تاریخ انتشار: ۱۵:۲۵ - ۲۲ خرداد ۱۳۹۵
تعداد نظرات: ۱۴ نظر
گزارش رویداد۲۴ به مناسبت درگذشت خواننده ای که مرگش فضای شبکه های اجتماعی را تسخیر کرد

مرگ حبیب و فاصله نگاه مردم و مسوولین

حبیب محبیان درگذشت. خبر درگذشت حبیب محبیان در رسانه ملی به اطلاع‌رسانی چندثانیه‌ای در اخبار محدود ماند. در حالی که حبیب محبیان خارج از این مجراهای رسمی محبوبیت زیادی داشت.
رویداد۲۴- حبیب محبیان درگذشت. خبر درگذشت حبیب محبیان در رسانه ملی به اطلاع‌رسانی چندثانیه‌ای در اخبار محدود ماند. در حالی که حبیب محبیان خارج از این مجراهای رسمی محبوبیت زیادی داشت.

فهمیدن این نکته چندان کار سختی نیست. گشتی در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند این نکته را به راحتی اثبات کند. یکی از مسائلی که می‌تواند فاصله مردم با نگاه مسئولین بیش از گذشته روشن کند واکنش‌هایی است که مردم و مسئولین به مرگ یا بیماری هنرمندان نشان می‌دهند.

مسئولین هنرمندانی را که مورد تائید آنها نباشد به لحاظ رسانه‌ای بایکوت می کنند یا بسیار اندک به آن می‌پردازند. کافیست نگاهی بیندازید به اطلاع‌رسانی خبر مرگ حبیب محبیان که تنها چند ثانیه از اخبار رسانه ملی به آن اختصاص یافت.

در حالی که بعد از فوت مرحوم فرج‌ا... سلحشور رسانه ملی ساعت‌ها و روزها از آنتن خود را به مرگ ایشان اختصاص داد و برنامه‌های مختلفی را درباره ایشان پخش کرد.

 اما بیرون از دنیای رسمی مسئولان و در فضای مجازی می‌توان مردمی را دید که خبر فوت هنرمندانی چون حبیب محبیان را برای هم مخابره می‌کنند. از درگذشت آنها ناراحت می‌شوند و فقدان این هنرمندان را به هم تسلیت می‌گویند. 

این در حالی است که هیچ‌کدام از مسئولین دولت پیگیری وضعیت حبیب محبیان نبودند و حتی با برگزاری یک مراسم ساده و خاکسپاری ایشان در قطعه هنرمندان مخالفت شد.

 باید پرسید چرا مسئولان دولتی مجوز چنین کاری را صادر نمی‌کنند درحالی که می‌دانند مرحوم محبیان از محبوبیت فراوانی بین مردم برخوردار است؟ اوج این تفاوت دیدگاه را می‌توان در درگذشت مرتضی پاشایی دید.

 در مرگ پاشایی هم مسئولان ابتدا سکوت کردند، تا زمانی که سیل جمعیت حامیان پاشایی را دیدند مجبور به تغییر رویه خود شدند و با مردم اندکی همراهی کردند. این شکاف در دهه‌های گذشته چندان به چشم نمی‌آمد. اما در سالهای اخیر شکاف بین دیدگاه مردم و مسئولین در عرصه فرهنگ و هنر به عمیق‌ترین حد خود رسیده است.

 نمونه اخیر آن فروش خیره‌کننده فیلم پنجاه کیلو آلبالو بود، که علی‌رغم نفی توسط مسئولین و مراجع رسمی جامعه مرز سیزده میلیارد فروش را رد کرد و توانست رکورد عجیبی از خود به جای بگذارد.

سوال اصلی این است که چرا چنین فاصله عمیقی بین نگاه مردم و مسئولین در زمینه فرهنگ و هنر ایجاد شده است؟ سوالی اساسی که خوب است مسئولین به دنبال آن باشند و ببینند پاسخی برای آن دارند یا نه.

