تاریخ انتشار: ۱۱:۲۴ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۹
تعداد نظرات: ۳۹ نظر

لطفعلی خان زند ؛ شاهزاده مثله شده

بحران جانشینی پادشاهان مستبد در ایران همواره بحران‌های فراگیری برای امنیت کشور ایجاد کرده است. هرج و مرج و خونریزی پس از درگذشت یک شاه در ایران مساله‌ای تکرار شونده بود و یکی از قربانیان آن لطفعلی خان زند است. وی خود نیز برای به قدرت رسیدن بسیاری از شاهزادگان زندیه را به قتل رساند، اما نهایتا به دست رقیب قدرتمندش به شیوه‌ای دردناک کشته شد.

تصویر واقعی لطفعلی خان زند

رویداد۲۴ خسرو سعادت - علیرضا نجفی: «یا رب سِتَدی مملکت از همچو منی / دادی به مخنثی، نه مردی نه زنی / از گردش روزگار معلومم شد / پیش تو چه دف‌زنی چه شمشیرزنی» (شعر منسوب به لطفعلی خان زند)

«تا وقتی در تخت بود، از او لطف و مهربانی بسیار دیدم و هنگامی که در دربدری و فرار به سر می‌برد افتخار داشتم با او در یک چادر باشم. مردم لطفعلی خان را به خاطر صفات شایسته‌اش بسیار دوست می‌داشتند. شهامت، شجاعت و پایداری که او هنگام بلا و سختی از خود نشان می‌داد، هنوز موشوع ترانه‌های زبان فارسی است.» (سر هارفورد جونز)

لطفعلی خان زند از چهره‌های محبوب تاریخ ایران است. محبوبیت او بخاطر روایات و افسانه‌هایی است که درباره زندگی و مرگ دردناکش بر جای مانده است. در داستان‌ها و روایات ایرانی قصه‌های زیادی درباره چهره زیبای او و شرح دلاوری‌هایش نقل شده است. اما ورای این داستان‌ها وی یکی از نمونه‌های بحران جانشینی در استبداد شرقی بود.

لطفعلی فرزند جعفرخان و نوه صادق خان زند بود. بنابرین او نوه برادر کریم خان زند بود. وی از طفولیت سوارکاری و شمشیرزنی آموخته بود با شیوه‌های نبرد کاملا آشنایی داشت. شخصیت او آرامش خاصی داشت و مهربانی‌اش بسیاری از جمله دشمنانش را شیفته خود می‌کرد. آن‌ها که از نزدیک لطفعلی خان را دیده‌اند دائما به تضاد بین ظاهر زیبا و باطن جنگجوی او اشاره می‌کنند. مانند وزیرمختار بریتانیا که می‌نویسد: «زیبایی زنانه‌اش با دلیری و خصال مردانه‌اش تباین و تضادی دل‌انگیز را تداعی می‌کرد.»

لطفعلی خان همسری به نام گرشسب خانم داشت که دختر علیمردان خان زند بود و همسر اصلی وی به حساب می‌آمد اما علاوه بر او همسران متعدد دیگر نیز داشت. امینه پاکروان در این باره می‌نویسد: «لطفعلی خان نیز مانند همه شاهزادگان و خانزادگان هنوز درست از کودکی پا بیرون ننهاده بود که دارای اندرون و حرمسرا شد. می‌دانیم که در جنب زنان صیغه گمنام، دختر خانی زند هم وجود داشت. لطفعلی خان همچنین دختر عموی خود مریم را به همسری گرفته بود و این زن در پرتو صفات برجسته برایش بسیار عزیز بود و پسری برای لطفعلی خان آورد.»

لطفعلی خان گاهی هم زنان را به زور به نکاح خود در می‌آورد. مانند زمانی که آقا علی، خان طرفدار آغامحمد خان را سرکوب کرد و دخترانش را به عقد خود در آورد.

نخستین نبرد لطفعلی خان نبرد لار بود. او از سمت پدر مامور به فتح لار شد که والی آن سر به شورش گذاشته بود. لطفعلی خان در تصرف لار درخشش نظامی بسیاری از خود نشان داد و این امر باعث خوشنامی او در میان سپاهیان زند شد. مدت کوتاهی پس از آن عازم کرمان شد تا به فتح این شهر مهم دست پیدا کند که در میانه راه خبر فوت پدرش را شنید و در سپاهش تشتت و چندپارگی به وجود آمد. همین تشتت باعث شکست او شد و با فوت پدرش توطئه‌های بسیاری برای قتل و از میان برداشتن این جانشین بالقوه شروع شد. لطفعلی خان که از توطئه‌ها با خبر شد به سمت بوشهر گریخت که تحت حاکمیت دوستش شیخ ناصر عرب قرار داشت. اما بدشانسی باز هم گریبان لطفعلی خان را گرفت و او پیش از اینکه به بوشهر برسد خبر مرگ شیخ ناصر را شنید.


بیشتر بخوانید: کریم خان زند ؛ پادشاهی بی‌رحم با نام نیک!


به گزارش رویداد۲۴ لطفعلی خان چاره‌ای نداشت غیر اینکه به شیراز برود. لطفعلی خان که به سوی شیراز حرکت می‌کرد شاهمراد خان زند سپاهی کرد و منتظر مقابله با وی شد. مانند تمام خاندان‌های پادشاهی ایرانی زندیه نیز پس از از مرگ بزرگ خود بر سر جانشینی او یکدیگر را تکه پاره می‌کردند و بعد از اینکه در این نبرد داخلی یک نفر پیروز می‌شد، تازه نوبت به مقابله با دشمنان از قبایل دیگر می‌رسید. این مشکل به خاطر نبود قانون جانشینی بین خاندان‌های سلطنتی ایران بود.

در اروپا نبرد‌های خونین بر سر جانشینی وجود نداشت. در شرق، اما به علت اینکه شاهان چند همسری بودند و بسیاری از این همسران از قبایل متنفذ می‌آمدند، پس از مرگ شاه بسیاری از قبایل و فرزندان ذکور متعدد شاه برای جانشینی با یکدیگر می‌جنگیدند.

در تاریخ ایران، از زمان هخامنشیان تا قاجاریه، هر شاهی که به پیروزی می‌رسید در نخستین اقدام مهمش تمام برادران و خواهران و فرزندان ذکور آن‌ها را از دم تیغ می‌گذراند. مبادا ادعای جانشینی کنند. چنین بحرانی تا پیش از آشنایی ایرانیان با مدرنیته همواره تکرار می‌شد و باعث آشفتگی، اتلاف نیرو و سرمایه و همچنین ناامنی ایالات و شهر‌ها می‌شد و شکل‌گیری یک قدرت مرکزی قانونگرا را تقریبا محال کرده بود.

شیوه به قدرت رسیدن لطفعلی خان زند

داستان لطفعلی خان زند نیز در بطن همین بحران قابل تحلیل است. لطفعلی خان به محض فوت پدرش برای جانشینی جنگید و قوی‌ترین رقیبش کسی بود که در دربار کریم خان رشد کرده بود.

لطفعلی خان شاهمراد خان زند و صید مراد خان زند را شکست داد و در شیراز مستقر شد. در کازرون سران ایلات که به خاندان زندیه وفادار بودند به نزد لطفعلی خان آمدند و با وی پیمان وفاداری بستند. میرزا ابراهیم خان کلانتر نقش مهمی در این اعلام وفاداری داشت. اینک لطفعلی خان پادشاه زند بود و این مهم به لطف ابراهیم خان کلانتر به دست آمده بود. دلیل وفاداری ابراهیم خان دین مهمی بود که به پدر لطفعلی خان داشت که وی را به کلانتری شیراز منصوب کرده بود.

لطفعلی خان اینک بیست و سه سال داشت و قدرت بسیاری از مناطق ایران را به دست آورده بود. وی جوان بود و به اقدامات نابخردانه‌ای هم دست می‌زد. یکی از این اقدامات دستور زنده سوزاندن میرزا مهدی لشکرنویس بود. مشهور بود که وی پس از کشته شدن جعفر خان زند گوش‌هایش را بریده و به جسد اهانت کرده است.

لطفعلی خان میرزا مهدی را بخشیده بود و با وساطت ابراهیم خان کلانتر به وی خلعتی هم داده بود، اما مادر لطفعلی خان اصرار داشت وی را اعدام کنند. این اصرار مادر کار دست لطفعلی خان داد و وی پیمانش را شکسته و میرزا مهدی را به آتش کشید. این واقعه باعث خدشه‌دار شدن حیثیت ابراهیم خان کلانتر نیز شد و جدایی ابراهیم خان از زندیه از همین جا آغاز شد.

دلاوری‌های لطفعلی خان زند

در همین اوضاع و احوال که لطفعلی خان در حال از دست دادن متحدانش بود؛ آغامحمد خان قاجار در حال گسترش قدرت خود بود. نخستین نبرد بین این دو خان در نزدیکی شیراز در محلی به نام چمن هزار بیضا رخ داد. سپاهیان زندیه دو هزار نفر بودند و سپاهیان قاجاریه ده هزار نفر، ولی با این حال لطفعلی خان در جنگ برتری داشت.

در هوای پیروزی لطفعلی خان ناگهان عمویش، محمد خان زند، به وی خیانت کرد و با سپاهیانش از میدان نبرد گریخت. علت این اقدام همان بحران جانشینی بود. محمدخان تصور می‌کرد با سقوط لطفعلی خان به سلطنت خواهد رسید. این خیانت باعث عقب نشینی زندیه به شهر شیراز شد و سپاهیان قاجار را پیروز کرد.

