تاریخ انتشار: ۰۹:۰۹ - ۲۷ بهمن ۱۴۰۲
کارشناس امور آموزشی و تربیتی:

میانگین کشوری نمرات دانش‌آموزان پایه دوازدهم زیر ۱۲ بود/ نمرات سال آینده هم کاهش خواهد یافت

اعلام «میانگین کشوری نمرات دانش‌آموزان پایه دوازدهم» در امتحانات نهایی خرداد ماه حکایت از حال ناخوش نمرات در تمامی رشته‌ها اعم از تجربی، ریاضی و معارف داشت که زیر۱۲ بودند، نمره‌ای که حتی انسانی‌ها نتوانستند حد نصابش را هم کسب کنند و با ۸.۷۵ «مردود» شدند.

میانگین کشوری نمرات دانش‌آموزان پایه دوازدهم زیر ۱۲ بود/ نمرات سال آینده هم کاهش خواهد یافت
رویداد۲۴ اعلام «میانگین کشوری نمرات دانش‌آموزان پایه دوازدهم» در امتحانات نهایی خرداد ماه حکایت از حال ناخوش نمرات در تمامی رشته‌ها اعم از تجربی، ریاضی و معارف داشت که زیر۱۲ بودند، نمره‌ای که حتی انسانی‌ها نتوانستند حد نصابش را هم کسب کنند و با ۸.۷۵ «مردود» شدند؛ چندی بعد و بدنبال اهمیت این امر، رییس جمهور به موضوع ورود و خواستار ارائه گزارشی از وضعیت آموزشی و اعلام واقعی نمرات توسط وزیر آموزش و پرورش شد؛ گزارشی که از حال و روز روند نزولی نمرات از دهه گذشته می‌گفت، نظرات بسیاری را به سوی خود جلب کرد.

محمد حسنی، استاد دانشگاه و کارشناس امور آموزشی و تربیتی در این خصوص، با استناد به برخی شواهد گفت: کاهش کیفیت و کمیت یادگیری در حال وقوع و «فقریادگیری» در جامعه روز به روز در حال افزایش است. کاهش یادگیری از سال‌های گذشته به نحو مستمر و پیش‌رونده آغاز و در حال حاضر نمودی جدی یافته است؛ در زمان‌های گذشته که باید جدی با این مسئله برخورد می‌شد، حاکمیت، جامعه و کنشگران اجتماعی آنچنان که باید ورود و برخوردی نداشته‌اند و در حال حاضر زنگ هشدار آن به صدا در آمده است.

به گزارش ایسنا بخش‌هایی از گفت و گوی محمدحسنی را در ادامه می‌خوانید:

این کارشناس که معتقد است سال‌هاست به طوری مستمر توان نظام آموزشی به صورتی پنهان تحلیل رفته و حالا این موضوع آشکار و خودش را نشان می‌دهد، با ابراز نگرانی از روند کاهشی و افت آموزش مدرسه‌ای و تحصیلات عمومی افزود: این امر کنشگران و فعالان اجتماعی را نگران کرده است، زیرا ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی آموزش عمومی و مدرسه‌ای در توسعه و پیشرفت جامعه بسیار تاثیرگذارند؛ از این رو این نگرانی به‌جا و ارزشمند است.

عملکرد نظام آموزش عمومی و یا مدرسه‌ای را نباید صرفا در چند نمره خلاصه کرد، گفت: آموزش عمومی دارای کارکرد‌های مختلف و اصطلاحا چند ساحتی است لذا باید در ساحت‌های مختلف زندگی کودکان اعم از دینی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، هنری، زیستی و .. تاثیرگذار باشد بنابراین اینکه فقط به چند نمره متمرکز شویم به نوعی مغالطه کردن است چرا که عملکرد نظام تربیت رسمی باید وسیع و کلان باشد؛ پس این معیار برای تعیین اثر بخشی نظام آموزشی کافی نیست در این راستا نیازمند ابزار و معیار‌های کیفی‌تر و عمیق‌تری هستیم.

در حال حاضر تنها سنجش عملکرد نظام آموزشی ما آزمون‌های «تیمز» و «پرلز» (اندازه‌گیری و بررسی عملکرد دانش‌آموزان در سه درس ریاضی، علوم و خواندن) و دیگری نیز آزمون‌های نهایی است که فعلا در سال آخر دبیرستان و طی سال‌های آتی به پایه‌های دهم و یازدهم تسری خواهد یافت؛ هرچند این سنجش‌ها می‌تواند یک شاخص باشد، اما همه شاخص‌های لازم برای سنجش عملکرد نظام آموزشی را ندارند.

