تاریخ انتشار: ۱۰:۴۵ - ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳

متن دعای کمیل با ترجمه و تفسیر+فضیلت‌ها

دعای کمیل از لحاظ ادبی، معنوی و فلسفی یکی از غنی‌ترین دعا‌های اسلامی است که به زیبایی زبان و تأثیر معنوی آن مورد توجه قرار می‌گیرد. این دعا برای شیعیان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و به عنوان یکی از دعا‌های معتبر و پرمعنا در عبادات آن‌ها محسوب می‌شود.

دعای کامل کمیل با ترجمه و تفسیر

رویداد۲۴ هدی کاشانیان: دعای کمیل یکی از معروف‌ترین دعا‌های شیعیان است که برگرفته از امام علی (ع) است که کمیل بن زیاد بن نهیک نخعی از یاران پیامبر (ص)، امام علی (ع) و امام حسن (ع) آن را به نقل از امام علی (ع) نقل کرده است. این دعا به خاطر زیبایی و ارزش ادبی و معنوی آن مورد توجه بسیاری از مذهبیان این فرقه قرار گرفته است. دعای کمیل شامل دو بخش است؛ بخش اول آن مربوط به ستایش خداوند و تمجید از ویژگی‌های الهی است که بر مبنای آیات قرآن کریم است. بخش دوم این دعا شامل توسل و استغاثه به خداوند برای آمرزش گناهان، پذیرش دعا‌ها و تقدیر از عبادت‌ها است.

دعای کمیل از لحاظ ادبی، معنوی و فلسفی یکی از غنی‌ترین دعا‌های اسلامی است که به زیبایی زبان و تأثیر معنوی آن مورد توجه قرار می‌گیرد. این دعا برای شیعیان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و به عنوان یکی از دعا‌های معتبر و پرمعنا در عبادات آن‌ها محسوب می‌شود. همچنین، می‌توان اشاره کرد که دعای کمیل به دلیل شمول وسعت آن، به عنوان یکی از دعا‌های مورد توجه در شب‌های جمعه و شب‌های نیمه‌ماه معتبر است و بسیاری از مراسم دینی و عبادی از جمله نماز جمعه با قرائت این دعا همراه است.

متن و ترجمه دعای کمیل

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ

خدایا از تو درخواست می‌کنم، به رحمتت که همه چیز را فرا گرفته

وَ بِقُوَّتِکَ الَّتی قَهَرْتَ بِها کُلَّ شَیْءٍ وَ خَضَعَ لَها کُلُّ شَیْءٍ وَ ذَلَّ لَها کُلُّ شَیْءٍ

و به نیرویت که با آن بر هرچیز چیره گشتی و در برابر آن هرچیز فروتنی نموده و همه چیز خوار شده 

وَ بِجَبَرُوتِکَ الَّتی غَلَبْتَ بِها کُلَّ شَیْءٍ وَ بِعِزَّتِکَ الَّتی لا یَقُومُ لَها شَیْءٌ

و به جبروتت که با آن بر همه چیزی فائق آمدی و به عزّتت که چیزی در برابرش تاب نیاورد

وَ بِعَظَمَتِکَ الَّتی مَلاَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِسُلْطانِکَ الَّذی عَلا کُلَّ شَیْءٍ

و به بزرگی ات که همه چیز را پر کرده و به پادشاهی ات که برتر از همه چیز قرار گرفته

وَ بِوَجْهِکَ الْباقی بَعْدَ فَناءِ کُلِّ شَیْءٍ وَ بِأَسْمائِکَ الَّتی مَلاَتْ اَرْکانَ کُلِّ شَیْءٍ

و به جلوه ات که پس از نابودی همه چیز باقی است و به نامهایت که پایه‌های همه چیز را انباشته

وَ بِعِلْمِکَ الَّذی اَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذی اَضاَّءَ لَهُ کُلُّ شیْءٍ

و به علمت که بر همه چیز احاطه نموده، و به نور ذاتت که همه چیز در پرتو آن تابنده گشته.

یا نُورُ یا قُدُّوسُ یا اَوَّلَ الاْوَّلِینَ وَ یا آخِرَ الآخِرینَ‌

ای نور،‌ ای پاک از هر عیب،‌ای آغاز هر آغاز، و‌ ای پایان هر پایان

اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَهْتِکُ الْعِصَمَ

خدایا! بیامرز برای من آن گناهانی را که پرده حرمتم می‌درد

اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُنْزِلُ النِّقَمَ

خدایا! بیامرز برای من آن گناهانی را که کیفر‌ها را فرو می‌بارند

اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ

خدایا! بیامرز برایم گناهانی را که نعمت‌ها را دگرگون می‌سازند

اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَحْبِسُ الدُّعاءَ

خدایا! بیامرز برایم آن گناهانی را که دعا را باز می‌دارند

اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُنْزِلُ الْبَلاءَ

خدایا! بیامرز برایم گناهانی که بلا را نازل می‌کند.

اَللّهُمَّ اغْفِرْلی کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطیئَةٍ اَخْطَاْتُها

خدایا! بیامرز برایم همه گناهانی را که مرتکب شدم، و تمام خطا‌هایی که به آن‌ها آلوده گشتم.

اَللّهُمَّ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِذِکْرِکَ وَ اَسْتَشْفِعُ بِکَ اِلی نَفْسِکَ

خدایا! با یاد تو به سویت نزدیکی می‌جویم، و از ناخشنودی تو به درگاه خودت شفاعت می‌طلبم

وَ اَسْئَلُکَ بِجُودِکَ اَنْ تُدْنِیَنی مِنْ قُرْبِکَ وَ اَنْ تُوزِعَنی شُکْرَکَ وَ اَنْ تُلْهِمَنی ذِکْرَکَ

و از تو خواستارم به جودت مرا به بارگاه قرب خویش نزدیک گردانی و سپاس خود را نصیب من کنی، و یادت را به من الهام نمایی

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ سُؤالَ خاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خاشِعٍ اَنْ تُسامِحَنی وَ تَرْحَمَنی وَ تَجْعَلَنی بِقَسْمِکَ راضِیاً قانِعاً وَ فی جَمیعِ الاْحْوالِ مُتَواضِعاً

خدایا! از تو درخواست می‌کنم، درخواست بنده‌ای فروتن، خوار و افتاده، که با من مدارا نمایی و به من رحم کنی و به آنچه روزی ام نموده‌ای خشنود و قانع بداری و در تمام حالات در عرصه تواضعم بگذاری.

اَللّهُمَّ وَ اَسْئَلُکَ سُؤالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ وَ اَنْزَلَ بِکَ عِنْدَ الشَّدائِدِ حاجَتَهُ وَ عَظُمَ فیما عِنْدَکَ رَغْبَتُهُ

خدایا! از تو درخواست می‌کنم درخواست کسی که سخت تهیدست شده و بار نیازش را به هنگام گرفتاری‌ها به آستان تو فرود آورده و میلش به آنچه نزد توست فزونی یافته

اَللّهُمَّ عَظُمَ سُلْطانُکَ وَ عَلا مَکانُکَ وَ خَفِیَ مَکْرُکَ وَ ظَهَرَ اَمْرُکَ وَ غَلَبَ قَهْرُکَ وَ جَرَتْ قُدْرَتُکَ وَ لا یُمْکِنُ الْفِرارُ مِنْ حُکُومَتِکَ

خدایا! فرمانروایی بس بزرگ و مقامت والا و تدبیرت پنهان، و فرمانت آشکار، و قهرت چیره، و قدرتت نافذ، و گریز از حکومتت ممکن نیست.

اَللّهُمَّ لا اَجِدُ لِذُنُوبی غافِراً وَ لا لِقَبائِحی ساتِراً وَ لا لِشَیْءٍ مِنْ عَمَلِیَ الْقَبیحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَک

خدایا! آمرزنده‌ای برای گناهانم و پرده پوشی برای زشتکاری هایم و تبدیل کننده‌ای برای کار زشتم به زیبایی

لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ ظَلَمْتُ نَفْسی وَ تَجَرَّأتُ بِجَهْلی وَ سَکَنْتُ اِلی قَدیمِ ذِکْرِکَ لی وَ مَنِّکَ عَلَیَّ

جز تو نمی‌یابم معبودی جز تو نیست، پاک و منزّهی و به ستایشت برخاسته ام، به خود ستم کردم و از روی نادانی جرأت نمودم و به یاد دیرینه ات از من و بخششت بر من به آرامش نشستم

اَللّهُمَّ مَوْلایَ کَمْ مِنْ قَبیحٍ سَتَرْتَهُ وَ کَمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاءِ اَقَلْتَهُ

خدایا!‌ای سرور من چه بسیار زشتی مرا پوشاندی و چه بسیار بالا‌های سنگین و بزرگی که از من برگرداندی

وَ کَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَیْتَهُ وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ کَمْ مِنْ ثَناءٍ جَمیلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ

و چه بسیار لغزشی که مرا از آن نگهداشتی و چه بسیار ناپسند که از من دور کردی و چه بسیار ستایش نیکویی که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردی.

اَللّهُمَّ عَظُمَ بَلائی وَ اَفْرَطَ بی سُوءُ حالی وَ قَصُرَتْ بی اَعْمالی وَ قَعَدَتْ بی اَغْلال

خدایا! بلایم بزرگ شده و زشتی عالم از حدّ گذشته و کردارم خوارم ساخته و زنجیر‌های گناه مرا زمین گیر نموده

وَ حَبَسَنی عَنْ نَفْعی بُعْدُ اَمَلی وَ خَدَعَتْنِی الدُّنْیا بِغُرُورِها وَ نَفْسی بِجِنایَتِها وَ مِطالی یا سَیِّدی

و دوری آرزوهایم مرا زندانی ساخته و دنیا با غرورش و نفسم با جنایتش و امروز و فردا کردنم در توبه مرا فریفته

فَاَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ اَنْ لا یَحْجُبَ عَنْکَ دُعائی سُوءُ عَمَلی وَ فِعالی‌

ای سرورم از تو درخواست می‌کنم به عزّتت که مانع نشود از اجابت دعایم به درگاهت، بدی عمل و زشتی کردارم

وَ لا تَفْضَحْنی بِخَفِیِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَیْهِ مِنْ سِرّی وَلا تُعاجِلْنی بِالْعُقُوبَةِ عَلی ما عَمِلْتُهُ فی خَلَواتی

و مرا با آنچه از اسرار نهانم می‌دانی رسوا مسازی و در کیفر آنچه در خلوتهایم انجام دادم شتاب نکنی.

مِنْ سُوءِ فِعْلی وَ اِسائَتی وَ دَوامِ تَفْریطی وَ جَهالَتی وَ کَثْرَةِ شَهَواتی وَ غَفْلَتی

از زشتی کردار و بدی رفتار و تداوم تقصیر و نادانی و بسیاری شهواتم و غفلتم، شتاب نکنی.

وَ کُنِ اللّهُمَّ بِعِزَّتِکَ لی فی کُلِّ الاْحْوالِ رَؤُفاً وَ عَلَیَّ فی جَمیعِ الاُْمُورِ عَطُوفاً

خدایا! با من در همه احوال مهر ورز و بر من در هر کارم به دیده لطف بنگر

اِلهی وَرَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ اَسْئَلُهُ کَشْفَ ضُرّی وَالنَّظَرَ فی اَمْری

خدایا، پروردگارا، جز تو که را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتی و نظر لطف در کارم را از او درخواست کنم.

اِلهی وَ مَوْلایَ اَجْرَیْتَ عَلَیَّ حُکْماً اتَّبَعْتُ فیهِ هَوی نَفْسی وَ لَمْ اَحْتَرِسْ فیهِ مِنْ تَزْیینِ عَدُوّی

خدای من و سرور من، حکمی را بر من جاری ساختی که هوای نفسم را در آن پیروی کردم و از فریبکاری آرایش دشمنم نهراسیدم

فَغَرَّنی بِما اَهْوی وَ اَسْعَدَهُ عَلی ذلِکَ الْقَضاءُ فَتَجاوَزْتُ بِما جَری عَلَیَّ مِنْ ذلِکَ بَعْضَ حُدُودِکَ وَ خالَفْتُ بَعْضَ اَوامِرِکَ

پس مرا به خواهش دل فریفت و بر این امر اختیار و اراده ام یاریش نمود، پس بدینسان و بر پایه گذشته هایم از حدودت گذشتم، و با برخی از دستوراتت مخالفت نمودم

فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَیَّ فی جَمیعِ ذلِکَ وَ لا حُجَّةَ لی فیما جَری عَلَیَّ فیهِ قَضاؤُکَ وَ اَلْزَمَنی حُکْمُکَ وَ بَلاؤُکَ

پس حمد تنها از آن تواست در همه اینها؛ و مرا هیچ حقی نیست در آنچه بر من از سوی قضایت جاری شده و فرمان و آزمایشت ملزمم نموده

وَ قَدْ اَتَیْتُکَ یا اِلهی بَعْدَ تَقْصیری وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی مُعْتَذِراً نادِماً مُنْکَسِراً مُسْتَقیلاً مُسْتَغْفِراً مُنیباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً‌

ای خدای من اینک پس از کوتاهی در عبادت و زیاده روی در خواهش‌های نفس عذرخواه، پشیمان، شکسته دل، جویای گذشت طالب آمرزش، بازگشت کنان با حالت اقرار و اذعان و اعتراف به گناه

لا اَجِدُ مَفَرّاً مِمّا کانَ مِنّی وَ لا مَفْزَعاً اَتَوَجَّهُ اِلَیْهِ فی اَمْری غَیْرَ قَبُولِکَ عُذْری وَ اِدْخالِکَ اِیّایَ فی سَعَةِ رَحْمَتِکَ

بی آنکه گریزگاهی از آنچه از من سرزده بیابم و نه پناهگاهی که به آن رو آورم پیدا کنم، جز اینکه پذیرای عذرم باشی، و مرا در رحمت فراگیرت بگنجایی

اَللّهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْری وَارْحَمْ شِدَّةَ ضُرّی وَ فُکَّنی مِنْ شَدِّ وَثاقی

خدایا! پس عذرم را بپذیر، و به بدحالی ام رحم کن و رهایم ساز از بند محکم گناه.

یا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنی وَ رِقَّةَ جِلْدی وَ دِقَّةَ عَظْمی

پروردگارا! بر ناتوانی جسمم و نازکی پوستم و نرمی استخوانم رحم کن.

یا مَنْ بَدَءَ خَلْقی وَ ذِکْری وَ تَرْبِیَتی وَ بِرّی وَ تَغْذِیَتی هَبْنی لاِبْتِداءِ کَرَمِکَ وَ سالِفِ بِرِّکَ بی‌

ای که آغازگر آفرینش و یاد و پرورش و نیکی بر من و تغذیه‌ام بوده‌ای، اکنون مرا ببخش به همان کرم نخستت، و پیشینه احسانت بر من

یا اِلهی وَ سَیِّدی وَ رَبّی اَتُراکَ مُعَذِّبی بِنارِکَ بَعْدَ تَوْحیدِکَ وَ بَعْدَ مَا انْطَوی عَلَیْهِ قَلْبی مِنْ مَعْرِفَتِکَ وَ لَهِجَ بِهِ لِسانی مِنْ ذِکْرِکَ وَاعْتَقَدَهُ ضَمیری مِنْ حُبِّکَ‌

ای خدای من و سرور و پروردگارم، آیا مرا به آتش دوزخ عذاب نمایی، پس از اقرار به یگانگی ات و پس از آنکه دلم از نور شناخت تو روشنی گرفت و زبانم در پرتو آن به ذکرت گویا گشت و پس از آنکه درونم از عشقت لبریز شد

وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرافی وَ دُعائی خاضِعاً لِرُبُوبِیَّتِکَ؟

و پس از صداقت در اعتراف و درخواست خاضعانه ام در برابر پروردگاری ات.

هَیْهاتَ اَنْتَ اَکْرَمُ مِنْ اَنْ تُضَیِّعَ مَنْ رَبَّیْتَهُ اَوْ تُبْعِدَ مَنْ اَدْنَیْتَهُ اَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَیْتَهُ اَوْ تُسَلِّمَ اِلَی الْبَلاءِ مَنْ کَفَیْتَهُ وَ رَحِمْتَهُ

باور نمی‌کنم چه آن بسیار بعید است و تو بزرگوارتر از آن هستی که پرورده ات را تباه کنی یا آن را که به خود نزدیک نموده‌ای دور نمایی یا آن را که پناه دادی از خود برانی یا آن را که خود کفایت نموده‌ای و به او رحم کردی به موج بلا واگذاری!