حبیب محبیان
حبیب محبیان در چهارم مهر 1331 به دنیا آمد. تمام اعضای خانواده محبیان به موسیقی علاقه داشتند اما تنها کسی که از اعضای خانواده محبیان توانست به سطوح بالای موسیقی راه پیدا کند حبیب بود.

حبیب از همان ابتدا گیتار را به عنوان ساز مورد علاقه‌اش انتخاب کرد. دوران نوجوانی حبیب محبیان مصادف بود با پیدایش گروه بیتلز در اروپا. همین امر علاقه حبیب را به خوانندگی و موسیقی بیشتر کرد.

با پذیرفته شدن در آزمون رادیو و تلویزیون آن زمان، زیر نظر مرتضی حنانه به فراگیری اصول موسیقی روی آورد و به استخدام رادیو و تلویزیون درآمد. بعد از دو سال او به خدمت سربازی رفت و در آنجا هم خواننده باشگاه افسران شد.

فوت ناگهانی همسر حبیب به علت حساسیت به آمپول پنیسیلین و مرگ مادرش به فاصله کوتاهی از هم باعث شد اولین آلبوم موسیقی حبیب بنام مردتنهای شب متاثر از این دو اتفاق باشد و او اکثر قطعات این آلبوم را به همسر و مادرش اختصاص دهد و در واقع به یاد آنهای این قطعات را ضبط و اجرا کند.

قطعاتی مانند شهلای من، مردتنهای شب، خرس کوکی، مادر و خواب سرخ بوسه‌ها از جمله این قطعات هستند. قطعاتی که بیانگر حال و هوای حبیب در زمان انتشار این آلبوم است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شرایط برای ادامه کار حبیب محبیان مهیا نبود و او ایران را به مقصد آمریکا ترک کرد. حبیب بعد از بیست و هشت سال سکونت در آمریکا در سال 88 با نوشتن نامه‌ای به رئیس جمهور وقت، محمود احمدی‌نژاد خواستار حضور در ایران شد و سرانجام با موافقت ضمنی مسئولان وقت و به شرط رعایت بعضی ضوابط اجازه حضور در ایران را پیدا کرد. 

حبیب بعد از بازگشت به ایران در رامسر اقامت کرد. او در سال 89 درخواست برگزاری کنسرت در ورزشگاه آزادی را مطرح کرد و ادعا کرد اگر ده شب پیاپی هم این کنسرت ادامه پیدا کند ورزشگاه صدهزار نفری آزادی پر خواهد شد. این درخواست با واکنشهای ضد و نقیضی همراه شد.

اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر محمود احمدی نژاد اولین واکنش را ارائه کرد. مشایی درباره بازگشت حبیب به رسانه‌ها گفت:«این که یک ایرانی بخواهد فعالیتی در داخل و خارج از کشور داشته باشد، مطابق چارچوب و قوانین آزاد است و مشکلی ندارد.

فعالیت هنری در همه بخش‌ها از جمله موسیقی برای همه هنرمندان در داخل و خارج از کشور آزاد است و برگشت به ایران برای کسی مشکلی ندارد» حتی با این اظهارنظر مشایی هم شرایط برای فعالیت مجدد حبیب محبیان فراهم نشد. در سال 91 حمید شاه‌آبادی معاونت هنری وزارت ارشاد صدور هرگونه مجوز از سوی وزارت ارشاد برای ادامه فعالیت حبیب محبیان را تکذیب کرد.

 بعد از تغییر دولت و به رغم وعده گشایش فضا مجوزی برای فعالیت مجدد حبیب محبیان صادر نشد. تا اینکه حبیب در همان سالها موزیک ویدئویی را منتشر کرد که از عناصر موسیقی ترنس در آن استفاده شده بود. این موزیک ویدئو مورد توجه گسترده مردم قرار گرفت.

