نقد رویداد۲۴ بر فیلمهای روز دوم جشنواره
کامیون؛ کهنه و قدیمی
کامیون کامبوزیا پرتوی از آن فیلمهایی است که میشود به آن لقب شریف و نجیب داد. شریف و نجیب در سینمای معنای مشخصی دارد.
رویداد۲۴- مازیار وکیلی: کامیون کامبوزیا پرتوی از آن فیلمهایی است که میشود به آن لقب شریف و نجیب داد. شریف و نجیب در سینمای معنای مشخصی دارد.
وقتی به فیلمی لقب شریف و نجیب میدهند معنایش این است که با فیلم کهنهای روبهرو هستیم که نمیشود چندان از آن تعریف کرد و انقدر هم شوق برانگیز نیست که بشود به راحتی تحملش کرد. اما چون کارگردان به هر حال زحمتش را کشیده به فیلم القاب شرافت و نجابت را میدهیم تا از کارگردان هم تقدیر کرده باشیم.
کامیون دقیقاً چنین فیلمی است. کهنه و قدیمی است. نه داستان شوقبرانگیزی دارد نه شخصیتهای جانداری. از همان شروع مشخص است فیلم را کسی ساخته که سالهاست از حال و هوای فیلمهای جشنوارهای نیمه دهه هفتاد جلوتر نیامده است. فیلم چه در موضوع و چه در پرداخت قصه شباهتهای انکارناپذیری با فیلمهای بهمن قبادی در نیمه دوم دهه هفتاد دارد. داستانش درباره کردهای ایزدی است و تهمایههای رمانتیکی هم دارد. تفاوتش با آن فیلمها در این است که خشونت بکری که در فیلمهای آن زمان قبادی وجود داشت را ندارد.
پرتوی در کامیون صرفاً به عشق زن کرد و راننده کامیون تکیه کرده. این داستان عاطفی نمیتواند برای ساخت یک فیلم صد دقیقهای کافی باشد. موقعیتهایی هم که پرتوی برای پیشبرد داستانش انتخاب کرده بسیار کلیشهای و دور از ذهن هستند. کارگردان حتی پای نیکی کریمی را هم به فیلم باز میکند و از نام و چهره واقعی این بازیگر استفاده میکند تا فیلمش کمی جذاب شود. این موقعیت و سایر موقعیتهایی که راننده کامیون و مسافران همراهش در آن گرفتار میشوند به هیچ وجه جذاب نیستند و همین عدم جذابیت موقعیتها باعث شده فیلم ریتم کندی پیدا کند و پیش نرود.
فیلم صرفاً به یک موقعیت مرکزی به ظاهر جذاب تکیه کرده و ایدهای برای بسط دادن این موقعیت جذاب نداشته است. فیلم از زمانی که وارد تهران میشود دیگر جذاب نیست. ماجرای پیدا کردن شوهر زن کرد خیلی زود رمق خودش را از دست میدهد. بنابراین فیلم همینطور بیدلیل پیش میرود تا تمام شود. شور و شوقی در کار نیست و کارگردان بیشتر از اینکه به دنبال روایت قصهای جذاب باشد به دنبال این است که شعار بدهد و متعهد باشد. در حالی که این تعهد زمانی معنا پیدا میکند که داستانی در کار باشد.
رسوخ تفکر چپ را میشود در جای جای فیلم مشاهده کرد. فیلمساز کنار شخصیتهای فقیر و رنجدیدهاش باقی میماند. آنها را در موقعیتهای سخت اما کم اثری قرار میدهد تا مظلومیتشان را به رخ تماشاگر بکشد. جامعه را بیرحم نشان میدهد و زندگی در این شهر به ظاهر زیبا اما در باطن خشن را سخت. پرتوی این تعهد را با رابطهای به ظاهر عاشقانه تعدیل میکند. منتها چون این رابطه عاشقانه جذاب نیست آن تعهد بیدلیل بیشتر خودش را نشان میدهد و تماشاگر اذیت میشود.
تلاشهای راننده کامیون که سعی میکند پای این خانواده تنها بایستد بعد از مدتی لوث میشود. حتی آن عشق که قرار است عامل جذابیت داستان باشد هم کمکی به اصل ماجرا نمیکند. شخصیتهای فرعی کامیون کاریکاتوری و آزاردهنده هستند. کل کمک نیکی کریمی -که نگارنده هنوز دلیل بودنش در فیلم را درک نکرده- این است که به آن زن کرد بگوید: «داعش با شماها چه کرده» و بعد لطف کند و از آنها خسارت نگیرد. کارکرد چنین شخصیتی همین قدر است. با همین حضور اندک ما باید باورمان بشود نیکی کریمی آدم خوبی است. راننده ساده دل با همین مختصر لطف باور میکند نیکی کریمی آدم خوبی است، اما تماشاگر برای باور کردن چنین موضوعی احتیاج به دلایل منطقی دارد که در فیلم وجود ندارد.
فیلم اسیر همان تفکر متعهد و کهنهای است که سالهاست گریبان سینمای ایران را گرفته و رها نمیکند. اینکه فیلمها باید حتماً پیامی داشته باشند سالهاست سینمای ایران را آزار میدهد. فیلمهایی مثل کامیون جذابیت را به نفع تعهد به مسلخ میبرند و این مسئله بزرگترین آفت برای سینمای ایران است. کامیون فیلمی برای تماشاگران ایرانی نیست. فیلمی نیست که بشود از آن لذت برد. حتی رنجی که به تصویر میکشد بیش از آنکه تطهیرکننده باشد عذاب آور است. رنجی است که از دل جامعه ایران بیرون نیامده، به همین خاطر برای تماشاگر ایرانی ملموس نیست. تماشاگر نمیتواند رنج شخصیتها را درک و لمس کند، به همین خاطر نمیتواند با فیلم ارتباط درستی برقرار کند. در یک کلام تماشاگر ایرانی این آدمها را نمیفهمد و فیلم هم کمکی نمیکند که ما این رنج را بفهمیم.
کامیون فیلم کهنهای است. تماشایش حوصله میخواهد. در انتها هم چیز دندان گیری نصیب تماشاگر فیلم نمیشود. بیشتر به درد بردن جایزه در جشنوارههای خارجی میخورد تا اکران در سینماها. میماند یک سعید آقاخانی جذاب که برای نقشش زحمت زیادی کشیده و توانسته نقش یک راننده تنهای کرد را به خوبی ایفا کند. اگر کرد باشید متوجه میشوید که چقدر سعید آقاخانی در این نقش خوب است. آقاخانی تنها نکته مثبت کامیون است. این برای بازیگر دستاورد بزرگی است که در یک فیلم بد خوب بازی کند و سعید آقاخانی در کامیون خوب است.
خبر های مرتبط