تاریخ انتشار: ۰۹:۰۵ - ۱۴ تير ۱۳۹۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
گزارش رویداد۲۴ به بهانه سالگرد ربوده شدن حاج احمد متوسلیان و اکران فیلم ایستاده در غبار:

مردم بايد از سپاه حساب كشي كنند

امروز سی و چهارمین سالگرد ربوده شدن احمدمتوسلیان و همراهان اوست. سی و چهار سال گذشت. سی و چهار سالی که پر بود از حوادث ریز و درشت. حوادثی که فاصله بسیاری دارند با ذهنیت امثال حاج احمد متوسلیان از جامعه‌ای ایده‌آل.
رویداد۲۴- امروز سی و چهارمین سالگرد ربوده شدن احمدمتوسلیان و همراهان اوست. سی و چهار سال گذشت. سی و چهار سالی که پر بود از حوادث ریز و درشت. حوادثی که فاصله بسیاری دارند با ذهنیت امثال حاج احمد متوسلیان از جامعه‌ای ایده‌آل.

هدف سردارانی مثل حاج احمد متوسلیان چیزی جز اتفاقاتی است که در جامعه امروز ما می‌افتد. چیزی جز فیش‌های حقوقی چند صد میلیونی مدیران ماست.

سکانس سخنرانی صریح و کوبنده حاج احمد متوسلیان در مسجد جواب بسیاری از پرسش‌های امروز ماست.

سخنرانی صریحی که در آن حاج احمد متوسلیان صراحتاً از مردم می‌خواهد تا درباره پول‌هایی که در سپاه خرج می‌شود بپرسند:

- «مردم شما بايد بخواهيد كه بودجه سپاه براي چي خرج شد؟ كجا مي ره اين پولها؟ ببيند برادر من در لباس سپاه با كارت سپاه با همه چيز سپاه دارم به شما مي گم كه شما بايد از سپاه توضيح به خواهيد؟ بايد شما بپرسيد چرا؟ اين كه شما نپرسيديد و شما مردم پاوه در اين مورد احساس مسئوليت نكرديد كار به اينجا كشيد.»

او می‌خواهد مردم بدانند. آیا این در تضاد با حرف مدیری نیست که با دریافت چندصد میلیون حقوق طلبکار هم هست و وقتی صحبت از عزلش به میان می‌آید ملت ایران را تهدید به شکایت در بانک جهانی می‌کند؟ 

«ایستاده غبار» از این منظر فیلم مهمی است که با امروز جامعه ایران تناسب دارد. چون روایت زندگی مردی است که به دنبال عدالت و آرمان‌هایی است که برایش انقلاب کرده بود. شاید به همین دلیل دیدن رفتارهای این مرد به این میزان روی پرده زیباست.

مردم بايد از سپاه حساب كشي كنند

 رفتارهایی که در عین زیبایی غیرممکن هم به نظر می‌رسد. خصوصاً برای جوانانی که نتوانستند در زمانه زندگی آن مردان نفس بکشند.

جوانانی که به جای حق‌طلبی حاج احمد متوسلیان فیش‌های حقوقی مدیران را دیده‌اند و از این بی‌عدالتی اشک به چشمانشان دویده است.

محمدحسین مهدویان توانسته پلی میان دیروز و امروز ما برقرار کند. ایستاده در غبار شاید زنهاری باشد برای تمام تماشاگران که بدانند که چقدر از مسیر اخلاق دور افتاده‌اند.

از مسیری که امثال حاج احمد متوسلیان خواهان آن بودند و برای به دست آوردنش جان خود را فدا کردند.

ایستاده در غبار داستان زندگی یک مرد است. مردی که تا آخرین لحظات عمر پای عقیده‌اش ایستاد و سعی کرد زندگی مردم اطرافش را بهتر کند.

مردم بايد از سپاه حساب كشي كنند

سعی کرد برای ماندن در حافظه مردم فقط به وظیفه‌اش عمل کند. ایستاده در غبار داستان زندگی یک مرد است.

یک مرد کاملاً زمینی که مثل تمام مردم دیگر عصبانی می‌شود، خشمگین می‌شود و در تضاد قرار می‌گیرد.

حاج احمد متوسلیان مردی زمینی است. مردی است که از دل همین کوچه‌ها و خیابان‌های تهران نه به سرداری سپاه بلکه به سرداری دلها رسیده است.

شاید تنها تفاوت احمد متوسلیان با ما در حس مسئولیت پذیری‌اش باشد. زیرا بعد از آزادی پاوه اولین چیزی که برای مردم آن شهر تهیه می‌کند غذاست.

چون می‌داند که وظیفه‌اش تنها آزادی پاوه نیست. بلکه کمک به مردمی است که از این اختلافات رنج دیده‌اند.

احمد متوسلیان یک انسان است. چون برای کمک به آن نوجوان که در جنگ با او قرار دارد لحظه‌ای درنگ نمی‌کند. 

احمد متوسلیان یک انسان است چون یک سرباز برایش به اندازه یک گردان و تیپ اهمیت دارد. احمد متوسلیان مرد تنهایی است که در میانه جنگ محکم و استوار می‌ایستد، بی‌سیم را بالا می‌برد تا همه از مظلومیت بچه‌های تحت امرش در زیرا باران موشک و گلوله با خبر شوند.

مردم بايد از سپاه حساب كشي كنند

احمد متوسلیان انسان است چون خشم و مهر را با هم دارد. چون نمی‌تواند فقط به خودش فکر کند. او متعلق به تمام مردم ایران است. 

احمد متوسلیان اهل پشت میز نشستن و حقوق خوب گرفتن نبود. او، مثل هر قهرمانی اهل عمل بود. او نمی‌ایستاد که برایش شرایط را فراهم کنند، بلکه خودش شرایط را فراهم می‌کرد.

بعد از دیدن ایستاده در غبار یاد آن دیالوگ مشهور جف کاستلو در رفتگان میفتیم که گفت «من نمی‌خوام محصول شرایط اطرافم باشم. بلکه می‌خواهم جهان اطرافم محصول شرایط من باشه.» 

احمد متوسلیان چنین مردی بود. مردی که در کوران زندگی یادگرفته بود چطور با مصائب برای رسیدن به عدالت بجنگد.

همین مرد، با این میزان از مقاومت و دلیری پر از شرم و مهر است. مثل آن‌جایی که رفیقش بعد از توبیخ توسط احمد متوسلیان می‌گوید با همسرش به آن‌جا آمده و احمد متوسلیان سرشار از شرم می‌شود که چرا دوستش به او نگفته همراه همسرش است و برای جبران تا بوسیدن دست و پایش پیش می رود.

احمد متوسلیان سرنوشت عجیبی هم پیدا کرد او در دل تاریخ گم شد. او شهید نشد بلکه میان غبار‌ها از نظر‌ها محو شد.

دیدن ایستاده در غبار سوالات عجیبی را به ذهن ما می‌آورد. این‌که مدیران و مسئولان ما چقدر توانستند همانند احمد متوسلیان باشند؟

چقدر توانستند مثل او عدالت را برقرار کنند؟ چقدر توانستند مثل او برای راحتی مردم جان بکنند؟ چقدر توانستند گره از کار مستمندی باز کنند؟ حداقل فیش‌های حقوقیشان می‌گوید نتوانستند این کار را بکنند.

سی و چهار سال از نبود احمد متوسلیان می‌گذرد. و بعد از سی و چهار سال ما شاهد ایستاده در غبار هستیم. 

ایستاده در غباری که درباره تاریخ نیست. درباره امروز ماست. امروزی که دیگر امثال حاج احمد متوسلیان ندارد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۴
0
2
سپاه باید در مورد فیش های حقوقی همانند دیگران پاسخگو باشه
نظرات شما
نظرسنجی
بهترین گزینه برای ریاست مجلس دوازدهم چه کسی است؟
پیشخوان