 حبیب محبیان در سال 93 در حالی که مشغول ضبط یک ویدئوکلیپ بود در شهر ماسوله بود بازداشت شد و به علت اینکه مجوزهای لازم برای این کار را نداشت به دادسرا فرستاده شد تا روال معمول قضایی پرونده‌اش طی شود.

بعد از گذشت مدتی محبیان با تودیع وثیقه از زندان آزاد شد. همچنین حبیب محبیان در سال 93 کتاب مرد تنهای شب را که برگزیده‌ای از فعالیت‌هایش در عرصه موسیقی بود را چاپ نمود که در نمایشگاه کتاب همان سال عرضه شد. حبیب محبیان هیچگاه نتوانست مجوزی برای ادامه فعالیت خود به دست آورد تا اینکه در صبح بیست و یک خرداد 1395 بر اثر ایست قلبی درگذشت..

مسئله‌ای بنام فرهنگ
مرگ حبیب محبیان مصادف شد با آغاز کار کمیسیون‌های مختلف مجلس. نکته شگفت‌انگیز این بود که از بین دویست و نود نماینده منتخب مردم، تنها چهار نفر برای حضور در کمیسیون فرهنگی ثبت نام کردند. 

این خبری شگفت‌انگیز و بسیار تلخ بود. انتشار این خبر نشان می‌داد فرهنگ در اُلویت آخر نمایندگان مجلس است. شاید به این دلیل که پدیده‌ای مثل فرهنگ و هنر پدیده‌هایی مفهومی و انتزاعی هستند و نمی‌توان پس از چهار سال با عدد و رقم پیشرفت در این عرصه‌ها را اثبات کرد.

شاید دلیل دیگر آن است که مسئولین انقدر به سیاست و اقتصاد سرگرم هستند که از فرهنگ و هنر غافل شده‌اند. سال‌هاست که ما از زبان تمامی مسئولین حرف‌هایی تکراری را درباره فرهنگ و هنر می‌شنویم.

حرف‌هایی که باعث فاصله عمیق میان مردم و مسئولین شده است. چند سال پیش رسول صدر عاملی در برنامه هفت مناظره‌ای داشت با لاله افتخاری نماینده مجلس نهم درباره اکران بعضی از فیلم‌ها. فیلم‌هایی که از نظر نمایندگان کمیسیون فرهنگی مجلس مصداق سیاه‌نمایی بود و نباید اکران می‌شد.

در آن مناظره رسول صدرعاملی از لاله افتخاری پرسید: شما چقدر فیلم می‌بینید؟ و لاله افتخاری با صراحت پاسخ داد: فرصت چندانی برای فیلم دیدن ندارد. به نظر می‌رسد همین گفته خانوم افتخاری دلیل اصلی فاصله مردم و مسئولین در مسائل فرهنگی است. کسانی که در عرصه سیاسی برای فرهنگ برنامه‌ریزی می‌کنند آشنایی چندانی با این حوزه‌ به شدت تخصصی ندارند.

سینما، موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی عرصه‌هایی به شدت تخصصی هستند و نمی‌توان بدون مطالعه و دانش کافی درباره‌شان اظهار نظر کرد و به آن‌ها برچسب زد. مشکل مسئولان ما این است که از دریچه بسته سیاست به فرهنگ و هنر نگاه می‌کنند و همین باعث می‌شود خط‌کشی‌های نالازمی در ذهنشان داشته باشند.

خط‌کشی‌هایی که در بسیاری از موارد باعث دل‌زدگی و افسردگی هنرمندان می‌شود. مرگ حبیب محبیان نمونه‌ای از مرگ در انزوا است. حبیب محبیان با اجازه مسئولان به ایران بازگشته بود. تصمیم گرفته بود به جای ارائه هنر خود در آن سوی مرزها به کشور بازگردد و از مجاری قانونی هنر خود را عرضه کند. در تمام سال‌های بازگشتش حاشیه‌ای ایجاد نکرد و جنجالی راه نینداخت. سعی کرد بدون حاشیه فعالیت کند.