وَ لَیْتَ شِعْری یا سَیِّدی وَ اِلهی وَ مَوْلایَ اَتُسَلِّطُ النّارَ عَلی وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِکَ ساجِدَةً وَ عَلی اَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحیدِکَ صادِقَةً وَ بِشُکْرِکَ مادِحَة‌

ای کاش می‌دانستم‌ای سرورم و معبودم و مولایم، آیا آتش را بر صورت‌هایی که برای عظمتت سجده کنان بر زمین نهاده شده مسلطّ می‌کنی و نیز بر زبان‌هایی که صادقانه به توحیدت و به سپاست مدح کنان گویا شده

وَ عَلی قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِاِلهِیَّتِکَ مُحَقِّقَةً وَ عَلی ضَمائِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِکَ حَتّی صارَتْ خاشِعَةً وَ عَلی جَوارِحَ سَعَتْ اِلی اَوْطانِ تَعَبُّدِکَ طائِعَةً وَ اَشارَتْ بِاسْتِغْفارِکَ مُذْعِنَةً

و هم بر دل‌هایی که بر پایه تحقیق به خداوندیت اعتراف کرده؛ و بر نهاد‌هایی که معرفت به تو آن‌ها را فرا گرفته تا آنجا که در پیشگاهت خاضع شده و به اعضایی که مشتاقانه به سوی پرستشگاههایت شتافته اند و اقرارکنان جویای آمرزش تو بوده اند.

ما هکَذَا الظَّنُّ بِکَ وَ لا اُخْبِرْنا بِفَضْلِکَ عَنْکَ یا کَریمُ یا رَبِّ

شگفتا این همه را به آتش بسوزانی! هرگز چنین گمانی به تو نیست و از فضل تو چنین خبری داده نشده‌ای بزرگوار،‌ای پروردگار

وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفی عَنْ قَلیلٍ مِنْ بَلاءِ الدُّنْیا وَ عُقُوباتِها وَ ما یَجْری فی‌ها مِنَ الْمَکارِهِ عَلی اَهْلِها

و تو از ناتوانی ام در برابر اندکی از غم و اندوه دنیا و کیفر‌های آن و آنچه که زا ناگواری‌ها بر اهلش می‌گذرد آگاهی

عَلی اَنَّ ذلِکَ بَلاءٌ وَ مَکْرُوهٌ قَلیلٌ مَکْثُهُ یَسیرٌ بَقائُهُ قَصیرٌ مُدَّتُهُ

با آنکه این غم و اندوه و ناگواری درنگش کم بقایش اندک و مدّتش کوتاه است.

فَکَیْفَ احْتِمالی لِبَلاءِ الآخِرَةِ وَ جَلیلِ وُقُوعِ الْمَکارِهِ فیها

پس چگونه خواهد بود تابم در برابر بلای آخرت، و فرود آمدن ناگواری‌ها در آن جهان بر جسم و جانم

وَهُوَ بَلاءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ یَدُومُ مَقامُهُ وَ لا یُخَفَّفُ عَنْ اَهْلِهِ لاِنَّهُ لا یَکُونُ اِلاّ عَنْ غَضَبِکَ وَاْنتِقامِکَ وَ سَخَطِکَ

و حال انکه زمانش طولانی و جایگاهش ابدی است و تخفیفی برای اهل آن بلا نخواهد بو، چرا که مایه آن بلا جز از خشم و انتقام و ناخشنودی تو نیست

وَ هذا ما لا تَقُومُ لَهُ السَّمواتُ وَالاَْرْضُ یا سَیِّدِی فَکَیْفَ لی وَ اَنَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الذَّلیلُ الْحَقیرُ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ

و این چیزی است که تاب نیاورند در برابرش آسمان‌ها و زمین،‌ای سرور من تا چه رسد به من؟ و حال آنکه من بنده ناتوان، خوار و کوچک، زمین گیر و درمانده توأم.

یا اِلهی وَ رَبّی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ لاِیِّ الاُْمُورِ اِلَیْکَ اَشْکُو وَ لِما مِنْها اَضِجُّ وَ اَبْکی؟ لألیمِ الْعَذابِ وَ شِدَّتِهِ اَمْ لِطُولِ الْبَلاءِ وَ مُدَّتِهِ

ای خدای من و پروردگارم و سرور و مولایم، برای کدامیک از دردهایم به حضرتت شکوه کنم و برای کدامین گرفتاریم به درگاهت بنالم و اشک بریزیم. آیا برای دردناکی عذاب و سختی اش، یا برای طولانی شدن بلا و زمانش

فَلَئِنْ صَیَّرْتَنی لِلْعُقُوباتِ مَعَ اَعْدائِکَ وَ جَمَعْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَهْلِ بَلائِکَ وَ فَرَّقْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَحِبّائِکَ وَ اَوْلیائِکَ

پس اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهی، و بین من و اهل عذابت جمع کنی، و میان من و عاشقان و دوستانت جدایی اندازی

فَهَبْنی یا اِلهی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ وَ رَبّی صَبَرْتُ عَلی عَذابِکَ فَکَیْفَ اَصْبِرُ عَلی فِراقِکَ‌

ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض که بر عذابت شکیبائی ورزم، ولی بر فراقت چگونه صبر کنم

وَ هَبْنی صَبَرْتُ عَلی حَرِّ نارِکَ فَکَیْفَ اَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ اِلی کَرامَتِکَ اَمْ کَیْفَ اَسْکُنُ فِی النّارِ وَ رَجائی عَفْوُکَ