آغامحمد خان پس از این پیروزی مشغول تامین آذوقه و تامین لشکریان شد تا به شیراز حمله کند. لطفعلی خان نیز مشغول تدارک استحکامات دفاعی شد. سر هارفورد جونز در کتاب آخرین روز‌های لطفعلی خان زند می‌نویسد: «لطفعلی خان مشغول تهیه تجهیزات شد تا اگر چنین پیشامد کند، این حمله را بی‌اثر گرداند. از این رو تمامی محصول اطراف شیراز را درو کردند و انبار نمودند. چون فصل پائیز تقریبا رو به اتمام بود شاه و وزرا و تمامی اهالی شهر از خیال دشمن آسوده شدند. لیکن طبع فعال لطفعلی خان، مانع از این شد که قشون گرد آمده را، بیکار نگه دارد. در نتیجه بر آن شد که سپاه را متوجه کرمان سازد.»

اشتباهات لطفعلی خان زند

این اقدام یکی از بدترین اشتباهات لطفعلی خان بود. طعفلی خان در حالی که هنوز موقعیت خود در شیراز را مستحکم نکرده بود راهی کرمان شد و عمویش را به نیابت خود بر شیراز گماشت. لطفعلی خان در کرمان موفقیتی کسب نکرد و در غیابش شیراز محل توطئه‌های فراوانی بود که ابراهیم خان کلانتر در راس آن‌ها قرار داشت.

ابراهیم خان کلانتر علیه خان زند کودتا کرد و قدرت را در پایتخت به دست گرفت. لطفعلی خان شیراز را محاصره کرد، ولی خانواده و فرزندان بسیاری از قشونش هنوز در شیراز بودند و گروگان ابراهیم خان محسوب می‌شدند. علاوه بر این اکنون ابراهیم خان با قاجاریه نیز متحد شده بود و آغامحمدخان وی را حاکم شیراز می‌خواند. لطفعلی خان اکنون دیگر در جاده تباهی و سقوط قرار داشت و دربدری‌هایش آغاز شد.

لطفعلی خان که از همه جا ناامید شده بود به سمت کازرون رفت و رضاقلی خان حاکم کازرون را شکست داد. لطفعلی خان چشمان رضاقلی و فرزندانش را از کاسه در آورد تا جبران لطماتی شود که به لطفعلی خان زده بود. در تواریخ رسمی آغا محمدخان به کور کردن و در آوردن چشم مشهور شده، اما پیش از او لطفعلی خان به این اقدام دست زد.

سیاه و سفید کردن تاریخ و شخصیت‌های تاریخی ما را از واقعیت دور می‌کند؛ لطفعلی خان فرشته نبود و آغامحمد خان نیز شیطان نبود. هر دوی آنان حاکمانی بی‌رحم بودند که در فقدان قانون و سنت قانونی تنها به گسترش قدرت خود می‌اندیشیدند.

لطفعلی خان اینک تجدید قوا می‌کرد تا با ابراهیم خان رودررو شود. ابراهیم خان نیز قصد داشت او را ترور کند تا به این ترتیب سپاهیانش از هم بپاشند. در این حین آغامحمد خان به سمت شیراز حرکت کرد و با حرکت وی مشخص بود بر سر سپاهیان زند چه خواهد آمد. سپاه آغامحمد خان حداقل ده برابر سپاه لطفعلی خان بود و علاوه بر آن ابراهیم خان و والی اصفهان نیز طرفدار قاجاریه بودند.

مشاوران لطفعلی خان که می‌دانستند رویارویی با لشکری که ده برابر آنان است ممکن نیست، پیشنهاد شبیخون زدن در دل تاریکی شب را به لطفعلی خان دادند. اما لطفعلی خان از پذیرش آن اکراه داشت و شبیخون را کار اشرار می‌دانست. اما نهایتا پیشنهاد آنان را قبول کرد.

سپاه آغامحمد خان و زندیه در راه شیراز و اصفهان و در مکانی به نام شهرک به یکدیگر برخوردند. گرانت واتسن می‌نویسد: «فرمانده زند حمله را آغاز کرد و پیش آهنگان سپاه دشمن را درهم شکست و در دل شب از پیروزی‌های خود ناامیدی و آشفتگی در دل دشمن انداخت.»

لطفعلی خان خود بی‌باکانه می‌جنگید و به سرعت پیشروی می‌کرد. اردوی قاجاریه دچار آشفتگی و بی‌نظمی شد و شاهزاده زند تا نزدیکی چادر آغامحمد خان پیش رفت. اما در همین حین یک بدشانسی بزرگ برای لطفعلی خان پیش آمد. یکی از افرادش نزد او آمد و گفت آغامحمدخان به تهران فرار کرده است. لطفعلی خان هم به حرف او اعتماد کرد و سپاهیان خود را از یورش منع کرد و در خارج اردو به انتظار صبح ایستادند.

صبح روز بعد آغامحمدخان از قضیه اطلاع پیدا کرد و با هشت هزار سوار به دل دشمن زد. اما هیچ کدام از سپاهیان قاجار جرات نزدیک شدن به لطفعلی خان را نداشتند. لطفعلی خان که از این اتفاق شوکه شده بود سپاهیان خود را جمع کرد و به کرمان گریخت و به این ترتیب آخرین فرصت او برای شکست دادن رقیب سرسختش بر باد رفت.

آغامحمد خان اینک پیروز میدان شده بود. او شیراز را تصرف کرد و دستور داد قبر کریم خان را بشکافند و استخوان‌های وی را به تهران ببرند. سپس راهی کرمان شد و آن شهر را محاصره کرد. اکنون لطفعلی خان در شهر کرمان محصور بود و سپاهیان قاجار در اطراف شهر اردو زده بودند.

لطفعلی خان بعضی روز‌ها از شهر خارج می‌شد و به سپاهیان قاجار ضربه‌ای می‌زد و باز به شهر می‌آمد. محاصره شهر باعث کمبود غذا و قحطی شده بود و در این اوضاع لطفعلی خان یکی دیگر از اشتباهات سرنوشت‌سازش را تکرار کرد. به گزارش کتاب روضته الصفا لطفعلی خان دستور داد: «ده هزار کس از فقرا و کسبه و عجزه شهر را بیرون کردند. از آن جمله فاضل نامدار محمد تقی طبیب. در میان بیرون راندگان گروهی از علما و بیماران نیز بودند.»

این اقدام دید مردم شهر کرمان را به لطفعلی خان بد کرد و بیرون‌شدگان نیز به قوای قاجاریه پیوستند. پس از سه ماه که از محاصره می‌گذشت، گرسنگی در شهر بیشتر شد و این بار لطفعلی خان دستور اخراج ۱۲ هزار نفر را داد. در میان آنان زنان بسیار بودند و آغا محمدخان دستور داد آن‌ها را در روستا‌های اطراف سکنی دهند.

این اقدامات همگی به نفع اخته قاجار تمام می‌شد. طرفداران لطفعلی خان در شهر کرمان سعی می‌کردند با تمسخر آغامحمد خان روحیه سربازان وی را تضعیف کنند. باستانی پاریزی می‌نویسد: «شب‌ها از صدای طبل‌ها در برج‌ها، خواب به چشم مردم نمی‌آمد. بچه‌ها و گاهی اوقات زن‌ها از فراز برج و بارو با آهنگ این تصنیف را می‌خواندند: آق منم خان اخته / تا کی زنی شلخته / فال می‌گیری با تخته / قدت میاد رو تخته / این هفته نه اون هفته» این توهین‌ها و تمسخر‌ها باعث شدند آغا محمد خان پس از تصرف شهر بیست هزار نفر از مردم کرمان را کور کند.

خیانت به لطفعلی خان زند

نهایتا سپاهیان زندیه که در فشار گرسنگی بودند مقاومت را بی‌فایده یافتند و حصار‌های شهر را برای آغامحمد خان باز کردند. سپاهیان قاجار از ارگ شرقی وارد شدند و لطفعلی خان از ارگ غربی اقدام به فرار کرد. وی چند نفر از سپاهیان قاجار را کشت و از خندقی که برای جلوگیری از فرارش حفر شده بود پرید و به سوی بم گریخت. آغا محمد خان دستور داد تمام زنان و کودکان کرمانی به عنوان برده به سربازانش تعلق گیرند. مردان را نیز کور کرد و دستور داد چشم‌های آن‌ها را با سبد نزدش آورند. سر جان ملکم گزارش می‌کند که بیست هزار نابینای کرمانی که توان کار نداشتند تا سال‌ها در سراسر شهر گدایی می‌کردند و تعدادی نیز در سراسر ایران پراکنده شدند.

حاکم بم که از اخته قاجار می‌ترسید جایی در بیرون شهر به شاهزاده تنها داد. در آنجا به لطفعلی خان خیانت شد و وی را با غل و زنجیز نزد آغامحمد خان بردند. آغامحمد خان به غلامانش دستور داد که همان کاری را با او بکنند که قوم لوط می‌کرد. مورخانی، چون سرپرسی سایکس از این اقدام آغامحمد خان اظهار تعجب کردند چرا که وی به احکام اسلام پای بند بود و این اقدامی عجیب می‌نمود. پس از آن عمل شنیع آغامحمد خان چشم‌های شاهزاده زند را از کاسه در آورد و دست و پایش را برید. سپس او را به تهران منتقل کردند و آنجا به قتل رساندند.

لطفعلی خان زند مرگ بسیار دردناکی داشت و بدن مثله شده وی را پس از مرگ در امامزاده زید دفن کردند. او در زمان مرگ ۲۶ سال بیشتر نداشت.

آرامگاه لطفعلی خان زند

آرامگاه لطفعلی خان زند

منابع:

لطفعلی خان زند / اثر هارولد لمب/ نشر فرهنگ
آخرین روزهای لطفعلی خان زند / سر هارفورد جونز / مترجم: هما ناطق/ نشر امیرکبیر
لطفعلی خان زند از شاهی تا تباهی / پناهی سمنانی / نشر نمونه

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳۹
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۵
4
7
زهر مار
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۵
11
10
از نظر من جنایاتی که شاهان زندیه میکردند به طرز عجیبی در ایران مسکوت شده و جنایات نادرشاه و قاجاریه رخ نشان داده میشه درسته اغامحمد خان هم جنایتکار بود و کرمان و سراب رو هم آتش زده بود ولی زندیه هم جنایتهای بیشماری مرتکب شدند اغامحمدخان اگه اخته نمیشد توسط زندیه و سر پدرش بریده نمیشد شاید این جنایات رو نمیکرد و شاهان بعدی از نسل وی میبودند و مثل فتعلیشاه عاجز نمیشدند
اغامحمد خان در جنگ با صادق خان شقاقی حاکم سراب سراب رو اتش زد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۷
سلام.اگر تاریخ را کامل بخوانید دلیل اخته شدن آقا محمدخان را خواهید فهمید
ناشناس
|
Belgium
|
۱۵:۳۳ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۵
10
7
گویا نویسندگان این مقاله خیلی تحت تاثیر سریال ترکیه ای حریم سلطان قرار گرفتند . چندی قبل یک استاد تاریخ اهل ترکیه دریک مصاحبه با صدای آمریکا گفت که این سریال تحریف و جعل در آن بیداد میکند و صرفا برای جذابیت برای تماشاچیان دست به این کار زدند .
مسئله مهم در کار نویسندگان این متن ربط قضیه و نیت آنهاست (گذشته از درستی و یا دروغ بودن آن) . در حال حاضر جامعه زیر فشارهای جو واجور ؛ بحران هستش.
بنظر من این گونه مقالات سعی در اختلاف و تفرقه در بین مردم تحت ستم هست وبه نفع حاکمان و اختلاسگران میباشد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۵
7
8
تبریک میگم.مسعود فراستی رشته تاریخ هم پیدا شد: علیرضا نجفی. مرض تخریب افتخارات ملی توسط رویداد۲۴ و آقای نجفی اوج گرفته است.
ناشناس
|
United States of America
|
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۵
13
14
زنده جاوید باد سلطنت پهلوی جان نثارم گارد شهریاری جاوید شاه پاینده ایران پیمان نوین
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۰۸ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۷
چه ربطی داره
از شهرستان سراب
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۵
0
8
صادق خان شقاقی در سال 1205 هجری قمری بر علیه اغامحمدخان قاجار شورش کرد و خان قاجار که در طارم بود ازانجا به جهت سرکوب صادق خان عازم سراب شد و طی جنگی صادق خان را شکست داده و سراب را به آتش کشید ولی با وساطت ابراهیم خان جوانشیر حاکم قره باغ بخشیده شده و وارد دستگاه حکومتی اغامحمد خان قاجار میشود اغامحمدخان با ترفندی روسها رو از اشوراده و جزایر دریای خزر بیرون کرده و به قصد سرکوب حاکم گرجستان که از روسیه اطاعت میکرد وارد تفلیس شده و حاکم گرجستان رو شکست داده و دوباره گرجستان را به ایران الحاق میکند میگویند صادق خان شقاقی که از اتش زدن سراب کینه بزرگی به دل داشت با توطئه ای توسط وی 3 غلام اغامحمدخان وارد چادر وی شده اورا میکشند و جواهرات دریای نور و نادرشاه را که از هند اورده بود را برداشته با سپاه بزرگی به سمت تهران حرکت میکند جاسوسان فتعلیشاه اورا خبردار میکنند و فتعلیشاه ارتش بزرگی برای نبرد آماده میکند که دو ارتش در نزدیکی ابیک قزوین بهم برخورد میکنند و فتعلیشاه صادق خان را شکست میدهد و صادق خان دوباره به جانب سراب فرار میکند و در برج و باروی روستای مهین بیجند سراب ساکن میشود