تاریخ انتشار: ۱۷:۲۸ - ۲۰ اسفند ۱۳۹۷

شکست‌ سریال‌ها در ایام‌ محاکمه‌ مفاسد اقتصادی

برخلاف چند سال اخیر که در این ایام سریال‌های پرمخاطب و مشهوری در شبکه نمایش خانگی توزیع و پخش می‌شد، چند ماهی است که این شبکه حال و روز خوشی ندارد.

شکست‌ سریال‌ها در ایام‌ محاکمه‌ مفاسد اقتصادی

رویداد۲۴ حال ناخوش شبکه نمایش خانگی با ««ممنوعه»» شروع شد و ادامه پیدا کرد. با انتشار اخباری درباره ساخت «نهنگ آبی» و «رقص روی شیشه» این توقع ایجاد شد که احتمالاً شرایط بهتر شود، اما آیا این اتفاق رخ داد؟ بررسی سه سریال فوق نکات قابل توجهی را مشهود خواهد کرد.

شهوت‌توقیف
««ممنوعه»» را آقای امیرپورکیانی کارگردانی کرده است. داستان فیلم درباره گروهی از جوانان است که گردهم آمده و لحظات‌شان را در کنار هم می‌گذرانند. در میان این جمع، پسری به نام سامی (با بازی آقای میلاد کی مرام ) حضور دارد که به‌تازگی به رابطه‌اش خاتمه داده و حالا به دختری به نام برکه (خانم الهه حصاری) علاقه‌مند شده و این در حالی است که برکه در رابطه دیگری حضور دارد. «ممنوعه» نه ایده جدیدی دارد، نه اجرای تمیزی و نه هیچ چیز دیگر. ترکیبی از بازیگران مخاطب‌پسند دور هم جمع شده‌اند تا با داستانی که تلفیقی از خشونت، خیانت، رفاقت و روابط نامشروع است، نفس تشنه مخاطب را سیراب کند! اعتراضات به داستان «ممنوعه»- که از عنوانش مشخص است کارگردان دنبال چه چیزی بوده- به قدری بود که معاون ارزشیابی سازمان سینمایی و مسوولان شبکه نمایش خانگی مورد بازخواست مردمی قرار گرفتند. حتی پای وزیر ارشاد هم به ماجرا کشیده شد. پخش «ممنوعه» تعلیق و قرار شد تا اصلاح داستان قسمت جدیدی از آن توزیع نشود.

دراین بین توجیهات کارگردان و معاون ارزشیابی جالب بود. آن‌ها مدعی بودند به مرور داستان به انتقادات پاسخ خواهد داد و هر چه نشان داده شده با نیت تقیبح آن عمل بوده است! پس از مدتی «ممنوعه» دوباره توزیع شد و چند وقتی را هم به یمن اتفاقات اینچنینی در کشورمان، با موج‌سواری بر حواشی توقیف و اصلاح، مورد توجه قرار گرفت؛ اما ضعف ساختاری این سریال آنقدر زیاد بود که حتی مخاطبان حاشیه‌پسند(!) هم آن را پس زدند. این نقایص به قدری زیاد است که رسانه‌ها هرازچندگاهی به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنند. در یکی از این موارد مووی‌مگ نوشت: « «ممنوعه» » مشکلات فنی نظیر صدابرداری را نیز در خود دارد به‌طوری‌که فواصل را رعایت نمی‌کند و کیفیت صداها یکسان و بدون بالانس است بدون آنکه دوری یا نزدیکی شخصیت‌ها مطرح باشد! منطق حداقلی داستان نیز باعث می‌شود تا کمتر بتوانیم آدم‌های سریال را جدی بگیریم و برای آنان اهمیت قائل شویم. یکی از ناامید‌کننده‌ترین اتفاقات سریال، زمانی رخ می‌دهد که برکه تصادف می‌کند و سپس مجموعه‌ای از اتفاقات عجیب رخ می‌دهد که اصلی‌ترین آن مواجهه سامی و برکه در بیمارستان در قسمت دوم است که به ساده‌لوحانه‌ترین روش ممکن انجام می‌شود و گریم و بازی بسیار بد الهه حصاری نیز وضعیت بد داستان را تکمیل می‌کند.

شکست‌ دوم‌ جیرانی
با افتضاح «ممنوعه» ورود دو مجموعه جدید به شبکه نمایش خانگی این امید را به وجود آورد که شاید اوضاع بهتر شود. سریال «نهنگ آبی» از چند جهت بااهمیت بود؛ اول این که آقای فریدون جیرانی برای نخستین‌بار سریالی را برای شبکه نمایش خانگی می‌ساخت. قطعاً جیرانی یکی از فیلمسازان مهم نسل دوم پس از انقلاب است. او فیلم‌هایی ساخته که برخی از آن‌ها در بین مخاطبان و منتقدان نظرات مثبتی را جلب کرده است. مجری سابق برنامه هفت دو سریال برای تلویزیون ساخته که اولی «مرگ تدریجی یک رؤیا» و دومی «تعبیر وارونه یک رؤیا» است. هرچقدر سریال اول جیرانی با توجه به ترکیب معمولی بازیگران و فضای قصه‌اش موفق و مثال‌زدنی بود، دومین پروژه‌اش در تلویزیون ناموفق و ناامیدکننده بود. «تعبیر وارونه یک رؤیا» برخلاف قصه جاسوسی‌اش که توقعات زیادی را ایجاد کرده بود به هیچ وجه نتوانست بیننده را راضی کند، اما حالا کارگردان مشهدی سینمای ایران سومین سریالش را -این بار برای شبکه نمایش خانگی- ساخت.