نمونه مطالعاتی تیمز و پرلز حاکیست مدارسی در کشور داریم که تمام دانش‌آموزان آن‌ها زیر میانگین جهانی نمره گرفته‌اند، از طرف دیگر حتی مدارسی داریم که تمامی دانش‌آموزانشان بالای میانگین جهانی نمره کسب کرده‌اند که البته جزو مدارس خوب هستند این در حالیست که شاهدیم شکاف طبقاتی وارد شکاف آموزشی ما شده و روز به روز در حال افزایش است.

مدارس دولتی، حاشیه‌ای و روستایی مدام در معرض این افت نمرات و معدل هستند در تهران کلاس‌هایی با تراکم جمعیتی ۴۵ نفره داریم، مطمئن باشید که در چنین کلاس‌هایی درگیری دانش‌آموزان برای یادگیری مطلوب نیست؛ این کلاس‌ها حتما باید علاوه بر معلم، معلم‌یار هم داشته باشد تا یاددهی و در نتیجه، یادگیری مطلوب رخ دهد.

بسیاری از آثار اجتماعی و پیامد‌های دراز مدت آموزش و پرورش قابل سنجش نیست، شاخص‌های اندازه‌گیری این عملکرد در دنیا و ایران را مورد نقد قرار می‌دهد آزمونی دیگر در دنیا مرسوم است با عنوان «پیزا» که برنامه بین‌المللی برای ارزیابی دانش‌آموزان است.

این آزمون توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی با هدف ارزیابی سیستم آموزشی کشور‌های مختلف در آماده‌سازی دانش‌آموزان برای پس از دوران تحصیل است. در واقع این آزمونی پیشرفته برای بررسی عملکرد نظام آموزشی در شایستگی‌های کلیدی و حساسی که دانش‌آموزان در زندگی اجتماعی نیاز دارند، به شمار می‌رود، اما این آزمون تاکنون در ایران برگزار نشده؛ لازمه اینکار عضویت ایران در آن و پرداخت حق عضویت است که فعلا آموزش و پرورش این کار را نکرده است، زیرا مشارکت ما در آزمون‌های تیمز و پرلز با مشکلات زیادی روبروست.

شاهد این افت در سال آینده هم خواهیم بود؛ چرا که قدرت و توانایی نظام آموزشی در این سال‌ها کاهشی بوده پس قطعا خروجی آن هم به همین ترتیب ادامه خواهد داشت و چیزی نیست که در لحظه بتوان آن را متوقف و یا جلویش را گرفت؛ کلید برق نیست تا بتوانیم آن را خاموش کنیم. آثار تعلیم و تربیت ماندگار است و تغییرات آن دیر ظاهر می‌شود؛ حتی اگر تغییرات جدی هم ایجاد کنیم، تا آثار قبلی خارج و قابل دیدن و رویت باشد زمانبر است، بنابراین کاهش نمرات در سال‌های آتی امری طبیعی و ادامه‌دار خواهد بود این در حالیست که توانایی نظام آموزشی ما بنابر دلایلی رو به کاهش نهاده شده و بازسازی سیستم آن بسیار زمان‌بر است.

در بررسی کارکرد و عملکرد نظام آموزشی ما فقط به عملکرد دانش‌آموزان می‌پردازیم یعنی انتظار داریم این نظام آموزشی به‌روی کودکان تاثیر بگذارد و سپس این تاثیر را با برگزاری آزمون‌هایی اندازه‌گیری می‌کنیم این در حالیست که صرفا سازوکار‌های آموزشی، کلاس درس، برنامه درسی، معلم، مدرسه و کتب درسی و کمک آموزشی و ... را ملاک قرار می‌دهیم، هرچند این‌ها لازم هستند، اما کافی نیست؛ باید بررسی کنیم که یادگیرندگان (دانش آموزان) چه نگاهی به «جایگاه و شان مدرسه» دارند.

شان اجتماعی مدرسه بعد از دارالفنون خود را اینگونه نشان داد که تحصیلات می‌تواند باعث کسب موقعیت‌های اجتماعی و زندگی بهتر شود به طوریکه کم کم بین مردم جا افتاد که «مدرسه برو تا کاره‌ای شوی».