سپاه فتعلیشاه از راه میرسد و جنگ دوباره صورت میگیرد که برج و بارو خراب شده سربازان فتعلیشاه صادق خان را دستگیر میکنند ولی چون صادق خان جواهرات سلطنتی کوه نور و دریای نور و بقیه جواهرات را به فتعلیشاه تقدیم میکند فتعلیشاه اورا بخشید و به حکومت سراب و گرم رود {قره چمن} میگمارد {زمینهای منطقه قدیمی سراب که منزل ما نیز انجا واقع شده با حفر کردن برای پی کنی به خاکسترهای عمیق مربوط به ان اتش سوزی که اغامحمد خان دستورش را داده بود میرسد و پی این منطقه سست میشود پدر بزرگ بنده در سال 56 که برای ساختن منزل 3 طبقه پی را کنده بود چندین بار دیوار بخاطر ریزش خاکستر فرو ریختاخر سر زیر پی چندین چاه حفر کرد و داخل چاهها بتن ریخت و سپس پی رو ریختند}
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۶
8
6
نجفی چند می گیری بیخیال تاریخ بشی
م
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۷
1
9
تاریخ به نظر من 10 درصدش درسته والله الان یکی شب ی چیز میگه صبح 10 تا چیز میزارن روش !!! وای به حال سالهای قبل ! ولی یک چیزش و راست گفت چون همین الانم ایران باند بازی و فامیل بازی احتمالا ما میراث دار همونا هستیم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۲۱ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۸
5
12
خدا بخیر کنه علیرضا نجفی از کوروش شروع کرده داره میاد جلو یکی یکی گند بزنه به چهره های محبوب تاریخ ملت
امید ایران
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۷ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۰
6
7
کلا تاریخ که می خوانیم متوجه می شویم که ایرانی ها در طول تاریخ اکثرا حکومت هایی جنایت کار و آدمکش و متجاوز داشته اند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۰
فقط ایران نیست که کلا شاهان و حاکمان اینطورین
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۹
اتفاقا ایران خیلی هم حکومت های عادل داشته است
ع
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۰۴
0
2
این جمله :به گزارش رویداد ۲۴ خیلی تناسبی با متن نداره
م پ
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۱
3
1
توی تاریخ نگاری این حجم از قضاوت منبع رو کاملا غیر مستند می کنه.واقعا مقاله بی کیفیتی بود.و با قصد و قرض تقطیع شده.در همون ابتدای مقاله از روایات مرتبط با لطفعلی خان تحت عنوان(افسانه)یاد شده.بی نهایت چرت و مزخرف.کاملا معلومه که نویسنده از شخصیت مورد نظر خوشش نمیومده و توی هر بند حداقل یک بار سوژه رو به تندی قضاوت کرده.
نمره ۱ از ۵
پاسخ ها
بدون نام
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۱
دقیقا درسته
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۱
1
7
توی این مقاله حتی یک کلمه دقیق هم از طرح های عمرانی لطفعلی خان آورده نشده.واقعا بیشتر شبیه یه کیسه زباله بود.کاملا در ضدیت لطفعلی خان بود و انگار نویسنده باهاش سر لج داشت.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۸
1
3
تاریخ را تحریف نکنید
فرید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۴/۰۶
2
4
جنایات آغا محمد خان در تاریخ بسیار کمیاب و بی نظیر است. ولی در هیچ برها ای از تاریخ هیچ شاهی برای رسیدن به قدرت از خونریزی اجتناب نکرده. ولی در مورد آغا محمد خان قضیه متفاوت است. بیست هزار جفت چشم از کاسه بیرون آوردن و جنایات دیگر از وی یک حاکم بسیار خونریز و بی‌رحم در تاریخ می‌سازد.
بدون نام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۱
4
1
تاریخ را با سلیقه و نظر خود تحریف نکنید در این مقاله بی انصافی شده و از رشادت ها و دلاوری های لطفعلی خان چیزی گفته نشده

من در رابطه با این شاه دلیر کتابی خواندم و در قسمتی از آن درمورد مادر و آخرین نامزد لطفعلی گفته شده بود فکر کنم نام مادرش مرضیه بود و نامزد او خورشید خاتون اما دوست دارم بیشتر در رابطه با مادر او و خود او بدانم لطفا اگر در این مورد چیزی میدانید بنویسید
بدون نام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۱
3
2
مقاله تحریف زیاد داشت و اگه از اشتباهات این شخصیت میگید از خوبیها و کارهای درستش هم بگید مثل جاده هایی که قصد داشت احداث کنه و خیلی کارهای دیگه
مسی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۳
4
1
کریم خان زند و لطفعلی خان زند از قوم لک بودن
نازنین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۱
1
10
وحشیترین و بی رحم تریم و بی کفایت ترین پادشاهان ایرانی که مشکلات جنسی و روانی فراوانی داشتن پادشاهان قاجار بودن. آبروی هر چی ترک بردن روانی ها
بایرام قره گوزلو
|
United States of America
|
۰۴:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۵
1
7
متاسفانه آقای نجفی برای این ادعاهای پی دیدی خود در مورد عملکرد لطفعلی خان زند (که با کمال تعجب با جنایات بی نظیر سفاک اخته قاجار مقایسه می شود ) هیچ سندی ارائه نمی دهند! و معلوم نیست منیع این افاضات کدام کتاب یا مقاله معتبراست ! با تعجب بیشتر علی رقم جنایات عجیب آغا محمد خان در ولایات ساری ، تهران ، ری ،شیراز ، کرمان ، بم ، کاشان ، اصفهان ، گرجستان وهمچنین مثله کردن اسرا، دستور تجاوز عام به جان و ناموس شهروندان ایران و ..... که در تاریخ ثبت شده ! این شخص را شخصیتی خاکستری میداند ، ب
ایشان این مقاله را با حب و بغض زیادی نوشتن و اصلا به عنوان یک مقاله علمی و تاریخی قابل اعتنا و مطالعه نیست .
پاسخ ها
حسین
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۰۱ - ۱۴۰۱/۱۰/۱۷
پدر آغا محمدخان را در کودکی مقابل چشمانش میکشند، خودش و عمه اش را به اسارت در دربار زند میبرند ، محمد خان را اخته میکنند و بعنوان خواجه در حرمسرایی که به عمه اش تجاوز میشه مجبور به خدمت میکنند، آیا انتظار داشتید بهتر از این بشه؟
ارس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۶
2
2
چهارتا نقل قول از منابع کردن پنجاه تا چرندیات از ذهن خود و کینه ای که نسبت به زندیه دارن ، خوبه همه تاریخ رو می‌دونن و به خیال‌بافی های ایشون میخندن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۴۵ - ۱۴۰۱/۱۰/۱۲
0
3
بدنام کردن اسطوره هایی که مردم براشون اشک ریختن اسطوره ها یه کار سیاسیه که بعضی از مورخین نه چندادن با سواد دارن ازش پول در میارن
و بیشتر در کشورهای توسعه نیافته اتفاق میوفته که مردم فک کنن اسطوره ها و الگوهایی که داشتن ادمای بدنامی بودن و همین باعث سرخوردگی و عدم پیشرفت مردم میشه
hadi_asgar
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۲۲ - ۱۴۰۱/۱۱/۲۴
1
3
درمیان سران دارالخلافه قاجار تنها مرد قابل وثوق وبه اصطلاح بدرد بخور، مرحوم عباس میرزا بود. که جان در راه دفاع از وطن داد وبرای خودش نزد خدا ومردم ایران درهمه ادوار کسب آبرو واعتبارکرد و اگر این ولیعهد دلیر کشته نمیشد، شایدتاریخ کشور جور دیگری درآن دوره رقم میخورد. اما شاهان قاجار با این خاک چه کردند وااسفا!!!! بیش از17شهروطن را به اجنبی دادندکه هنوز داغش بر دل مردم این دیارمانده است وازخاطرشان نمیرود،،،
اگر اندکی درتاریخ معاصر تورق شود، خصوصا قجرنالایق، ونحوه حکمرانیشان ازقبیل نوع جمع آوری مالیات، فروختن القاب وحکومت ولایات بدست شاه بی خرد، مهمان شدن طفیلی و اجباری شاه به خانه بزرگان و اشراف به طمع دریافت هدیه، و رشوه گیری دولتمردان و.... وحرمسرای سلطانی با بیش از صد زن عقدی وصیغه ای، بهمراه نزدیک به دوهزار خواجه وکلفت وکنیز و.... ما ایرانیها مردمی هستیم، که کم میخوانیم وکم میدانیم اما ادعای بسیار در افضل وآگاهی داریم.
شاهان قاجار فرصت طلایی برای رشد وپیشرفت کشور داشتند.اماهمه را در حرمسراها وخلوت سلطانی با سوگلی های رنگارنگ به باد دادند..
این نالایقان جایی برای دفاع آیندگان ازخود باقی نگذاشتند.

.. یاحق...
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۴/۳۰
سلام هادی جان شاهان قاجار مدرسه ساختند و استاد آوردند . اما مردم عاشق خرافات که نمی خواستند علوم غربی را یاد بگیرند چه ربطی به قاجار دارد . در جنگهای ایران و روس که ایرانیها هرگز نبودند و فقط ترکان آذربایجان و روسیه بودند . تاریخ ماثر و تاریخ مدارس مثل مدارس رشدیه یا مدرسه ظل السلطان را بخوان تا ببینی با چه زحمتی وسایل آموزش از فرانسه و انگلیس می‌آمد . اما دانش آموزان را در کوچه های خلوت چگونه آن و پار میکردند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۰
2
3
به نظر من ربطی به کینه نداره اقامحمدخان قاجاریه مغولندوازقتل عام وشکنجه انسانهالذت میبرم
حبیب
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۹
2
1
لطفعلی خان زند از نیک نامان تاریخ ایران هست و با این مقالات بدون سند معتبر و قضاوت های سطحی نمیشه تخریبش کرد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۴
1
1
سلام ، شما چه عشقی دارید ، به تخریب چهره مثبت تاریخ ایران ، کوروش بزرگ ، کریم خان عادل و لطفعلی خان زند شجاع، لطفا تاریخ رو بیشتر مطاله کنید.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۴/۳۰
3
1
لطفعلی خان هم در کرمان جنایت کم نکرد. بعد از تجاوز به دختران شیخ علی کرمانی از بزرگان کرمان و دوستان آقا محمد خان بود که به شیخ علی کرمانی قول داد دستور تجاوز به لطفعلی خان را میدهد و شیوه دردناک قتلش به خاطر این بود . ضمنا بعد از تجاوز به دختران آنها را به سپاه خود هم دادند . از جنایت های دیگر لطفعلی خان کشتار در کرمان بعد از تصرف دوباره کرمان و کشتار دیگر مربوط میشود به فرار مردم از لطفعلی خان به داخل سپاه خان قاجار است . مردم کرمان بعد از آنهمه شعار سرانجام به داخل سپاه قاجار فرار کردند . لطفعلی خان بعد از پادشاه شدن بسیار تغییر مسیر داد .
ناهید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۲۸
1
2
اسم زنان لطفعلی چی بوده کسی میداند میگن یکی خواهر محپد خان بوده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۲
1
3
نویسنده محترم ، شما چرا لطفعلی خان زند دلاور رو ، با سجایای اخلاقی خوب ، با آغا محمد خان قاجار که بسیار وحشی بود مقایسه میکنید ، مگر در کتاب‌های تاریخی درباره جنایت آغا محمد خان در کرمان ،گرجستان ، مخصوصا جنایاتش در مورد خاندان زند ، و مرگ وحشتناکی که برای لطفعلی خان زند در نظر گرفت نخواندید ، لطفعلی خان مورد علاقه مردم ایران خصوصا ، جنوب و شیراز بود ، آغا محمد خان به ظاهر مذهبی بود ، ولی بسیار بی رحم بود ، درست مثل شمر ،به گواهی تاریخ اون هم اهل نماز بود ولی روز عاشورا مرتکب جنایات زیادی شد ، لطفا تاریخ رو بیشتر بخوانید ، و بعد قضاوت کنید.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
3
1
با سلام دوست گرامی هر آدمی خوبی و بدی در اخلاق دارد . اینطور نیست که یکی فرشته باشه و یکی شیطان باشه . لطفعلی خان را در تاریخ خوب گفته اند با قیافه خوب و شما در رویا هزاران خصلت هم بهش داده آید و آقا محمد خان قاجار زشت بود با سابقه جنگی .
پس لطفعلی خان خوب بوده و آقا محمد خان بد . از نوشته های شما سن شما را حول و خوش هیجده برآورد می کنم . آقا محمد خان و فتحعلی شاه ایران را متحد کردند اما تا این قاجار قصرش ویران نمی شد رضا خان قصرش را نمی توانست بسازد .منظور روی بی کفایتی قاجار را عرض می کنم .در واقعیت و اسناد موجود خبری از بی لیاقتی قاجار نیست . اون لطفعلی خان دختران شیخ علی کرمانی را هتک حرمت کرد . فرمانده نگهبانانش را کشت و جنایات بی شمار مرتکب شد مثل زکی خان در مازندران و یا علی مردان خان و جعفر قلی خان که در عهد نامه خوی تا رود ارس و گیلان و مازندران را روش به کاترین کبیر دادند تا از اونها در برابر آقا محمد خان حمایت کند. یا صالح خان آستراکی هم از این طایفه است که سر نادر شاه را زد اما برای اینکه قاجار را بد کنند یکی از بزرگان قاجار را به عنوان قاتل نادر معرفی می کنند که نیست . در آن زمان مورد غضب نادر شاه فراری بود . در کتاب سر جان ملکم هست . زندخت همدیگر را کور می کردند . با خواهر خودشان برای قدرت وصلت کردند . در سی سال حکومت کریم خان نه توسعه ارضی بود و نه چیز دیگر فقط شیراز و قسمتی اصفهان آباد شد نه راهی بود و نه چیزی دیگر . رسم بد کشتن شاه در دوران بی نظمی این تمامیت خواهان زند باعث بسیاری از اتفاقات بعدی شد . اگر آقا محمد خان نبود ایرانی در کار نبود . آقا محمد خان و فتحعلی شاه ایران را یکپارچه کردند . به عنوان استاد تاریخ که اسناد خطی را هم دیده ام می گویم روحشان شاد و یادشان گرامی باد . ایران در تاریخ چهار خدا دارد شاه اسماعیل اولینشان است و شاه عباس و نادر شاه افشار و آقا محمد خان قاجار در ضعیف ترین شرایط ایران ظاهر شدند و بعد از منظم کردن تمامی خاک ایران را پس گرفتند عزیزم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۱
1
1
آقای نجفی شما چه عشقی دارید،تاریخ رو تحریف کنید ، طبق اسناد تاریخی لطفعلی خان زند، یکی از پادشاهان خوب ، دلیر ،عادل و روشنفکر ایران بود ،منصفانه نیست، با آغا محمد خان قاجار، مقایسه بشه که جنایات زیادی مرتکب شد.
شهرام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۹ - ۱۴۰۲/۱۱/۱۴
1
0
با سلام آقا محمد خان می‌دانست کی او را اخته کرده و حدس و گمان غلطه . چون میدانیم اگر عادل‌شاه بود اونو نبش قبر می کرد ولی می بینم کریم خان را نبش قبر کرد و زیر پا گذاشت . پس اخته کننده اش همینه . اما کریم خان ریاکار و عوام فریب هم بود چون پول ماهیانه را بهش نمی داد و طبق کتاب سر جان ملکم همیشه به بقال بدهکار بود و جنس مانده را استفاده میکرد .
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان