تاریخ انتشار: ۱۳:۱۵ - ۱۸ خرداد ۱۳۹۵
ابراهیم متقی در نشست «نظام بین الملل در حال تغییر و شکل گیری نظم نوین اسلامی؛ بایدها و نبایدهای راهبردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» مطرح کرد:

ایران سوریه را رها کند تروریست ها قارچ گونه در کل منطقه تکثیر خواهند شد

اگر ما از سوریه صرف نظر کنیم فردا وارد لبنان خواهند شد و سپس تروریست ها به صورت قارچ گونه در عراق رشد خواهند کرد و کل منطقه را فرا خواهند گرفت.
رویداد۲۴- نشست علمی ـتخصصی با عنوان «نظام بین الملل در حال تغییر و شکل گیری نظم نوین اسلامی؛ بایدها و نبایدهای راهبردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» با سخنرانی دکتر ابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران در پژوهشگاه مطالعات جهان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار رویداد۲۴، دکتر ابراهیم متقی با بیان اینکه سیاست بین الملل موجود را باید مبتنی بر یک نوع " تغییرغیر ثبات یابنده" بعد از جنگ سرد بدانیم گفت: طی سال های 1945 تا 1990 به دلیل جنگ دوم جهانی، زمینه برای افول اروپا به وجود آمد به عبارت دیگر قدرت بعد از سال 1945 خارج از فضای اروپا معنا پیدا کرد. بخشی به " نیم کره غربی " انتقال یافت و بخشی به حوزه " اوراسیا ". توکویل در دهه 1830 این موضوع را پیش بینی می کند که ژئوپلیتیک روسیه و آمریکا به گونه ای است که این دو کشور به گونه ای اجتناب ناپذیر بخشی از مسائل مربوط به قدرت جهانی را در اختیار خواهند داشت و هر کدام یک حوزه جغرافیایی را براساس"  الگوی فرهنگی و تمدنی " اداره خواهند کرد. بحث های که توکویل داشت موضوعاتی بود که ما در غالب عادت واره به آن اشاره می کنیم که مولفه های پایدار و تکرار شونده در زندگی اجتماعی، سرنوشت فردی و حتی آینده ژئوپلیتیک کشورها محسوب می شود. آمریکا و اتحادیه شوروی توانستند آن فضایی که توکویل پیش بینی کرده بود را تحقق بخشند و این مسئله نشان می دهد که مولفه های ژئوپلیتیک منتظر هستند که با سایر شرایط قدرت کشورها آماده بشوند.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در سال های 1945 تا 1990 ساختار جهان بر مبنای ساختار دو قطبی بود عنوان کرد:  مدیریت بحران در ساختار دوقطبی بر اساس نقش یابی دو قدرت بزرگ جهانی بود که اصطلاحا ما از آن به عنوان "سوپر پاور" یاد می کنیم. در وضعیت قدرت های بزرگ که نشانه ای از موزانه قدرت بود ما می گفتیم موازنه قدرت مبتنی بر نقش یابی "گرین پاور" است اما در سال های 1945 تا 1990 و 1991، «گرین پاور» در بین آنها غربال شده و دو قدرت بزرگ جهانی توانستند جایگاه بیشتری پیدا کنند و به همین دلیل است که گرین پاور به سوپر پاور تبدیل شد. در این فضا، جنگ های منطقه ای شکل می گرفت که هر کدام از قدرت های بزرگ در شکل گیری آن ها مهم بودند ولی هیچ گاه در این سال ها، نیروهای اتحاد شوروی و آمریکا در مقابل هم قرار نگرفتند بدین نحو که هر دو، مدیریت بحران را انجام می دانند بدون آنکه باهم درگیری نظامی داشته باشند.

دکتر متقی با اشاره به تئوری «استفان والت» از نظریه پردازان ساختار گرا و مبحث عقلانیت راهبردی بیان کرد: والت می گوید دو قدرت بزرگ جهانی از عقلانیت راهبردی بر خوردارند که عقلانیت راهبردی بر این معنا است که هردو منافع دیگری را درک می کنند و اهداف بازیگر حریف را می شناسند. جنگ سرد بین دو قدرت بزرگ جهانی ایجاد و این جنگ، هیچ گاه به رویارویی نظامی منجر نشد. به طور مثال، متحدین آمریکا نیروهای اتحاد شوروی را در افغانستان کشتند اما نیروهای آمریکا و شوروی در مقابل هم قرار نگرفتند و یا بالعکس، متحدین شوروی نیروهای آمریکا را در ویتنام کشتند اما این رویارویی هیچ گاه بین آن ها شکل نگرفت چون "بازدارندگی هسته ای" بخشی از عقلانیت راهبری بوده است.

این تحلیلگر مسائل بین الملل ادامه داد: اتحاد شوروی نیروی هایی را در دسامبر 1979 به افغانستان فرستاد. اگر اتحاد شوروی در افغانستان موقعیتش را تثبیت می کرد 1500 کیلومتر به حوزه خلیج فارس نزدیک تر می شد و  می توانست یک نوع "جهش ژئوپلیتیک" داشته باشد. به همین دلیل است که ایالات متحده از همه ابزار های خود برای مقابله با شوروی بهره گرفت. در ژانویه 1980 کارتر دکترین خودش را در رابطه با خلیج فارس مطرح کرد که دکترین کارتر در ژانویه سال 1980 مبتنی بر این موضوع بود که هر قدرت جهانی در فضای خلیج فارس ایفای نقش کند ایالات متحده از تمامی ابزارهای خود برای مقابله با آن بازیگر جهانی استفاده خواهد کرد.پس از این موضوع بود که زمینه برای واکنش نیروهای سریع آمریکا در خلیج فارس به وجود آمد. جانشین کارتر یعنی ریگان، نیروهای واکنش سریع را تبدیل به نیروهای فرماندهی مرکزی کرد و این فرماندهی مرکزی هنوز باقی است و فرماندهی در 19 کشور منطقه را عهده دار است. نیروهای آمریکا در خلیج فارس هستند و یگان های آمریکایی که در افغانستان و عراق حضور دارند تحت فرماندهی مرکزی هستند.

استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در سال های 1987 به بعد نشانه های فروپاشی اتحادیه شوروی نمایان شد عنوان کرد: از نشانه های فروپاشی شوروی می توان به زمانی اشاره کرد که اتحاد جماهیر شوروی، «اراده» خود را برای مقابله از دست داد. زمانی که کمیته مرکزی حزب کمونیسم در سال 1987 برگزار شد گورباچوف، دو نظریه را مطرح کرد که «پراستوریکا» و «گلاسنوست» نام داشتند.

هر دو نظریه، زیر ساخت های لازم برای کاهش نقش یابی اتحادیه شوروی ایجاد کرد. گورباچوف احساس کرده بود که می توان یک نوع الگوی روابط برابر با غربی ها نیز داشت در حالی که تفکر اصلی سیاست بین المللی این نیست که اگر طرفی در ساختار دو قطبی، احساس ضعف کرد طرف مقابل آن را برطرف کند و این جزئی از اشتباهات گورباچوف بود. گورپاچوف در کنگره بیست و هفت حزب کمونیسم در سال 1987 برگه کاغذی سفیدی با خود بُرد و خطی بر روی آن کشید.سپس  بخشی از خط را با پاک کن روسی و بخش دیگر را با پاک کن آلمانی پاک کرد و بعد گفت: تفاوت ما با غرب از این پاک هم قابل تشخیص است. آن قسمتی که سیاه شده است نشان از پاک کن روسی است و قسمتی که به خوبی پاک شده است پاک کن غربی است. گورباچوف گفت: ما باید دریک فضای بازسازی روابط قرار بگیریم و خودمان را از ایزوله شدن خارج کنیم و درهای جهان غرب را به روی خود باز کنیم.

دکتر متقی با اشاره به فضای پس از جنگ سرد بیان کرد: مورگان کاپلان می گوید پس از   فروپاشی نظام دو قطبی، ساختار سلسله مراتبی موازنه قدرت شکل خواهد گرفت. در سال های 1992 و 1993 موجی شکل گرفت که جهان تک قطبی شده است و سیاست در مرکز، شکل نمی گیرد و سیاست آشوب زده در فضای پیرامون شکل خواهد گرفت. آمریکا در سال 2007 با یک بحران اقتصادی بزرگ رو به رو شد که مقام معظم رهبری در این خصوص  بر روی دو نکته مهم تأکید کردند. نکته اول ایشان آن بود که تغییر در هندسه قدرت نظام جهانی شکل گرفته است یعنی بازیگر جدید در حوزه پیرامون است که ظهور و بروز می یابد. به طور مثال؛ ایران، قطر و ترکیه هرکدام می خواهند در منطقه ایفای نقش کنند و یا در سوریه، 39 گروه وجود دارد که علیه حکومت بشار اسد می جنگند. نکته دومی که معظم له تاکید کردند «گذر از پیچ تاریخی» است که امروزه همان کشور سوریه است.

استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه وعده هایی که درارتباط با برجام داده شده است نتیجه ای جز سراب در بر نداشت و همچنین با اشاره به اینکه فضا در منطقه به گونه ای است که قدرت ما در هیچ برهه زمانی به اندازه این 3سال افول پیدا نکرده است و حتی در شورای خلیج فارس و در سازمان همکاری اسلامی نیز ایران را محکوم کرده اند و فضا؛ فضای اعمال فشار بر ایران است عنوان داشت: تمامی این نکات را بیان کردم که بگویم جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر با دو گزینه روبرو است: گزینه «مقاومت» و گزینه «واگذاری». در خصوص گزینه مقاومت باید بیان داشت که شما فکر کرده اید که اگر ما سوریه را رها کنیم و کاری به مسائل این کشور نداشته باشیم، کما اینکه برخی می گویند ما را به سوریه و لبنان چه؟ آنان نیز ما را رها خواهند کرد؟ اگر ما از سوریه صرف نظر کنیم فردا وارد لبنان خواهند شد و سپس تروریست ها به صورت قارچ گونه در عراق رشد خواهند کرد و کل منطقه را فرا خواهند گرفت. همینک تکفیری ها در پنجاه کیلومتری شهر بغداد یعنی فلوجه هستند بنابراین باید به این نکته توجه داشت که اگر در زمین دیگران نجنگی مجبور هستی در زمین خودت به دفاع بپردازی و این اصل بسیار مهمی است. ایران بر عکس جهان عرب قابلیت مقاومت دارد. به عنوان نمونه، هنگام فتح خرمشهر، بی بی سی اعلام کرد: «امروز نوجوانان ایرانی از سینه های ژنرال های کهنه کار عراقی عبور کردند». 

متقی ادامه داد: در زمینه پرونده هسته ای و فشار کشورهای غربی نیز باید مقاومت کرد و این در حالی است که برخی ها می گویند هیچ کدام از اصول نه گانه مد نطر رهبری در این خصوص رعایت نشده است.
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان