تاریخ انتشار: ۱۱:۴۲ - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵
کنسرتیوم نیوز گزارش داد

آمریکا در مسیر بی‌بازگشت عادی سازی روابط با ایران

باراک اوباما با دستیابی به توافق هسته‌ای ایران خطوط ارتباطی با تهران را افتتاح کرد اما فشار سیاسی در واشنگتن مانع از تغییر اساسی‌تر این روابط می‌شود.
رویداد۲۴- باراک اوباما با دستیابی به توافق هسته‌ای ایران خطوط ارتباطی با تهران را افتتاح کرد اما فشار سیاسی در واشنگتن مانع از تغییر اساسی‌تر این روابط می‌شود. 

به گزارش رویداد۲۴ به نقل از کنسرتیوم نیوز، یک مقام سابق دولت اوباما معتقد است که توافق هسته‌ای ایران شکاف جدی را با سیاست گذشته آمریکا ایجاد می‌کند و این دقیقا مخالف موضع رسمی کاخ سفید است مبنی بر اینکه‌ای توافق منجر به روابط تازه میان ایران و آمریکا نخواهد شد. 

جان لیمبرت، دستیار معاون وزیر امور خارجه آمریکا و مسئول میز ایران در این وزارتخانه در دور نخست ریاست جمهوری اوباما و از گروگان‌های سفارت آمریکا در تهران در انقلاب سال ۱۳۵۷ طی یادداشتی نوشت: «با وجود آنکه مقامات آمریکا هرگز اعتراف نخواهند کرد، تغییر شدیدی در روابط ایجاد شده و حال شاهد فعل و انفعالاتی هستیم که چند سال پیش قابل تصور نبود.» 
لیمبرت به این نکته اشاره کرد که آمریکا طی ۳۴ گذشته به ندرت با یک مقام ایرانی گفتگو داشته است. 

حال وی شاهد است که جان کری، وزیر خارجه آمریکا و محمدجواد ظریف «در یک ارتباط مداوم هستند» و در مورد مسائلی ورای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) «به طور منظم با هم دیدار دارند». علاوه بر این، دولت اوباما این تماس‌ها را «مثبت و سازنده» خوانده است. 

لیمبرت اینطور استدلال می‌کند که تلاش‌های تهران و واشنگتن برای به تصویر کشیدن برجام به عنوان «اتفاقی که تنها یک بار رخ داده و هیچ مفهومی برای روابط ایران-آمریکا ندارد» گمراه کننده است. 

وی در ادامه نوشت: «درحالیکه دو دولت همچنان به صدور بیانیه‌هایی می‌پردازند که توافق هسته‌ای هیچ چیز را تغییر نداده و دو طرف همچنان دشمن قسم خورده هم هستند، واضح است که این شرایط تغییر کرده است.» 

لیمبرت در تشخیص وضعیت روابط با ایران و تغییر واقعی سیاست آمریکا در قبال ایران موفق بوده است. اما همانطور که این دیپلمات با سابقه اشاره می‌کند این تغییر «پیشرفت غیرمنتظره‌ای» در پایان دادن به نوع رفتار آمریکا با ایران به عنوان یک دشمن ایجاد نکرده است. 

در واقع این تنظیم سیاست لازم برای تغییر روابط قدرت ایران-آمریکا است. این رابطه قدرت همچنان نابرابر است اما حال مشخص است که این تغییر دیگر به واشنگتن اجازه نخواهد داد که خواستار تغییر اساسی سیاست ایران باشد. 

اجبار به عنوان سیاست
بیش از سه دهه فرض اساسی سیاست آمریکا این بود که ایالات متحده می‌تواند ایران را مجبور به پذیرش نظم منطقه‌ای کند که خودش می‌خواهد، حال یا از طریق تغییر رژیم یا استفاده از دیپلماسی زور تا ایران سیاست‌های خود را مطابق منافع آمریکا تغییر دهد. 

دولت ریگان امیدوار بود که حمله عراقی به ایران منجر به سقوط انقلاب اسلامی می‌شود و تلاش کرد ایران را مجبور به تسلیم کردن برنامه هسته‌ای صلح آمیزش کند. دولت بیل کلینتون نه تنها به دنبال به انزوا کشاندن ایران در جهان سرمایه داری بود بلکه از تلاش اسرائیل برای ممانعت از دستیابی ایران به توانمندی موشکی حمایت کرد. 

زمانیکه نیروهای آمریکایی کنترل عراق را به دست گرفتند، نومحافظه کاران دولت جورج بوش تصمیم گرفتند از نیروی نظامی برای سرنگونی انقلاب اسلامی استفاده کنند و زمانیکه دولت اولمرت در اسرائیل در سال ۲۰۰۶ نتوانست از زور خود برای سرنگون کردن تنها متحد خارجی ایران یعنی رژیم بشار اسد استفاده کند، به خشم آمدند. 

اما آن سیاست‌ها بر ایده‌های به شدت اغراق شده نومحافظه کاران در مورد توانایی آمریکا در «تغییر رژیم» در خاورمیانه بنا شده بود. دولت اوباما بدون چنین توهم‌هایی کار خود را آغاز کرد اما باراک اوباما استراتژی اجبار را بکار گرفت تا ایران را مجبور به پذیرش خواست آمریکا برای پایان دادن به غنی سازی اورانیوم کند. 

اوباما صراحتا گفته بود: «ما می‌خواهیم این پیام جدی را از طریق تحریم‌ها بفرستیم که جامعه بین المللی در مورد پیامدهای عدم تغییر رفتار ایران جدی است.» 

اما تحریم‌های اقتصادی جایگزین تهدید نظامی بود که گفته می‌شد دیگر ابزار تاثیرگذاری برای اعمال زور به ایران نیست. دولت اوباما می‌دانست که ایران از برنامه غنی سازی خود برای تقویت اهرم چانه زنی با واشنگتن استفاده می‌کند اما اوباما حس کرد که باید پیش از آنکه این مسئله منجر به فشارهای شدید برای جنگ علیه ایران شود، آن را حل کند. 

بنابراین با آغاز مذاکرات با ایران در سال ۲۰۱۳ موافقت کرد. این نخستین گام قابل توجه برای دور شدن از دیپلماسی زور علیه ایران توسط دولت آمریکا بود. 

لیمبرت حق دارد که می‌گوید دولت اوباما هرگز اعتراف نخواهد کرد که تغییری چشمگیر در سیاست خود در قبال ایران ایجاد کرده است. اما دلیل این عدم اعتراف این است که دولت آمریکا خود را جایگاه تلاش برای مهار قدرت ایران در منطقه می‌بیند نه منطبق شدن با این قدرت. 

تمامی این مسائل در کنار هم نشان می‌دهد که این دولت و دولت‌های بعدی آن همچنان «فعالیت‌های شریرانه» ایران در منطقه را به طور تشریفاتی محکوم خواهند اما شکاف میان لفاظی‌های آمریکا در مورد ایران و واقعیت سیاسی موجود در سال‌های آینده بیشتر و بیشتر خواهد شد. اما این لفاظی‌های تند میزان روند همکاری تهران و واشنگتن را کند خواهد کرد.
برچسب ها: روابط ، همکاری
نظرات شما
پیشخوان