و گیرم‌ای خدای من بر سوزندگی آتشت صبر کنم، اما چگونه چشم پوشی از کرمت را تاب آورم یا چگونه در آتش، سکونت گزینم و حال آنکه امید من گذشت و عفو تو است

فَبِعِزَّتِکَ یا سَیِّدی وَ مَوْلایَ اُقْسِمُ صادِقاً لَئِنْ تَرَکْتَنی ناطِقاً لاَضِجَّنَّ اِلَیْکَ بَیْنَ اَهْلِها ضَجیجَ الآمِلینَ

پس به عزّتت‌ای آقا و مولایم سوگند صادقانه می‌خورم، اگر مرا در سخن گفتن آزاد بگذاری در میان اهل دوزخ به پیشگاهت سخت ناله سر دهم همانند ناله آرزومندان

وَ لاَصْرُخَنَّ اِلَیْکَ صُراخَ الْمَسْتَصْرِخینَ وَ لاََبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بُکاءَ الْفاقِدینَ

و به درگاهت بانگ بردارم، همچون بانگ آنان که خواهان دادرسی هستند و هر آینه به آستانت گریه کنم چونان که مبتلا به فقدان عزیزی می‌باشند

وَ لاَنادِیَنَّکَ اَیْنَ کُنْتَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ یا غایَةَ آمالِ الْعارِفینَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ یا حَبیبَ قُلُوبِ الصّادِقینَ وَ یا اِلهَ الْعالَمینَ

و صدایت می‌زنم: کجایی‌ای سرپرست مؤمنان، آری کجایی‌ای نهایت آرزوی عارفان،‌ای فریادرس خواهندگان فریادرس،‌ای محبوب دل‌های راستان و‌ای معبود جهانیان

اَفَتُراکَ سُبْحانَکَ یا اِلهی وَ بِحَمْدِکَ تَسْمَعُ فی‌ها صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ فی‌ها بِمُخالَفَتِهِ وَ ذاقَ طَعْمَ عَذابِها بِمَعْصِیَتِهِ وَ حُبِسَ بَیْنَ اَطْباقِها بِجُرْمِهِ وَ جَریرَتِهِ

آیا این چنین است،‌ای خدای منزه، و ستوده که در دوزخ بشنوی صدای بنده مسلمانی که برای مخالفتش با دستورات تو زندانی شده و مزه عذابش را به خاطر نافرمانی چشیده و میان درکات دوزخ به علّت جرم و جنایتش محبوس شده

وَ هُوَ یَضِجُّ اِلَیْکَ ضَجیجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِکَ وَ یُنادیکَ بِلِسانِ اَهْلِ تَوْحیدِکَ وَ یَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِرُبُوبِیَّتِکَ

و حال آنکه در درگاهت سخت ناله می‌زند، همچون ناله آن که آرزومند رحمت توست، و با زبان اهل توحیدت تو را می‌خواند، و به ربوبیّتت به پیشگاهت توسل می‌جوید

یا مَوْلایَ فَکَیْفَ یَبْقی فِی الْعَذابِ وَ هُوَ یَرْجُوا ما سَلَفَ مِنْ حِلْمِکَ‌

ای مولای من، چگونه در عذاب بماند و حال آنکه امید به بردباری گذشته ات دارد

اَمْ کَیْفَ تُؤْلِمُهُ النّارُ وَ هُوَ یَأمُلُ فَضْلَکَ وَ رَحْمَتَکَ

یا آتش چگونه او را به درد آورد در حالی که بخشش و رحمت تو را آرزو دارد

اَمْ کَیْفَ یُحْرِقُهُ لَهیبُها وَ اَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ تَری مَکانَهُ

یا چگونه شعله آتش او را بسوزاند درحالی که فریادش را می‌شنوی و جایش را می‌بینی

اَمْ کَیْفَ یَشْتَمِلُ عَلَیْهِ زَفیرُها وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ

یا چگونه آتش او را دربر بگیرد و حال آنکه از ناتوانی اش خبر داری

اَمْ کَیْفَ یَتَقَلْقَلُ بَیْنَ اَطْباقِها وَ اَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ

یا چگونه در طبقات دوزخ به این سو و آن سو کشانده شود درحالی که راستگوی اش را می‌دانی

اَمْ کَیْفَ تَزْجُرُهُ زَبانِیَتُها وَ هُوَ یُنادیکَ یا رَبَّهُ

یا چگونه فرشته‌های عذاب او را با خشم برانند و حال آنکه تو را به پروردگاریت می‌خواند

اَمْ کَیْفَ یَرْجُو فَضْلَکَ فی عِتْقِهِ مِنْها فَتَتْرُکُهُ فیها

یا چگونه ممکن است بخششت را در آزادی از دوزخ امید داشته باشد و تو او را در انجا به همان حال واگذاری

هَیْهاتَ ما ذلِکَ الظَّنُ بِکَ وَ لاَالْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِکَ وَ لا مُشْبِهٌ لِما عامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدینَ مِنْ بِرِّکَ وَ اِحْسانِکَ

همه این امور از بنده نوازی تو بس دور است، هرگز گمان ما به تو این نیست و نه از فضل تو چنین گویند و نه به آنچه که از خوبی و احسانت با اهل توحید رفتار کرده‌ای شباهتی دارد

فَبِالْیَقینِ اَقْطَعُ لَوْ لا ما حَکَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذیبِ جاحِدیکَ وَ قَضَیْتَ بِهِ مِنْ اِخْلادِ مُعانِدیکَ لَجَعَلْتَ النّارَ کُلَّها بَرْداً وَ سَلاماً وَ ما کانَ لاِحَدٍ فی‌ها مَقَرّاً وَ لا مُقاماً

