانپزشك شوم و براي رسيدن به اين جايگاه نيز تلاش مي كنم.»
 
آمینه صادقانه و معصومانه می‌گوید: «به هر حال ما امروز به اين مشكل جدي دچار شده ايم ولي تنها آرزوي من اين است كه ديگر در هيچ جاي دنيا كودكان به سرنوشت من دچار نشوند. دوست دارم در آينده پزشك جراحي پلاستيك شوم تا اجازه ندم هيچ كودكي به سرنوشت من دچار شود.»
 
تا درمان پیر می‌شویم
 
سخنانی که رنگ آرزو دارد ولی حق این کودکان است. کودکانی که هر چند ماه یک بار رنج سفر و عمل‌های جراحی متعدد را به جان می‌خرند و آرزوهایشان را در ذهن مرور می‌کنند غافل از اینکه اینجا کسی به فکر آرزوهای آن‌ها نیست. مراحل درمانی آن‌ها انقدر طول خواهید کشید که دیگر سن این دختران از آرزو کردن می‌گذرد. در این فاصله چند اتفاق دیگر مشابه اتفاقی موسسه مالی اعتباری ثامن الحجج می‌اُفتد و همه چیز فراموش می‌شود. جُز رنجی که این دختران می‌کشند. رنجی که بازتابش را در سخنان تکان‌دهنده یکی از این دانش آموزان می‌بینیم: «تا درمان شویم پیر می شویم!» آیا این رنج برای کسی مهم است؟

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: شین آباد ، اختلاس
نظرات شما
پیشخوان