در حال حاضر هرچند عده‌ای به این جریان اعتقاد دارند، اما باید بپذیریم این رابطه مدرسه رفتن و کاره‌ای شدن آرام آرام در جامعه ضعیف شده طوری که خیلی‌ها مدعی‌اند «عده‌ای مدرسه نرفته‌اند، اما کاره‌ای شده‌اند» و از این دست اظهار نظر‌ها در شبکه‌های اجتماعی به وفور در حال دست به دست شدن است و در حال تبدیل شدن به باوری عمومی است.

این خود به خود بر رفتار تحصیلی دانش آموزان در کلاس درس تاثیرگذار است، اما می‌بینیم این موضوع در تحلیل‌ها مورد غفلت واقع شده و در نتیجه انگشت اتهام را فقط به سمت سیستم آموزشی می‌گیریم. به سخن دیگر عوامل اجتماعی تاثیر گذار در عملکرد یادگیری دانش آموزان را نباید نادیده گرفت.

شواهد جهانی نشان می‌دهد کرونا باعث افت یادگیری دانش‌آموزان در سراسر جهان شد چرا که یادگیری مدرسه‌ای مستلزم درگیری و مواجهه رو در روی معلم و دانش‌آموز است لذا هرچه این فاصله معلم و دانش آموز بیشتر شود، کیفیت یادگیری کاهش پیدا می‌کند.

در دوران کرونا و در شرایط آموزش مجازی، معلم نمی‌توانست از پشت مانیتور لب تاپ و گوشی درگیری مناسبی را در فعالیت‌های یادگیری با دانش‌آموزان ایجاد کند لذا ما شاهد رخوت و افت و رها شدگی یادگیری مدرسه‌ای و همچنین تشکیل «نمایش یادگیری» بودیم، یعنی برخی به جای اینکه یاد بگیرند، صرفا نمایشی از آن را گزارش می‌دادند که مثلا در حال یاد گیری هستند حال آنکه یا در حال چرت زدن و یا چت کردن با دیگران بودند و ...، این‌ها حقایق دوران کروناست که تاثیرش را بر فرهنگ یادگیری و کیفیت یادگیری دانش آموزان گذاشت؛ پیامدهایش حالا نمایان شده است. شوربختانه حالا حالا‌ها این داستان ادامه دارد و آثار این غیرحضوری شدن در دروان کرونا در سال‌های پیش رو همراه دانش‌آموزان به پیش می‌رود و ما با نسلی رو به رو هستیم که زمینه‌های یادگیریشان ضعیف شکل گرفته و این حرفی درست است.

نتایج کنکور حاکی از تفاوت فاحش و نگران کننده آموزش در مدارس دولتی و سایر مدارس است و داده‌های آماری مختلف هم این موضوع را تایید می‌کنند. این نشان می‌دهد، چون تعداد زیادی از دانش‌آموزان کشور در مدارس دولتی درس می‌خوانند در معرض افت یادگیری و افت تحصیلی هستند. کاهش کیفیت یادگیری موجب کاهش معدل کل دانش آموزان کشور می‌شود. نتیجه این تفاوت در ورود به دانشگاه‌ها خودش را به خوبی نشان داده است چرا که درصد زیادی از کسانی که در دانشگاه‌های خوب درس می‌خوانند از خانواده‌های مرفه هستند؛ این واقعیت‌ها نگرانی‌ها را افزایش می‌دهد.

آزمون کنکور نمی‌تواند همه عملکرد دانش‌آموزان را اندازه‌گیری کند اظهار کرد: البته بدلیل عدم استفاده از سنجه‌های دقیق و علمی برای رصد عملکرد دانش آموزان و برای جبران ضعف آزمون کنکور مجبوریم عملکرد دانش‌آموزان را در آزمون‌های کتبی ببینیم و سراغ عملکرد سه ساله دانش اموزان دبیرستان برویم، اما با این کار هم ممکن است «کارتل‌های شبیه‌ساز کنکور» این بار تبدیل به «کارتل‌های آزمون‌های کتبی نهایی» شوند و باز هم پای پول در دوره متوسطه دوم پیش آید، لذا خانواده‌هایی که از منظر مالی ضعیف هستند نمی‌توانند کودکان خود را حمایت کرده و در چنین کلاس‌هایی ثبت‌نام کنند.

