تاریخ انتشار: ۱۵:۵۲ - ۲۶ شهريور ۱۳۹۹

ترامپ چگونه دو کشور عربی را وادار به توافق با نتانیاهو کرد؟

رئیس جمهور آمریکا قصد دارد با نزدیک کردن برخی کشور‌های عربی به اسراییل برگ برنده‌ای برای انتخابات ۲۰۲۰ داشته باشد.
عادی سازی روابط با اسرائیل
رویداد۲۴ توافق بین امارات و اسراییل و عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با بحرین، اتفاق غافلگیر کننده‌ای نبود. هر دو کشور عربی مدت‌ها بود که خود را برای چنین کاری آماده می‌کردند و حالا توافقی به دست آمده که اعراب و مسلمانان را خشمگین کرده است. در عین حال به نظر می‌رسد ترامپ خود را برنده این توافق می‌داند. او قصد دارد تا با استفاده از شرایط بوجود آمده به جنگ بایدن در انتخابات پیش رو برود و حمایت لابی‌های اسراییلی و طرفداران این رژیم را به خود اختصاص دهد.

گفتگو با نصرت الله تاجیک سفیر اسبق ایران در اردن و کارشناس امورخاورمیانه:

با توافقی که بین امارات و اسراییل بسته شده و عادی سازی روابط با بحرین، به نظر می‌رسد که خاورمیانه فصل جدیدی را آغاز خواهد کرد که می‌تواند منجر به تنش‌های بیشتر شود. به نظر شما منطقه چه شکلی به خود خواهد گرفت؟

این اتفاقی که در حال رخ دادن است، بیشتر به یک بازی رسانه‌ای و تبلیغی برای ترامپ می‌ماند. مسائل خاورمیانه چند بعدی و پیچیده است که صرفا با توافق دو یا حتی چند کشور تغییر عمده‌ای در مسائل منطقه اتفاق نخواهد افتاد. مساله اصلی این است که سرزمین یک ملت غصب شده و این ملتی است که هویتش به این سرزمین تاریخی که ریشه در دین آن‌ها دارد گره خورده و لذا علاوه بر موقعیت ژئوپلیتیکی عمق استراتژیک تاریخی نیز دارد و اینطور نیست که با یک توافق آنهم با اهداف سیاسی و استفاده ابزاری این مشکل مهم حل شود. مشکل اصلی خاورمیانه عدم ارتباط عرب‌ها با رژیم صهیونیستی نیست. مشکل این است که یک ملت جا بجا شده وهویت آن‌ها گرفته می‌شود. پیش از این عدم رابطه به این خاطر بود که اعراب به اقدامات اسراییل مشروعیت ندهند. این کشور‌ها می‌گفتند تا زمانی که مساله فلسطین حل نشود، به سمت عادی سازی روابط نمی‌روند و حتی مصر و اردن هم که در دهه ۱۹۹۰ روابطی را با اسراییل برقرار کردند، مورد غضب مردم و دیگر کشور‌ها قرار گرفتند. ما نباید با تصویر سازی غلط به حل مشکل بپردازیم. مساله اصلی خود فلسطین است و حالا ترامپ دارد از این مساله استفاده سیاسی و ابزاری می‌کند تا دستاوردی در سیاست خارجی داشت باشد و بتواند در انتخابات برنده شود.

ترامپ با تطمیع و تهدید کشور‌های عربی را به این سمت سوق دهد که با اسراییل توافق کنند تا او بتواند از این موضوع به عنوان دستاوردی در سیاست خارجی خود استفاده کند. او ضعیف‌ترین حلقه را انتخاب کرده تا با فشار آوردن، دستاوردی برای خود بسازد. ترامپ سیاست خارجی موفقی نداشته و در داخل هم مشکلاتی دارد.

چرا بحرین و امارات پیش قدم شدند تا با رژیم صهیونیستی به توافق دست یابند؟ پیش از این خبر‌هایی هم منتشر می‌شد که نشان می‌داد در ریاض تمایلاتی به برقراری روابط وجود دارد، اما بعد دو کشور عربی کوچک، جلو افتادند.

تیم ترامپ با استفاده از ابزار مختلف این دو را وادار به توافق کرد. مثلا امارات را با سراب اف ۳۵ فریفت که بعد مشخص شد چنین خبری نیست و نتانیاهو نپذیرفت. در مورد بحرین هم وعده داد که پایگاه خود را در این کشور حفظ می‌کند. جوی که راه افتاده چند روزی در صدر خبر‌ها قرار می‌گیرد و بعد وقتی ترامپ استفاده تبلیغاتی خود را کرد، رها می‌شود و نه بحرین و نه امارات دیگر ارزشی که الان به آن پرداخته میشود برای واشنگتن ندارند.

بیشتر بخوانید: توافقی برای فلسطین بدون نام فلسطین/ توافق صلح یا هدیه انتخاباتی به ترامپ؟
وزن این کشور‌ها نیز در خاورمیانه پایین است. مثل عربستان و اردن و مصر نیستند و به همین دلیل به راحتی مورد سوء استفاده قرار گرفتند. به نظر من ما نباید این موضوع را طوری ببینیم که خطری برای امنیت ملی کشورمان است. اینطور نیست. این یک اتفاق زودگذر است و هیچ جریان سازی در خاورمیانه به وجود نخواهد آورد. اگر ترامپ برنده شود بعید است دیگر موضوع را پیگیری کند و اگر دموکرات‌ها برنده شوند که دیگر وضعیت به کلی عوض می‌شود.

به نظر می‌رسد که سعودی‌ها سعی دارند تا ماجرا را به سکوت برگزار کنند...

اخباری که به رسانه‌ها در دو و سه سال گذشته درز کرده بود، حکایت از این داشت که امارات و بحرین در ارتباطات خود با صهیونیست‌ها بیشتر از عربستان پیش رفته بودند. سعودی‌ها خود می‌دانند که اگر می‌خواستند پیش قدم شوند، جو سنگینی علیه آن‌ها بوجود می‌آمد. اما این دو کشور به دنبال قبح زدایی هستند تا در دقیقه نود خدمتی به ترامپ بکنند. اما برای سعودی‌ها اوضاع فرق می‌کرد. این توافقات برای مردم کشور‌های عربی و مسلمان خیلی راحت قابل هضم نیست و اگر سعودی‌ها حاضر نیستند که چنین لکه ننگی را بر پیشانی خود داشته باشند، در حقیقت ترس از مردم است.

اینکه امارات خیلی سریع قبول کرد یکی به خاطر این است که مخالفان دولتی در این کشور نقشی ندارند. موضوع دیگر هم جاه طلبی‌های بن زاید است. او در جایگاه ولیعهد می‌خواهد نقش برادرش را کم رنگ کند و جایگاه خودش را بین دیگر حکام، تثبیت کند. برای او جلب حمایت ترامپ در تثبیت داخلی او و نیز قرار دادن آمریکا در مقابل ایران در صورت تحقق یک دستاورد استراتژیک است. در مورد ایران هم برای آن‌ها مهم است که حمایت ایالات متحده را در منطقه داشته باشند. اما این‌ها اضافه برآورد و آرزو و آمال هستند! در بحرین، اما مخالفان فعال ترند و همین حالا هم اعتراضاتی شکل گرفته است.

اسراییل از این توافق چه سودی خواهد برد؟

برنده اصلی در کوتاه مدت صهیونیست‌ها و شخص نتانیاهو است که اوضاع بغرنجی در داخل دارد! اما واقعیت این است که فلسطینی‌ها با ناامید شدن از احقاق حقوق خود طریق گفتگو و مذاکره، به سمت احقاق حقوق از راه مبارزه می‌روند. اینکه حرکت دو کشور کوچک عربی مورد حمایت کشور‌های اساسی در منطقه قرار نگرفت هم نشان می‌دهد که این پیروزی مقطعی خواهد بود. اسراییل به دلیل مخالفت فلسطینی‌ها در داخل به مشکل برخواهد خورد. در گذشته پس از سال ۱۹۹۴ و توافق مصر و اردن با رژیم صهیونیستی هم روابط مطبوعی ایجاد نشد و تا همین امروز هم اوضاع عادی نیست. هر چند روابط رسمی برقرار است، اما اقدامات و کادر دیپلماتیک اسراییل به ویژه در امان از سوی مردم پذیرفته شده نبودند و حتی حملاتی علیه آن‌ها صورت می‌گرفت. این تصمیم و اینگونه اقدامات خاورمیانه را بهم می‌ریزد و اسراییل و آمریکا را در دراز مدت دچار زیان می‌کند.

طبق آخرین خبر‌هایی که آمده نتانیاهو با توقف شهرک سازی‌ها موافقت کرده است. ایا مطرح شدن موضوع به خاطر این است که اعراب احساس کنند بردی داشته اند؟

شهرک سازی اصلش زیر سوال است و طبق مصوبات سازمان ملل قانونی نیست. حالا نتانیاهو می‌خواهد بگوید در ازای حرکت کشور‌های عربی به سمت ما، من چنین کاری را کرده ام! سالیان سال است که فلسطینی‌ها درگیر موضوع شهرک سازی هستند. این کار‌ها مشروعیت ندارد. مثلا بن زاید در اولین توئیت خود بعد از اینکه توافق علنی شد نوشت که الحاق کرانه باختری منتفی شده است. این در حالیست که از اول هم این تصمیمی بزرگ‌تر از دهان اسراییل بود و کاری نبود که نتانیاهو بتواند به راحتی انجامش دهد و هیچدولتی هم حتی اروپائی‌ها آنرا نپذیرفتند.

واکنش کشور‌های عربی و مردم منطقه را چطور ارزیابی می‌کنید؟

شرایط امروز با گذشته متفاوت است. برخی از ما توقع داشتیم که واکنش‌ها مانند دهه شصت و هفتاد میلادی باشد، اما کرونا و مشکلات اقتصادی کشور‌های عربی مانع از این اتفاق شد. طبیعتا اغلب مردم این کشور‌ها واکنش منفی دارند و به نظر من به نفع سیاستمداران است که واکنش نشان دهند. مساله یک ملت است که سرزمینش غصب شده و مشکلاتش تنها در صورتی قابل حل است که به حرف این مردم توجه شود. نه آنکه صورت مساله اصلی پاک شود و صورت مساله فرعی برای انحراف افکار عمومی از اینکه چگونه سیاست‌های ترامپ تاثیرات تخریبی داشته و منطقه را بهم خواهد ریخت و سرگرم شدن مردم طراحی شود!
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
پیشخوان