پس به یقین می‌دانم که اگر فرمانت در به عذاب کشیدن منکران نبود و حکمت به همیشگی بودن دشمنانت در آتش صادر نمی‌شد، هر آینه سرتاسر دوزخ را سرد و سلامت می‌کردی و برای احدی در آنجا قرار و جایگاهی نبود

لکِنَّکَ تَقَدَّسَتْ اَسْماؤُکَ اَقْسَمْتَ اَنْ تَمْلأ‌ها مِنَ الْکافِرینَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ اَجْمَعینَ وَ اَنْ تُخَلِّدَ فیهَا الْمُعانِدین

اما تو که مقدس است نامهایت سوگند یاد کردی که دوزخ را از همه کافران چه پری و چه آدمی پر سازی و ستیزه جویان را در آنجا همیشگی و جاودانه بداری

وَ اَنْتَ جَلَّ ثَناؤُکَ قُلْتَ مُبْتَدِئاً وَ تَطَوَّلْتَ بِالاِْنْعامِ مُتَکَرِّماً، اَفَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ

و هم تو -که ثنایت برجسته و والا است- به این گفته ابتدا کردی و با نعمتهایت کریمانه تفل فرمودی «آیا مؤمن همانند فاسق است؟ نه، مساوی نیستند.»

اِلهی وَ سَیِّدی فَاَسْئَلُکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتی قَدَّرْتَها وَ بِالْقَضِیَّةِ الَّتی حَتَمْتَها وَ حَکَمْتَها وَ غَلَبْتَ مَنْ عَلَیْهِ اَجْرَیْتَها‌

ای خدا و سرور من، از تو خواستارم به قدرتی که مقدر نمودی و به فرمانی که حتمیتش دادی و بر همه استوارش نمودی و بر کسی که بر او اجرایش کردی چیره ساختی

اَنْ تَهَبَ لی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ وَ فی هذِهِ السّاعَةِ کُلَّ جُرْمٍ اَجْرَمْتُهُ وَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ قَبِیحٍ اَسْرَرْتُهُ وَ کُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ کَتَمْتُهُ اَوْ اَعْلَنْتُهُ اَخْفَیْتُهُ اَوْ اَظْهَرْتُهُ

که در این شب و در این ساعت بر من ببخشی هر جرمی که مرتکب شدم و هر گناهی که به آن آلوده گشتم و هر کار زشتی را که پنهان ساختم و هر نادانی که آن را بکار گرفتم خواه پنهان کردم یا آشکار، نهان ساختم یا عیان و هر کار زشتی که دستور ثبت آن را به نویسندگان بزرگوار دادی

وَ کُلَّ سَیِّئَةٍ اَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْکِرامَ الْکاتِبینَ الَّذینَ وَکَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما یَکُونُ مِنّی وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَیَّ مَعَ جَوارِحی

آنان که بر ضبط آنچه از من سر زند گماشتی و آنان را نیز گواهانی بر من قرار دادی علاوه بر اعضایم و خود فراتر از آن‌ها مراقب من بودی

وَ کُنْتَ اَنْتَ الرَّقیبَ عَلَیَّ مِنْ وَرائِهِمْ وَالشّاهِدَ لِما خَفِیَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِکَ اَخْفَیْتَهُ وَ بِفَضْلِکَ سَتَرْتَهُ

و شاهد بر آنچه که از آنان پنهان ماند و به یقین با رحمتت پنهان ساختی و با فضلت پوشاندی

وَ اَنْ تُوَفِّرَ حَظّی مِنْ کُلِّ خَیْرٍ اَنْزَلْتَهُ اَوْ اِحْسانٍ فَضَّلْتَهُ اَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ اَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ اَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ اَوْ خَطَاءٍ تَسْتُرُهُ

و اینکه از تو می‌خواهم از هرچیزی که نازل کردی یا احسانی که تفضّل نمودی یا برّ و نیکی که گستردی یا رزقی که پراکندی یا گناهی که بیامرزی یا خطایی که بپوشانی، پرورگارا، پروردگارا، پروردگارا!

یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ یا اِلهی وَ سَیِّدی وَ مَوْلایَ وَ مالِکَ رِقّی یا مَنْ بِیَدِهِ ناصِیَتی یا عَلیماً بِضُرّی وَ مَسْکَنَتی یا خَبیراً بِفَقْری وَ فاقَت‌

ای خدای من‌ای سرور من،‌ای مولای من و اختیار دارم،‌ای کسی که مهارم به دست اوست،‌ای آگاه از پریشانی و ناتوانی ام‌ای دانای تهیدستی و ناداری ام

یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ اَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ وَ قُدْسِکَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِکَ وَ اَسْمائِکَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتی مِنَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ بِذِکْرِکَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِکَ مَوْصُولَةً وَ اَعْمالی عِنْدَکَ مَقْبُولَةً

پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! از تو درخواست می‌کنم به حقّت و قدست و بزرگ‌ترین صفات و نامهایت که همه اوقاتم را از شب و روز به یادت آباد کنی و به خدمتگزاریت پیوسته بداری؛ و اعمالم را در پیشگاهت قبول فرمایی

حَتّی تَکُونَ اَعْمالی وَ اَوْرادی کُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالی فی خِدْمَتِکَ سَرْمَداً

تا آنکه اعمال و اورادم هماهنگ، همسو و همواره باشد و حالم در خدمت تو پاینده گردد

یا سَیِّدی یا مَنْ عَلَیْهِ مُعَوَّلی یا مَنْ اِلَیْهِ شَکَوْتُ اَحْوال‌

ای سرور من،‌ای آن که بر او تکیه دارم،‌ای آن که شکوه حالم را تنها به سوی او برم

یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ قَوِّ عَلی خِدْمَتِکَ جَوارِحی وَاشْدُدْ عَلَی الْعَزیمَةِ جَوانِحی وَ هَبْ لِیَ الْجِدَّ فی خَشْیَتِکَ وَالدَّوامَ فِی الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِکَ‌

ای پروردگارم،‌ای پروردگارم،‌ای پروردگارم اعضایم را در راه خدمتت نیرو بخش و دلم را بر عزم و همت محکم کن، و کوشش در راستای پروایت و دوام در پیوستن به خدمتت را به من ارزانی دار

حَتّی اَسْرَحَ اِلَیْکَ فی مَیادینِ السّابِقینَ وَ اُسْرِعَ اِلَیْکَ فِی الْبارِزینَ وَ اَشْتاقَ اِلی قُرْبِکَ فِی الْمُشْتاقینَ وَ اَدْنُوَ مِنْکَ دُنُوَّ الْمُخْلِصینَ وَ اَخافَکَ مَخافَةَ الْمُوقِنینَ وَ اَجْتَمِعَ فی جِوارِکَ مَعَ الْمُؤْمِنینَ

تا به سویت برانم در میدان‌های پیشتازان و به سویت بشتابم در میان شتابندگان و به کوی قربت آیم در میان مشتاقان و همانند مخلصان به تو نزدیک شوم و، چون یقین آوردگان از جاه تو بهراسم و با اهل ایمان در جوارت گرد آیم

اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنی بِسُوءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ کادَنی فَکِدْهُ

خدایا! هرکس مرا به بدی قصد کند تو قصدش کن، و هرکس با من مکر ورزد تو با او مکر کن

وَاجْعَلْنی مِنْ اَحْسَنِ عَبیدِکَ نَصیباً عِنْدَکَ وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْکَ وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیْکَ فَاِنَّهُ لا یُنالُ ذلِکَ اِلاّ بِفَضْلِکَ

و مرا از بهره مندترین بندگانت نزد خود، و نزدیک ترینشان در منزلت به تو و مخصوص ترینشان در رتبه به پیشگاهت بگردان، زیرا این همه به دست نیاید جز به فضل تو

وَ جُدْلی بِجُودِکَ وَاعْطِفْ عَلَیَّ بِمَجْدِکَ وَاحْفَظْنی بِرَحْمَتِکَ وَاجْعَلْ لِسانی بِذِکْرِکَ لَهِجاً وَ قَلْبی بِحُبِّکَ مُتَیَّماً

خدایا! با جودت به من جود کن و با بزرگواریت به من نظر کن و با رحمتت مرا نگاهدار و زبانم را به ذکرت گویا کن، و دلم را به محبتت شیفته و شیدا فرما

وَ مُنَّ عَلَیَّ بِحُسْنِ اِجابَتِکَ وَ اَقِلْنی عَثْرَتی وَاغْفِرْ زَلَّتی

و بر من منّت گذار با پاسخ نیکویت و لغزشم را نادیده انگار و گناهم را ببخش

فَاِنَّکَ قَضَیْتَ عَلی عِبادِکَ بِعِبادَتِکَ وَ اَمَرْتَهُمْ بِدُعائِکَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الاِْجابَةَ

زیرا تو بندگانت را به بندگی فرمان دادی و به دعا و درخواست از خود امر کردی و اجابت دعا را برای آنان ضامن شدی.

فَاِلَیْکَ یا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهی وَ اِلَیْکَ یا رَبِّ مَدَدْتُ یَدی

پس‌ ای پروردگار من تنها روی به سوی تو داشتم و دستم را تنها به جانب تو دراز کردم

فَبِعِزَّتِکَ اسْتَجِبْ لی دُعائی وَ بَلِّغْنی مُنایَ وَ لا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِکَ رَجائی وَاکْفِنی شَرَّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَعْدائی

پس تو را به عزتت سوگند می‌دهم که دعایم را اجابت کنی و مرا به آرزویم برسانی، و امیدم را از فضلت ناامید نکنی، و شر دشمنانم را از پری و آدمی از من کفایت کنی

یا سَریعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا یَمْلِکُ اِلا الدُّعاءَ فَاِنَّکَ فَعّالٌ لِما تَشاءُ‌

ای خدایی که زود از بنده ات خشنود می‌شوی، بیامرز آن را که جز دعا چیزی ندارد، همانا تو هرچه بخواهی انجام می‌دهی

یا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفاءٌ وَ طاعَتُهُ غِنیً اِرْحَمْ مَنْ رَأسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ‌

ای آن که نامش دوا و یادش شفا و طاعتش توانگری است، رحم کن به کسی که سرمایه اش امید و سازوبرگش اشک ریزان است

یا سابِغَ النِّعَمِ یا دافِعَ النِّقَمِ یا نُورَ الْمُسْتَوْحِشینَ فِی الظُّلَمِ یا عالِماً لا یُعَلَّمُ‌

ای فروریزنده نعمت‌ها‌ای دورکننده بلاها،‌ای روشنی بخش وحشت زدگان در تاریکیها،‌ای دانای ناآموخته

صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ صَلَّی اللّهُ عَلی رَسُولِهِ وَالاْئِمَّةِ الْمَیامینَ مِنْ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً

بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و با من چنان کن تو را شاید، و درود و سلام فراوان خدا بر پیامبرش و بر امامان خجسته از خاندانش.

