تاریخ انتشار: ۱۲:۱۶ - ۱۱ آبان ۱۳۹۸
عضو شورای عالی اصلاح‌طلبان:

حاضریم در انتخابات مجلس ببازیم، اما ائتلاف نکنیم/ با بحران نورچشمی‌ها در جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب روبروئیم

عضو شورای عالی اصلاح‌طلبان با بیان اینکه حاضریم ببازیم، ولی دست به ائتلاف نزنیم، گفت: این جمع بندی، جمع بندی غالب در شورای عالی اصلاح‌طلبان است؛ یک باخت شرافتمندانه، بهتر از یک بُرد متحجرانه است.
حاضریم در انتخابات مجلس ببازیم، اما ائتلاف نکنیم/ با بحران نورچشمی‌ها در جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب روبروئیم
رویداد۲۴ ابراهیم اصغرزاده در گفت و گویی با بیان اینکه اصلاح‌طلبان راهبرد‌های مبتنی بر تحریم صندوق رأی را کنار گذاشته‌اند و به صندوق رأی به عنوان یک فرصت نگاه می‌کنند، گفت: اصلاح‌طلبان استراتژی تحریم یا در حاشیه ماندن عبور کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که باید در انتخابات مشارکت داشته باشند، منتهی اصلاح‌طلبان دو گروه شده‌اند، یک گروه معتقدند که باید در انتخابات بدون قید و شرط شرکت کنیم، یک گروه هم معتقدند ما باید به صورت مشروط در انتخابات شرکت کنیم. مشروط نه به این مفهوم که مثلا برای حکومت شرط گذاری کنیم، ولی بر اساس یک چارچوب و قیوداتی در انتخابات شرکت می‌کنیم. اگر کاندیدا‌های اصلاح‌طلب را رد صلاحیت کردند، چون امکان لیست دادن از ما گرفته می‌شود، طبعا نمی‌توانیم لیست بدهیم.

بخش‌هایی از اظهارات اصغرزاده به شرح زیر است:

* اصلاح‌طلبان تعریفشان از اصلاح‌طلبی این است که اگر بخواهند به روش‌های رادیکال دست بزنند، فرصت را از دست می‌دهند، بنابراین به صندوق رأی به عنوان یک فرصت نگاه می‌کنند.

* حزب اعتدال و توسعه، به عنوان حزب موثری که توسط دولت حمایت می‌شود، حزب کارگزاران و بخشی از شخصیت‌های قدیمی اصلاح‌طلب اعتقادشان این است که ما باید بدون قید و شرط در انتخابات شرکت کنیم و همان مسیر قبلی که تا به اینجا آمده‌ایم را ادامه دهیم. برای آن‌ها مهم نیست که شورای نگهبان چه نگاهی به نامزد‌های اصلاح‌طلب داشته باشد. برای طرفداران این نظریه فقط این مهم است که در انتخابات به صورت صددرصدی شرکت کنند و یک لیست ملی و عمومی بدهند. آن‌ها معتقدند که فقط نباید نهاد‌های انتخابی به دست تندرو‌ها بیفتد. البته آقای خاتمی با این نظریه موافق نیست، به نظر من جریان مخالف این نظریه قوی‌تر است و غالب است. اکثریت احزاب اصلاح‌طلب موافق لیست دادن بدون قید و شرط نیستند.

* معتقدم انتخابات مجلس یازدهم باید با گذشته متفاوت باشد، باید انتخاب بین بد و بدتر را کنار بگذاریم، این استراتژی منجر به ناامیدی مردم از اصلاح‌طلبان می‌شود. باید قبل از اینکه شورای نگهبان صلاحیت‌ها را تأیید یا رد کند، اعلام کنیم که لیست‌ها و اشخاص مورد تأیید ما این افراد هستند؛ دیگر نباید بین بد و بدتر انتخاب کنیم

* ما می‌توانیم با تمهیداتی یک انتخابات بین خوب و بد داشته باشیم. بین خوب و بد یعنی اینکه چارچوب‌های خودمان را برای اداره کشور اعلام کنیم. بگوییم چه اشخاصی از نظر ما می‌توانند پاکدست باشند و وارد دستگاه‌های انتخابی شوند و این اشخاص، اشخاص امتحان داده باشند و قبل از اینکه شورای نگهبان صلاحیت‌ها را تأیید یا رد کند، اعلام کنیم که لیست‌ها و اشخاص مورد تأیید ما این افراد هستند، اگر حکومت می‌خواهد همین طور به سیاست حذف ادامه بدهد، دیگر مسئولیتش به عهده شورای نگهبان است.