 آیا نباید چنین فرد مورد مهر و عطوفت مسئولان قرار گیرد؟ آیا این کار باعث نمی‌شد تا شکاف بین مردم و مسئولین در عرصه فرهنگ پر شود؟ آیامرگ امثال حبیب محبیان یک فرصت سوزی آشکار برای آشتی مجدد برخی مردم با مسئولین نیست؟ وقتی اظهارات مسئولین را در کنار میزان علاقه‌مندان به فرهنگ در مجلس را کنار هم می‌گذاریم می‌بینیم اُمیدی به پر شدن این شکاف نیست.

 شکافی که هنرمندانی چون حبیب محبیان را نیز در خود می‌بلعد. حال باید دید مسئولین فرهنگی کشور با پیش‌قدم شدن برای برگزاری مراسمی درخور برای مرحوم محبیان در نزدیکی به خواست مردم احترام می‌گذارند یا نه. این می‌تواند کمترین احترامی باشد که مسئولین برای مردم و هنرمندی که زندگی و مرگ در وطن را به حضور در خارج از کشور ترجیح داد باشد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۴
بهزاد
|
Netherlands
|
۱۸:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۲
3
14
دلیلش این است که اصولاً از نظر حکومت، فقط 10 درصد مردم این مملکت را میتوان شهروندان ایرانی نامید و 90 درصد بقیه، غرب زده و خودفروخته و خس و خاشاک و نفوذی و ولنگار و... هستند و اصلاً فرهنگ ندارند که جزو خواسته های مردمی قرار بگیرد و باید به راه راست برگردند !
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
دقیقا
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۸
اون 10 درصد هم بخاطر منافعی که از این راه بدست میارن شهروند موندن
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۲:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۹
ولنگار رو خوب اومدی
بهار
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۲
1
16
روحش شاد و یادش گرامی.با صداش خیلی خاطره سازی کرد برای همه.هنرمندان در دل مردم همیشه زنده میمانند
محمود
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۳:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
7
4
با سلام.راستش.جبیب و امثال ایشان بر اثر عملکرد اشتباه وتندرویهای باعث خروج از کشور شدن و خیلی از این خواننده ها در خارج از کشور شروع به خواندن آهنگ های بر علیه خکومت کردند که مقصر آن خودمان بودیم.و بعد آنان را به ترکیه وامارات کشانده و دختران و پسران خودمان را به این کشور ها برده تا در کلوبهای شبانه شرکت کند و ضمن سرازیر کردن ملیونها دولار در جیب این دو کشور نمی دانیم چه بلای سر فرزندان ما می آورند.اینها همه عملکرد اشتباه مسئولین کشور است اگرمیتوانستم آنها را به طریقی در کشور نگهداریم امروز وضعیت بهتر بود لذا ضمن تسلیت به خانواده این مرحوم از خدواند برای ایشان آمرزش خواهانیم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۵:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۹
البته حبیب هیچ وقت کار سیاسی نکرد و علیه کسی نخوند. دلیل خروجش هم این بود که بهش اجازه فعالیت ندادند.
غلامحسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
0
10
در هنگام انقلاب اکثر روشنفکران ودانشجویان از صدای گرم حبیب بهره می جستند حال چه شده ایشان شدن غیر خودی.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
8
2
رویداد24یاز هم تفسیر جدید از مردم کردید؟!!
ناشناس
|
Netherlands
|
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
0
5
این فاصله نگاه همیشه بوده بعضی به روی خودشون دوست ندارن بیارن هنوز
امیر از مشهد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
0
7