در عین حال باید توجه داشت، چون منابع و امکانات کیفی آموزشی به نحو نسبتا برابر در کشور توزیع نشده است و گروهی از دانش آموزان در مناطق محروم و کم برخوردار زندگی می‌کنند لذا استفاده از مقیاس یکسان هم «عالانه» نخواهد بود. راهکار این موضوع هم سهمیه‌بندی کردن مناطق است به طوریکه شهرستان‌هایی که سطح اقتصادی و اجتماعی پایین‌تری دارند در یک گروه قرار بگیرند و بچه‌های این مناطق با هم رقابت کنند و آن‌هایی که در مناطق برخوردارتر زندگی می‌کنند هم با هم رقابت کرده و سنجیده شوند بنابراین سنجش عادلانه برای گزینش‌های مختلف کار بسیار سخت و پیچیده‌ای است، اما باید با صورت بندی چارچوب‌های نظری و مفهومی مناسب برای سنجش‌ها در مسیر سنجش عادلانه طی طریق کرد.

با افزایش سطح کیفی سوالات، نمرات کاهش خواهد یافت؛ این اتفاق جدیدی نیست بلکه سطح آزمون برگزاری تغییر کرده است و این نمرات نشان می‌دهد در کشور ما یاددهی و یادگیری، ناظر به سطوح پایین اهداف یادگیری است.

واقعیت این است که علی رغم انتظاراتی که از آموزش و پرورش می‌رود، این وزارتخانه به تنهایی از پس انجام این کار بر نمی‌آید.

بودجه و حمایت نهاد‌های جانبی آنگونه که باید نیست. در دوره‌هایی مجلس قوانینی تصویب کرد که بر ضد نظام آموزشی بود و همین‌ها باعث کاهش قدرت آموزش و پرورش شد؛ از جمله استخدام حق‌التدریسی‌ها، نهضتی‌ها و ... بعد از اعتراضشان بود؛ هرچه آموزش و پرورش فریاد می‌زد این نیرو‌ها در سطح استاندارد‌های من نیستند و سن بالایی دارند و آموزش کافی ندیده‌اند و ... گوش شنوایی وجود نداشت و نهایتا هم استخدام شدند، بدین ترتیب یکباره حجم عظیمی از نیرو‌هایی که صلاحیت کافی برای معلمی نداشتند وارد مدارس شدند و این امر به مرور باعث افت آموزشی شد جریان‌های استخدام سریع چند سال اخیر برای رفع کمبود معلم هم همین عواقب را بر جای خواهد گذاشت لذا تنها آموزش و پرورش در این میانه مقصر نیست؛ آموزش و پرورش یک نهاد عمومی است و بقیه نهاد‌های اجتماعی باید پشتیبانش باشند و کمکش کنند وگرنه هر روز ضعیف‌تر می‌شود.

یکی از عوامل دستیابی به کیفیت، دستکاری زمینه و بافت اجتماعی است که آموزش و پرورش نمی‌تواند این عامل را چندان دستکاری کند چرا که خانواده‌ها و سمن‌های مردم نهاد باید ورود و کمک کنند تا بدین ترتیب شان مدرسه بالا برود. معتقدم مدرسه الان در وضعیتی مخاطره آمیز است.

با این تحقیق متوجه شدیم شان مدرسه رو به نزول است؛ تمامی تقصیر‌ها هم به گردن آموزش و پرورش نیست و همانگونه که گفتم برای خلاصی و روند کاهشی شان اجتماعی مدرسه، نیازمند کمک دولت، دستگاه‌های ذی نفع، مردم و سمن‌ها هستیم و همچنین قوانین حمایت کننده ناظر بر توانمندسازی آموزش و پرورش را نیز نیاز داریم.

پس آموزش و پرورش برای بهبود وضعیت معلمان باید روی توانایی پداگوژیک معلمان و مهارت‌های پداگوژیکی (تکنیک‌های آموزش و یادگیری) آن‌ها کار کند که این امری زمانبر و هزینه‌بر است، اما مهم این است که بتوان این درون داد را به نحوی برابر در سراسر کشور توزیع کرد. در کنار این امر منعطف کردن اجرای برنامه درسی هم می‌تواند بسیار کمک کننده باشد.

باید کاری کنیم کودکان درگیر یادگیری شوند و محتوای کتب درسی، حجم و چگالی مضامین باید مورد توجه قرار گیرد. اگر بتوانیم برنامه‌های درسی را منعطف و به مدیران و مدارس استقلال بدهیم تا برنامه‌ریزی موردی برای مدرسه خود داشته باشند، می‌توانیم شاهد اصلاح و بهبود فرایند‌های یاددهی و یادگیری در مدارس باشیم که همه این‌ها نیازمند برنامه‌ریزی جامعی است.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: آموزش و پرورش
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان