تاریخ انتشار: ۱۲:۰۷ - ۲۲ آذر ۱۳۹۹

منصـوریان - تراکتور؛ یک باخت دوطرفه

 مدیریت تراکتور با برکناری منصوریان بر بی‌برنامگی خود مهر تأیید زد. باشگاه تبریزی علت قطع همکاری را «عدم تحقق اهداف تعیین‌شده در هنگام عقد قرارداد» اعلام‌کرد. وقتی این برکناری به فاصله کمتر از سه ماه پس از انتصاب و با تنها پنج بازی صورت می‌گیرد، پیام روشنش این است که هیچ‌یک از این اهداف تعیین‌شده درازمدت یا کوتاه‌مدت نبودند.

ماجرای برکناری علیرضا منصوریان

رویداد۲۴ مسیر مشترک تراکتور و علیرضا منصوریان را از همان ابتدا می‌شد یک مسیر تاریک و بی‌سرانجام پیش‌بینی کرد. منصوریان بدون این‌که شایستگی عملی هدایت نیمکت تیمی به بزرگی پرشورهای تبریز را از خود نشان‌دهد، به‌لطف قانون بی‌اساس منع جذب مربی خارجی پایش به دره گرگ‌ها گشوده‌ شد تا هشتمین سکاندار نیمکت آنان (از ابتدای لیگ هفدهم تاکنون) گردد. انتهای این مسیر، ضعف‌های هر دوی تراکتور و منصوریان را بار دیگر به رخ کشید.

زمانی که منصوریان چهل‌واندی‌ساله نفت تهران خدابیامرز را به جمع هشت تیم برتر آسیا رساند، این رویا را در سر می‌پروراندیم که او استفاده از امکانات و ابزار آنالیز مدرن را در فوتبال باشگاهی ما جا بیندازد اما از زمان آغاز کارش در استقلال، تنها ادبیات پرطمطراق را از دیارهای غربی برای ما بومی‌سازی کرد.

پس از سپری کردن دو سال کابوس‌وار با استقلال و ذوب‌آهن، به تراکتور که رسید، تلاش‌کرد با نمایش‌هایی اغراق‌آمیزتر از گذشته دل پرشورها را به‌دست بیاورد. پست‌های مربوط به استقلال را از اینستاگرامش پاک‌کرد تا بتواند فراموش‌کند زمانی یک «داشعلی» دوست‌داشتنی در اردوگاه آبی‌های پایتخت بوده.


بیشتر بخوانید: ماجرای عجیب برکناری منصوریان در هواپیما!


اما نه تشبیه ورزشگاه یادگار امام به آنفیلد، نه به‌کارگیری زبان ترکی و نه تملق‌های دیگرش از هواداران تبریزی برای وی برنامه نشدند. علی‌منصور در تبریز غنی‌ترین خط هافبک لیگ را در اختیار داشت اما تیمش برای خلق موقعیت فاقد برنامه بود. در آخرین حضورش در دره گرگ‌ها، تیمش صفر موقعیت برابر فولاد خلق‌کرد اما کنفرانس مطبوعاتی وی 21 دقیقه به طول انجامید.

اکنون هر فوتبال‌دوست ترک‌تباری مثل «به عمل کار بر آید، به سخن‌دانی نیست» را به‌خوبی درک می‌کند. پرشورها صلوات‌شمار را دست سرمربی سابقشان دیدند و مضمون داستان مشهور سرالکس فرگوسن در باب دعاکردن خودی‌ها و رقبا را با گوشت و پوستشان درک‌کردند.

از سویی دیگر، مدیریت تراکتور با برکناری منصوریان بر بی‌برنامگی خود مهر تأیید زد. باشگاه تبریزی علت قطع همکاری را «عدم تحقق اهداف تعیین‌شده در هنگام عقد قرارداد» اعلام‌کرد. وقتی این برکناری به فاصله کمتر از سه ماه پس از انتصاب و با تنها پنج بازی صورت می‌گیرد، پیام روشنش این است که هیچ‌یک از این اهداف تعیین‌شده درازمدت یا کوتاه‌مدت نبودند.

سپردن این نیمکت به منصوریان یک اشتباه بزرگ بوده؛ و ستودن آن از وی یک اشتباه بزرگ‌تر؛ چرا که اقدم دوم به‌قدری نسنجیده صورت‌گرفت که مدیریت باشگاه حتی برای جانشین سرمربی سابق چاره‌ای در سر نداشت. تنبیه این تنوع‌طلبی بدهنگام نیز این است که در آستانه شهرآورد تبریز، هدایت موقت تراکتور بزرگ به مسعود شجاعی اهدا‌ شده!

ثبات، گمشده تیم رویایی اما نیمه‌کاره محمدرضا زنوزی است. میانگین عمر مربیان سه سال اخیر تیم وی به زیر 10 بازی رسیده. این در حالی است که تراکتور از همین حالا برای حضور قدرتمند در دور گروهی لیگ قهرمانان آسیای 2021 باید برنامه داشته باشد.

ماشین‌سازی، دیگر تیم زنوزی نیز در سه فصل گذشته شش سرمربی مختلف به‌خدمت گرفته که آخرین آنها، وحید بیاتلو، استعفای خود را چند روز پیش امضا کرد. باشگاه‌داری و مدیریت ورزشی از تأمین البسه به‌مراتب پیچیده‌تر است؛ چرا که نیازمند آینده‌نگری، تفکر چندلایه و اجرای صبورانه برنامه‌های طرح‌ریزی‌شده است.

نماد باشگاه‌داری خصوصی کشور می‌تواند به موفقیت‌های مثال‌زدنی برسد؛ ولی به شرطی‌که در گام اول در جایی غیر از جیب مالکانش کاستی‌هایش را جست‌وجو کند.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
پیشخوان