حبیب عزیزم، مهم نیست که به خاطر کم کاری مسئولان الان قطعه هنرمندان نیستی،،،، به خدا که مهم اینه که در قلب همه ما هستی برای همیشه.
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
0
5
با عرض تسلیت به خانواده محترم این استاد ، امید است یادش همیشه در ایران گرامی داشته شود برای شادی روحش صلوات
ناشناس
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۵
0
3
درود بر حبیب ومردانی از این جنس مردانی که علیرغم داشتن زندگی مرفه در غرب به کشور خود برگشتند وخواستند تا خدمتی انجام دهند اما مسولان ما که همیشه ثابت کردند از جنس مردم نیستند شما مقایسه کن مرگ حبیب را با مرگ سبزواری که هردو نزدیک به هم بود همچنین مقایسه کن مرگ ایت الله کنی را با مرتضی پاشاایی در همه این قیاسها یک طرف قضیه مورد توجه صدا وسیما ومسولان قرار گرفت و در سمت دیگر تا حد توان فیلتر شد نکته مهم اینه که با همه این جانبداریهای حکومتی حضور پرشور مردم در سمت فیلتر شده بشدت پررنگ ودر سمت مانور تبلیغاتی شده بشدت.... از این جور قیاسها میتوان نتیجه گرفت که مسولان ما با مردم ما همدرد و همدل نیستند .....
ابراهیم
|
Germany
|
۰۸:۱۵ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۴
2
0
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان و ارزوی مغفرت برای ان مرحوم چند نکته پس از مصاحبه همسر ایشان برایم جالب توجه امد که لازم دیدم ذکر کنم. اول اینکه تمام دوستانی که به صلاحدید خود مهاجرت میگنند همواره تصور اینده بهتری را برای خود در نظر دارند هر چند که ممکن است در عمل اینچنین نشود و تا زمانی که شرایط برایشان در انسوی مرزها مهیا باشد به فکر مراجعت نیز نمی افتند. لذا در زمانی که شرایط زندگی در خارج برایشان دشوار میگردد تازه به یاد وطن و مردم ایران افتاده و تصمیم به برگشت میگیرند که البته تا اینجای کار هیچ ایرادی نداشته و یک تصمیم شخصی میباشد ولی نمیدانم چرا پس از بازگشت گمان می کنند که مردم و مسیولین باید به فکر انان باشند و از انها حمایت کنند. ایا در زمانی که انسوی مرز مشغول خوشی و راحتی بودید شما نیز به همین اندازه یاد مردم می کردید. متاسفانه عده ای از مردم ما هم که نمیدانم چرا زود تحت تاثیر قرار میگیرند خود را کاسه داغتر از اش نموده و برای این عده سینه چاک میدهند؟؟ و فریاد وامحمدا بلند می کنند؟؟ دوستان کمی به خود بیاییم و از دنباله روی و بزرگ نمودن دیگران دست برداریم. البته این تنها به عده ای خواننده و یا ورزشکار که بهترین ایام عمر خود را در خارج سپری کرده اند نمی شود حتی بزرگان علمی مملکت که دوران مفید زندگی خود را در خارج سپری نموده اند نیز می شود چرا که پس از بازگشت ان هم در شرایطی که دیگر در خارج جایگاه قدیم خود را نداشته اند نه از روی علاقه به وطن که بنظر حقیر بیشتر برای کسب منافع خودشان است. حال این شخص چه یک خواننده باشد چه یک پزشک جراح!!! در انتها اینکه سینه چاک بودن بستگان این افراد به هر حال قابل توجیه است ولی اینکه چرا عده ای بی جهت خود را جاده صاف کن اینگونه افراد میکنند برایم بیشتر جای تعجب دارد!! باید توجه کنیم که با همه احترامی که برای یک جنس یا وسیله عتیقه قایلیم ولی ان را فقط جهت بازدید در موزه قرار میدهیم نه اینکه از ان به عنوان یک وسیله کارامد استفاده کنیم!! بی جهت نیست که از قدیم گفته اند برای کسی بمیر که حداقل برایت تب میکند!!! با ارزوی رحمت مجدد برای همه رفتگان و ارزوی صبر برای بازماندگانشان.
نظرات شما
نظرسنجی
بهترین گزینه برای ریاست مجلس دوازدهم چه کسی است؟
پیشخوان