* نه اینکه اصلاح‌طلبان اعلام کرده باشند ما محافظه کار شده‌ایم، ولی وقتی در نهاد‌هایی شرکت می‌کنند که آن نهاد‌ها مثل دولت و مجلس فاقد اختیار هستند، عملا محافظه کار شدن را پذیرفته‌اند. برخی نهاد‌ها مسئولیت دارند، اما فاقد اختیار هستند، یعنی مجلس باید راجع به FATF جواب بدهد، ولی خودش اصلا تصمیم‌گیر نیست. مثلا دولت آقای روحانی باید راجع به سیاست‌های اقتصادی پاسخ بدهد، اما کل قدرت اقتصادی دولت چند درصد است؟ زیر ۵۰ درصد است. بخش مهمی از اقتصاد کشور در اختیار نهاد‌هایی است که قدرت دارند، ولی پاسخگو نیستند. مشارکت اصلاح‌طلبان در چنین نهاد‌هایی برای ما چه فایده‌ای دارد؟ ولو اینکه به اسم اصولگرا‌های میانه کسانی را بفرستیم که آن‌ها نتوانند تأثیر بگذارند.

* وقتی یک نماینده شجاعانه از چیز‌هایی دفاع می‌کند، بلافاصله علیه او تهاجم می‌کنند و پرونده می‌سازند و او را تضعیف می‌کنند. یک قانون خوبی که در مجلس گذرانده می‌شود در مسیر‌های بعدی مورد دستکاری قرار می‌گیرد. گاهی اوقات شما می‌بینید که نماینده‌ها، نماینده‌های فعالی هستند، حرفشان را می‌زنند، نظارت می‌کنند، اما نمی‌توانند وارد برخی حیطه‌ها شوند.

* در حال حاضر بخش مهمی از اقتصاد کشور پنهان است. امکان ندارد مجلس به دولت پنهان ورود کند.

* در این چند ساله بخش مهمی از فساد مملکت به خاطر پیدایش یک طبقه نوکیسه از نورچشمی‌هاست، خانواده‌هایی که فرزندانشان، داماد‌ها و عروس‌هایشان درگیر مسائل اقتصادی شده‌اند. بحران خانواده سالاری یا خویشاوندسالاری دارد مملکت را از پا درمی‌آورد و اصولگرایان و اصلاح‌طلبان را هم شامل می‌شود.

*اخیرا شاهد بودید که چگونه بعضی از نمایندگان خودشان آلوده شده‌اند. این آلودگی‌ها حتی در انتخابات مجلس و توسط پول‌های کثیف فراهم می‌شود. این فرآیندی که اتفاق می‌افتد همه‌اش تقصیر یک مُشت افراد فاسد نیست، چون علی‌الظاهر شورای نگهبان همه این افراد را با دقت انتخاب و گزینش کرده و به مردم گفته است به این افراد رأی دهید. اینکه ما مدام بگوئیم کارگزار مسئول است چشم‌پوشی از ساختار است.

* اصلاح‌طلبانی که مزه قدرت زیر زبانشان می‌رود، گاهی اوقات محافظه کار می‌شوند و این محافظه کاری آفت اصلاح‌طلبی است

* مردم با افتتاح و تبلیغات گول نمی‌خورند. اگر قرار بود گول بخورند همه حوزه‌ها باید کامل در اختیار محافظه کاران باشد که چند دهه است تریبون‌های رسمی کشور را در اختیار دارند و نان سنت و مذهب را می‌خورند. به نظرم عملکرد شورای شهر تا آنجا که در خدمت مردم کار کرده اند و به فکر منافع جناحی نبوده اند قابل دفاع است، ولی حداقلی است. اصلاح‌طلبان مطالبات حداقلی‌شان را مطرح می‌کنند، بنابراین نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که شق القمر کنند، به خاطر اینکه دستشان بسته است. مثلا شما فکر می‌کنید در انتخاب شهردار یا در انتخاب اینکه پروژه‌های شهرداری به چه کسی داده شود، شورای شهر و شهرداری اختیار دارند؟ هنوز تهران دست نظامی‌هاست. در حالی که ده‌ها شرکت پیمانکار و مهندسی مشاور بیکارند یا قادر به دریافت مطالباتشان نیستند.

* لیست امید، لیست حداقلی ما بود، ما قطعا می‌توانستیم در تهران افراد دارای صلاحیت و شایستگی بیشتری را وارد مجلس کنیم، با این حال من از بخشی از نمایندگان لیست امید راضی هستم یعنی فکر می‌کنم آن‌ها بخصوص زنان، وظیفه خودشان را خوب انجام داده‌اند. اما مردم تهران تعداد زیادی از افراد لیست امید را نمی‌شناسند، نه صدایی از آن‌ها شنیده‌اند، نه عملکردی از آن‌ها دیده‌اند.

* شورای نگهبان مگر می‌گذارد که اصلاح‌طلبان امتحان داده به میدان بیایند؟ بسیاری از افراد شایسته ما حذف شدند. ضربه‌ای که شورای نگهبان به اصلاح‌طلبی در کشور زد، ضربه بسیار سنگینی بود. امیدواریم که در اسفندماه این اتفاق نیفتد و اشخاص شایسته و کاربلد به انتخابات ورود کنند، وگرنه مجلس و دولت روز به روز ضعیف‌تر خواهند شد و نیرو‌های ماجراجو و بی‌خاصیت دست بالا را خواهند یافت.

* حاضریم ببازیم، ولی دست به ائتلاف نزنیم، این جمع بندی، جمع بندی غالب در شورای عالی اصلاح‌طلبان است. یک باخت شرافتمندانه، بهتر از یک بُرد متحجرانه است، یک ُبردی که به سلب اعتماد رای دهندگان به اهداف اصلاح‌طلبانه منجر می‌گردد. این نگاه، ایده غالب در جبهه اصلاح‌طلبان است.

* اصلاح‌طلبان معتقدند با وجود کم خاصیت شدن نهاد‌های برآمده از صندوق رای باز هم انتخابات می‌تواند موثر باشد، زیرا از سال ۷۶ به بعد، هر زمان که میزان مشارکت مردم در انتخابات بالا بوده، انتخابات مانند یک رفراندوم عمل کرده و موازنه قوای اجتماعی و سیاسی را تا اندازه‌ای تغییر داده است. این موضوع باعث شده که جناح اصلاح‌طلب به «جریان سیاسی انتخابات محور» مشهور شود.

* شاید جریان اصولگرایی اعتقادی به انتخابات نداشته باشد و اگر هم داشته باشد، خصوصیات انتخابات مدنظر اصولگرایان به نوعی به بیعت شبیه باشد. تقریبا در دو دهه اول انقلاب انتخابات در سایه تفاهم میان بالایی‌ها صورت می‌گرفت یعنی تفاهم محور بود. اما از دوم خرداد ۷۶ به بعد، با توجه به نگاه اصلاح‌طلبان انتخابات فرم و معنای دیگری پیدا کرده و رقابت محور شده است. هر زمانی که اصلاح‌طلبان توانسته‌اند مردم را پای صندوق رأی بیاورند، پیروز میدان شده و توانسته اند مسیر حرکت کشور را تحت تاثیر قرار دهند. من معتقد نیستم با انتخابات می‌شود انقلاب کرد یا تغییرات رادیکال انجام داد، ولی می‌شود بر روند‌ها تأثیر گذاشت. در انتخابات سال ۸۴ به دلیل عدم مشارکت اصلاح‌طلبان و عدم مشارکت عمومی، دولت کاملا تغییر رویه داد و برعکس در انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ با حضور حداکثری مردم، حکومت ناچارا تن به اصلاحات هرچند ضعیف داد.
منبع: مهر
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
پیشخوان