مورد بعدی خاص «نهنگ آبی» حضور آقا و خانم ساعد سهیلی و لیلا حاتمی دراین مجموعه بود. آن هم برای نخستین بار حضور در این عرصه را تجربه می‌کردند و با توجه به موفقیت‌های‌شان در سه سال اخیر در سینما، از جمله بازیگران روی بورس به حساب می‌آیند. در زمان تولید خبرهایی درباره میزان دستمزد قابل توجه سهیلی و حاتمی برای حضور دراین سریال منتشر شد که خبرساز شد. اما با تمام این شرایط و تبلیغات گسترده، تا این جای کار «نهنگ آبی» نتوانسته در بین مخاطبان جایش را باز کند. تأخیر در پخش و جشنواره فیلم فجر البته دراین جریان بی‌تأثیر نبود اما به هرحال تا به امروز فریدون جیرانی پس از «آشفتگی»، دومین شکستش در سال جاری را تجربه می‌کند. با این همه هزینه و بریز و بپاش، مشخص نیست پول تولید این سریال چگونه بازخواهد گشت.

حرف‌های‌ بزرگ‌تر از دهان
آقای مهدی گلستانه که به‌طور ویژه با تهیه سریال «عاشقانه» رسانه‌ای شد، این‌بار خودش سراغ ساخت سریالی دیگر رفت. «رقص روی شیشه» برای اولین بار آقای بهرام رادان را وارد این حوزه کرد.«رقص روی شیشه» داستان زن میانسالی است که تا همین چند سال پیش ستاره سینما بوده اما پس از ازدواجش، همسرش او را از حضور در سینما نهی کرده است. همسرش یک مرد ثروتمند است که زن را تمام و کمال به لحاظ مالی و حتی احساسی تأمین می‌کند. باز هم خانه‌هایی لوکس، زندگی تجملاتی و ماشین‌های میلیاردی که احتمالاً برای بخشی از مخاطب جذاب و وسوسه‌کننده خواهد بود. نخستین نکته‌ای که در ذوق مخاطب می‌زند نمایش تعاملات یک ستاره سینما در حوزه کاری‌اش است. عجیب است که یک جماعت فیلمساز نتوانسته‌اند حتی خودشان را به درستی بازی کنند! مشخص نیست که زن سلبریتی است. فراموش شده است یا چه؟ روابط دوستانه و خانوادگی شخصیت‌های داستان-به جز نقش مادر که خانم بیتافرهی مثل همیشه خوب است- نچسب و سطحی است.

نقش خانم میترا حجار گنگ است. بدترین نقش را که شخصیت نیست، آقای مهرداد صدیقیان بازی کرده که بیشتر کپی دست چندم از بازی‌های دیگر بازیگران در آثار دیگر است. مهم‌ترین باگ فیلمنامه مربوط به زن و شوهر است. اصولاً چرا باید شخصیت بهرام رادان با آن مختصات، آنقدر نسبت به زنش حساس و غیرتمند(متعصب) باشد؟ اگر تا این حد با بازیگری وی مشکل دارد چرا با او ازدواج کرده؟ مگر می‌شود یک بازیگر تا ابد به‌دلیل ازدواج، حرفه‌اش را کنار بگذارد؟ دیالوگ‌های مرد، که مدام می‌گوید دوست ندارد عکس زنش در بیلبوردهای شهر باشد آنقدر بی‌منطق است که مخاطب تا آخر هر قسمت با آن درگیر است. وجه دیگر«رقص روی شیشه» که کم‌کم درحال نمایان شدن است مربوط به مسأله فساد اقتصادی است که با چند دیالوگ مثل «بند204» و... سعی به ورودش دارد. دیالوگ‌هایی که با توجه به فرم، شخصیت‌پردازی و قصه نازل سریال، بزرگ‌تر از دهانش است. ضعف ساختاری و محتوایی مجموعه‌های سال جاری شبکه نمایش خانگی آینده این صنعت در سال98 را با اما و اگرهایی همراه می‌کند. خصوصاً که حالا چند نفر از سرمایه‌گذاران گردن کلفت این شبکه در پشت میز دادگاه محاکمه مفاسد اقتصادی صف کشیده‌اند!

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
نظرسنجی
بهترین گزینه برای ریاست مجلس دوازدهم چه کسی است؟
پیشخوان