تفسیر دعای کمیل

امیرالمؤمنین (ع) در بخش‌هایی ابتدایی دعای کمیل به پنج نوع گناه اشاره می‌کنند و از آن‌ها از خداوند طلب مغفرت می‌کنند؛ این عبارات شامل این فراز‌ها است: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلاَءَ». یعنی گناهانی هستند که گاهی سبب نزول عذاب و نقمت، گاهی سبب تغییر نعمت، برخی گناهان سبب حبس دعا و نیز گناهانی هستند که سبب نزول بلا می‌شود.

با بررسی فراز‌های دعای کمیل مشخص می‌شود هر گناهی دارای اثر وضعی است و می‌تواند اثر دنیوی داشته باشد؛ بنابراین صرفاً اینگونه نیست که انسان سزای گناهان را در آخرت ببیند. امام سجاد (ع) در تفسیر دعای کمیل به این نکته اشاره دارند که انسان هر اندازه در قبال مردم مسئولیت بیشتری داشته باشد، دایرۀ ستم او به مردم بیشتر است. مثلاً فرد ظالم می‌تواند در جایگاه مسئول باشد و نه تنها وظیفۀ خود را به درستی انجام ندهد، بلکه ستم و بی‌عدالتی هم کند؛ بنابراین خداوند گاهی به انسان نعمت‌های فراوان می‌دهد. آنچه سبب می‌شود این نعمت‌ها تغییر کند و از فرد گرفته شود و به جای آن مشکلات و مصیبت نصیب انسان شود و یا نعمت‌هایی پایین‌تر از نعمت اصلی نصیب شخص شود، ظلم به مردم است.

دعای کامل کمیل با ترجمه و تفسیر

فضیلت دعای کمیل

دعای کمیل، از نظر شیعیان، یکی از برترین و معروف‌ترین دعا‌ها است که از امام علی (ع) نقل شده است. این دعا به خاطر فضیلت و ارزش آن از منظر ادبی، معنوی و دینی، مورد توجه و احترام بسیاری از مذهبیان این گروه قرار گرفته است. برخواندن و تلاوت این دعا به عنوان یکی از عبادات پرفضیلت و مؤثر در زندگی معنوی شیعیان محسوب می‌شود. برخی از فضایل و مزایای دعای کمیل عبارتند از:

•    تسلط بر زبان زیبا و عمیق: دعای کمیل به شیوه‌ای بسیار زیبا و مؤثر نگارش شده است و از نظر ادبی و شعری بسیار برجسته است. ترکیب معانی عمیق و کلمات زیبا در این دعا، باعث می‌شود که هرگاه خوانده شود، ارتباط عمیقی با قلب انسان برقرار شود.

•    ارتباط مستقیم با الله: دعای کمیل شامل تمجید، ستایش و توسل به خداوند است. این دعا به عنوان یک وسیله برای برقراری ارتباط مستقیم با الله و بیان نیاز‌ها و حاجات به او، بسیار مؤثر و کارآمد است.

•    آمرزش گناهان: دعای کمیل شامل توبه و استغفار از خداوند است و در آن به آمرزش گناهان و پذیرش توبه توسط خداوند تأکید شده است. این امر باعث آرامش روحی و رضایت قلبی انسان می‌شود.

•    پذیرش دعا‌ها و حاجات: در دعای کمیل، توسل به نیابت از ائمه اهل بیت (ع) صورت گرفته است که به انسان امید به پذیرش دعا‌ها و حاجاتش توسط خداوند را می‌دهد.

•    تقویت ایمان و روحیه معنوی: قرائت و بررسی معانی دعای کمیل موجب تقویت ایمان و افزایش روحیه معنوی و دینی انسان می‌شود. این دعا باعث ایجاد ارتباط عمیق‌تر با خداوند و ائمه اهل بیت می‌شود و به انسان احساس تأمین و آرامش می‌دهد.

در کل، دعای کمیل به‌عنوان یکی از مؤثرترین و معتبرترین دعا‌های شیعیان، از لحاظ فضیلت، ارزش و اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و در زندگی معنوی این افراد جایگاه ویژه‌ای دارد.

احادیث و روایات درباره دعای کمیل

دعای کمیل یکی از معروف‌ترین و مهم‌ترین دعا‌های شیعه است که مورد توجه ائمه اهل بیت (ع) بوده و در بسیاری از منابع شیعی، احادیث و روایات مربوط به این دعا آمده است. در زیر، چند روایت معروف درباره دعای کمیل آورده شده است:

امام علی (ع) درباره دعای کمیل فرمودند: «دعای کمیل، از حضرت علی (ع) است که هر کسی آن را بخواند، ایمانش به دینش تثبیت یابد و عقلش روشن شود و اگر در دستانش کلید رزق و زندگی باشد، دعای کمیل از دست او نرود.» (بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۱۷)

از امام صادق (ع) فرمودند: «هر کس دعای کمیل را بخواند، خداوند به او دوستی می‌کند و فرشتگان برای او شفاعت می‌کنند و اگر در این شب بخواند و دعا کند، مورد تأیید خداوند قرار می‌گیرد و هیچ خواسته‌ای از خداوند نمی‌رود مگر آنکه خداوند آن را بپذیرد.» (بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۱۶)

از امام صادق (ع) فرمودند: «دعای کمیل برای اهل بهشت، چون خوابی مهم است، که دعای کمیل خواب ایشان است.» (بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۱۶)

این روایات و احادیث نشان از اهمیت و فضیلت بسیار بالای دعای کمیل در نظر ائمه اهل بیت (ع) دارند و بر تأثیرگذاری این دعا در زندگی معنوی و دینی افراد تأکید دارند.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: دعا ، مذهبی
نظرات شما
پیشخوان