تاریخ انتشار: ۱۷:۱۹ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹

چوب حراج مادر برای فروختن ۴ کودکش + جزییات سرنوشت‌ها

در پنجم آگوست سال ۱۹۴۸ میلادی یک روزنامه‌ی محلی عکسی از زنی که چهار کودکش را برای فروش گذاشته بود، منتشر کرد.

اخبار حوادث

  رویداد۲۴ در دهه‌ی چهل قرن بیستم اوضاع معیشتی آمریکایی‌ها به دلیل وقوع جنگ جهانی دوم خوب و مناسب نبود و با وجود اینکه ایالات متحده‌ی آمریکا پس از پایان جنگ شاهد یک جهش اقتصادی بود، اما نتایج این جهش اقتصادی بر زندگی همه‌ی آمریکایی‌ها انعکاس نیافت و وضعیت نامساعد اقتصادی همچنان برای بسیاری از آن‌ها باقی ماند.

یکی از کسانی که از چنین وضعیتی رنج می‌برد فردی به نام «رای چالیفو» راننده‌ی کامیون بود که از کار اخراج شد. او نمی‌توانست برای چهار فرزند و همسرش غذا تهیه کند و اجاره‌ی خانه را بپردازد به همین دلیل خانواده‌ی او در هر لحظه در انتظار فروپاشی و آوارگی بودند، بنابراین رای و لوسیل تصمیم گرفتند تا چهار فرزندشان را بفروشند.

در پنجم آگوست سال ۱۹۴۸ میلادی یک روزنامه‌ی محلی عکسی از خانم لوسیل که چهار کودک را برای فروش روی پله‌ی خانه اش در شیکاگو گذاشته بود منتشر کرد. مادر از خجالت چهره اش را از عکاس پوشانده بود.

در این عکس لانا ۶ ساله، رایان پنج ساله، میلتون ۴ ساله و خواهر کوچکتر سوایلین به چشم می‌خوردند. در کنار آن‌ها یک تابلو نصب شده است: «چهار کودک برای فروش».


در طول دو سال لوسیل توانست چهار کودک به علاوه‌ی کودک پنجم «دیوید» را که در زمان گرفتن عکس در شکم مادرش بود بفروشد.

رایان و میلتون: رایان و میلتون به یک کشاورز به نام «جوزن زویتمان» به دو دلار فروخته شدند. کشاورز و همسرش دو کودک را به زمین کشاورزی بردند و آن دو را مجبور به کار‌های سخت روزانه و طولانی کردند و آن‌ها را شب‌ها در اصطبل می‌بستند. میلتون می‌گوید: در اصطبل از چاقوی ذرت برای دور کردن موش‌ها از خودمان استفاده می‌کردیم و پدر جدیدم به من برده می‌گفت. روزی از او پرسیدم که چرا اینقدر بی رحم هستی و او در جواب گفت: اگر بترسی کار‌ها را انجام خواهی داد!


خانواده زویتمان

میلتون: پس از گذشت چند سال میلتون که دیگر به سن جوانی رسیده بود با یک پلیس درگیر شد و سر او را به درخت کوبید. قاضی او را خطری برای جامعه دانست و او را در انتخاب مجازاتش بین رفتن به تیمارستان و یا تأدیب خانه آزاد گذاشت. میلتون که داستان‌های ترسناکی از تأدیب خانه‌ها شنیده بود تیمارستان را انتخاب کرد. پزشکان حملات عصبی و خشم او را دلیلی بر شیزوفرنی می‌دانستند. او در سال ۱۹۶۷ پس از طی مراحل درمان از تیمارستان بیرون آمد.

رایان: وضعیت رایان بهتر از برادرش نبود، او وقتی ۱۷ سال داشت ربوده شد و مورد تجاوز قرار گرفت. او که بر اثر تجاوز باردار شده بود به مرکز نگهداری زنان باردار نیازمند حمایت رفت و پس از به دنیا آوردن فرزندش، سرپرستی او را به یک خانواده سپرد. پس از این ماجرا رایان مزرعه را برای همیشه ترک کرد.

رایان و تنها چیزی که از کودکی برایش باقی مانده است

دیوید:، اما دیوید فرزند کوچک که در زمان عکس گرفتن هنوز به دنیا نیامده بود در دو سالگی به یک خانواده‌ی ثروتمند و با اخلاق سپرده شد. دیوید گاهی با اسب و یا دوچرخه به دیدن رایان و میلتون که در مزرعه کار می‌کردند می‌رفت. دیوید در شانزده سالگی خانواده‌ی ثروتمندش را ترک کرد و به ارتش آمریکا پیوست و بیست سال بعد در سن ۳۶ سالگی آنجا را ترک کرد و از آن زمان به بعد در واشنگتن به عنوان راننده‌ی تاکسی کار کرد.

خانم لوسیل: او پس از فروختن پنج فرزندش از آقای رای جدا شد و بار دیگر ازدواج کرد و این بار چهار فرزند به دنیا آورد، اما از آن‌ها نگهداری کرد.

سوایلین: سوایلین از سوی خانواده‌ی جانسون به فرزند خواندگی پذیرفته شد. در سال ۲۰۱۳ او توانست با کمک فضای مجازی با خواهرش رایان ملاقات کند. سوایلین که از بیماری ریه رنج می‌برد در همان سال از دنیا رفت. سوایلین در مصاحبه‌ای قبل از مرگ در حالیکه قادر به حرف زدن نبود درباره‌ی احساسش نسبت به مادر خود نوشت: این زن باید در جهنم بسوزد.

لانا:، اما خواهر بزرگتر لانا که او هم به یک خانواده فروخته شده بود در سال ۱۹۹۸ میلادی بر اثر بیماری سرطان از دنیا رفت.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
پیشخوان