گرهگشایی از کلاف سردرگم مدیریت حیوانات شهری در ایران
رویداد۲۴ محبوبه قلی پور کارشناس ارشد علوم و مهندسی محیط زیست: با مرور تاریخ مدیریت جمعیت حیوانات شهری در کشورهای موفق، اصلاح رابطهی بین انسانها و حیوانات و از میان رفتن نگاه صرفاً ابزاری به حیوانات در این کشورها به وضوح دیده میشود. مساله کنترل جمعیت سگها مسأله ایست که بسیاری از کشورهای دنیا دهههای متمادی درگیر آن بودهاند. راهکار غلط حذف و کشتار به عنوان راهحلی سریعالوصول برای مدتی در تمام این کشورها انجام شده است، اما به تدریج به روشهای صحیح و مؤثر روی آوردهاند.
اصرار برای انجام این روش منسوخ در کشور را طی سالهای اخیر با توجه به آنکه برنامهی مدون جهانی برای کنترل جمعیت شکل گرفته، دیگر نمیتوان ناشی از عدم آگاهی دانست، بلکه ابعاد و زوایای گستردهتری پیدا میکند و وجود چند مسأله در کشور ما بر پیچیدگی موضوع کنترل جمعیت حیوانات شهری میافزاید.
بنا بر آیات و احادیث و روایات متعدد آزار و کشتار بیهوده حیوانات در شریعت اسلامی فعلی حرام و رفتاری به غایت غیر انسانی محسوب میگردد، اما گاهی در کشور ما با توجه به برداشتهای بعضاً اشتباهی که از بحث نجاست سگها شده، متاسفانه زمینهساز عدم پذیرش و طرد کردن سگ و گاهی آزار رساندن به آنها توسط برخی از مردم شده است. هرچند بسیاری از علما و کارشناسان دینی به تفصیل به این مسأله پرداخته و به حکم عقل و شرع، آزار رساندن به تمامی زیستمندان را عملی غیر انسانی و حرام دانستهاند که در این زمینه فتواهای بسیار وجود دارد.
مورد بسیار مهم دیگر مدیران متولی امر هستند که علیرغم آگاه بودنشان از روشهای صحیح کنترل جمعیت، روش غلط و غیر اخلاقی کشتار را در دستور کار قرار میدهند. به نظر میرسد سیستمهای اجرایی کشور قطعاً نه به دلیل ناآگاهی، بلکه شاید به دلیل منافع مالی آن هم برای عده ای ذینفع، چنین رویکردی را در پیش گرفتهاند.
به مرور زمان با بهره گیری از تجارب جهانی و رویکرد نسبتا موفق بسیاری از کشورهای پیشرو در بحث مدیریت حیوانات شهری و تحول رابطه بین انسان و حیوان، همچنین با رجوع به فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی و توصیهی بزرگان دین و اخلاق مبنی بر جایز نبودن آزار و ستم نسبت به حیوانات، رفتار غیر ظالمانه و محبتآمیز با حیوانات در بسیاری از افراد جامعه نهادینه شده است. اما همچنان میبینیم که برای کنترل جمعیت سگها روش کشتار ادامه داشته است. این راهکار غلط که با فرهنگ حیواندوستی سازگاری نداشت، دیگر مورد پذیرش بسیاری از شهروندان ایرانی نبود.
بیشتربخوانید: مصوبه ممنوعیت سگ گردانی را بررسی میکنیم
مدافعان برنامههای کشتار، برای توجیه این اقدام غیراخلاقی به دلایل ظاهرا علمی نیاز داشتند که بتوانند جامعه ای را که دیگر پذیرای کشتار نبود، با خود همراه کنند. اما مسأله اینجاست که حتی اگر اخلاق را نیز از اساس در نظر نگیریم، از نظر علمی هم تاکنون روشهای کشتار و حذف فیزیکی برای کنترل جمعیت سگها ناکارآمد و ناپایدار بوده است. بسیاری از مقالات معتبر علمی به طور دقیق بررسی کرده اند که کشتار راه حل موفقی برای کنترل جمعیت سگها نبوده است. در تمام دنیا فقط کشورهایی در کنترل جمعیت موفق بودند که منابع تولید سگ را کنترل کردند و تمرکز بر ریشه مسألهی جمعیت سگها داشته اند.
این کشورها به جای کشتار از آموزش، عقیم سازی و واکسیناسیون استفاده کردند و در کنار آن سطح آگاهی را در جامعه بالا بردند. طبق نظر سازمان جهانی بهداشت حیوانات (OIE)، در مناطقی که جمعیت قابل توجهی از سگها، سگهای بی سرپرست هستند، روش جمعآوری، عقیم سازی، واکسیناسیون و رهاسازی در همان محل جمعآوری که به اختصار CNVR نامیده میشود، نقش کلیدی در کنترل جمعیت دارد مانند کشور اندونزی. در مناطقی که مسأله اساسی رها کردن سگهای صاحبدار است، ترویج رفتار مسئولانه در اولویت است، مانند یونان. در ایران هر دو مسأله را شاهد هستیم و باید روی آن کار شود.
مروجین کشتار در کشور از آنجا که نه تنها دلیل اخلاقی برای این کار نداشتند، بلکه حتی عاری از ادله علمی نیز بوده اند، برای توجیه این رفتار به ناچار به روش هیولاسازی و شیطان سازی و بزرگنمایی از آسیبها و سگ هراسی روی آوردهاند.
در نتیجه متولیان امر با ساختن مستندها و برنامهها در جهت بزرگنمایی آسیب سگها به مردم و حیات وحش، معرفی کشتار و حذف فیزیکی به عنوان تنها راهحل موجود، و نیز با استفاده از برخی چهرههای دانشگاهی برای باورپذیرتر کردن این مطلب، ابزار نرمی را طراحی کردهاند که از سمت افراد موافق روش کشتار و احتمالاً دارای منافع ارائه شد تا خشم، نفرت و ترس را در جامعه افزایش داده و به اسم حمایت از رفاه، امنیت و بهداشت مردم، از این فضای ملتهب استفاده کرده و دست به ادامه کشتار بزنند.
نادیده گرفتن حق عموم جامعه در حفاظت از جان آنها با دادن آمارها و اطلاعات نادرست و با بودجه خواری که از سمت نهادهای مسئول اتفاق می افتد(ردیف بودجه عقیم سازی و واکسیناسیون در شهرداریها تعیین شده) ، شگرد متولیان این امر است که نباید توسط نهادهای قضایی نادیده گرفته شود. با ملتهب کردن فضای جامعه و ایجاد رعب و وحشت از سگها باعث ایجاد درگیری بیشتر با سگها و افزایش حملات آنها شده و در نتیجه ارائه اطلاعات غلط موجب میشود که به واسطه عدم کنترل هاری جان مردم به خطر بیفتد. در صورتی که اگر به پشت پرده بسیاری از این اخبار توجه کنیم، این حملهور شدنها که مبنای کشتار قرار گرفته، در بسیاری از موارد به دلایلی اتفاق افتاده که دارای راهحلهای منطقیتری است که متولیان امر حاضر به پذیرفتن آن نیستند و از این رو منافع اکثریت جامعه فدای منافع عدهای قلیل میشود.
به نظر میرسد حفاظت از جان و بهداشت عمومی در پایینترین درجه اهمیت قرار گرفته و اگر این امر به درستی مدیریت نشود، چیزی که امروز آن را یک مشکل مینامیم، در آیندهای نه چندان دور در سایهی همین بیتدبیریها تبدیل به فاجعه خواهد شد.