نقد رویداد۲۴ بر فیلمهای روز نهم جشنواره فیلم فجر
کار کثیف؛ فیلم معمولی درباره موضوعی ملتهب
کار کثیف از آن فیلمهایی است که نه جایزه میبرد، نه میفروشد و نه بدل به خاطره میشود. آنقدر معمولی و خنثی است که بهراحتی فراموش میشود و کسی یک سال بعد یادش نمیماند فیلمی به اسم کار کثیف اکران شده است.
رویداد۲۴،مازیار وکیلی: کار کثیف موضوع ملتهبی دارد. درباره جوانی است که مجبور میشود به خاطر جبر زمانه و شرایط دشوار زندگی به فروش مشروبات الکلی روی آورد. فیلم موضوع ملتهبی دارد. موضوعی که با آن میشود تریلری جذاب و تکاندهنده ساخت؛ اما خسرو معصومی فیلمش را بدل کرده به یک ملودرام کهنه که پر از پند و اندرزهای اخلاقی است.
داستان موضوع ملتهبش را مدام خنثی میکند. به نظر میرسد کار از ممیزی و دخالت دولت در فیلمنامهها گذشته و کارگردانان خودشان بدل به اولین خنثیکنندگان داستانهایشان شدهاند. کار کثیف میتوانست فیلم جذابی باشد. میتوانست موضوع ملتهب خود را جوری بسط و گسترش بدهد که با فیلمی جذاب و تکاندهنده طرف باشیم. فیلمی که ما را با شخصیت اصلی بهعنوان کسی که به کاری کثیف روی آورده است همراه کند؛ اما خسرو معصومی بهجای بسط و گسترش فیلمش بهعنوان یک تریلر جذاب آن را بدل کرده به ملودرامی معمولی و تلویزیونی که پایانی اخلاقگرایانه دارد.
اخلاقگرایی کار کثیف ازآنجهت آزاردهنده است که با واقعیت جامعه ایران همخوانی ندارد. مشکل کار کثیف این است که دارد در شرایطی از عقوبت اخلاقی حرف میزند که بسیاری از افراد در جامعه امروز ایران چنین کارهایی را انجام میدهند بدون اینکه ذرهای پشیمان باشند.
کار کثیف انگار در فضایی انتزاعی و بهدوراز واقعیت اتفاق میاُفتد. فیلم انگار در جامعهای ساختهشده که مردمش هیچ مشکلی ندارند و فقط اخلاقیات را رعایت نمیکنند. خسرو معصومی آنقدر برای فیلمش وقت نگذاشته است که علت پذیرش این شغل توسط جوان اول فیلمش را ریشهیابی کند. از همه بدتر پایان فیلم است که همه تقصیرها را به گردن جوان فیلم میاندازد و همه را_ازجمله جامعه و مسئولین_ را از بلاهایی که بر سر این جوان میآید مبرا میسازد.
خسرو معصومی بهجای اینکه برود سراغ ریشهیابی چنین وضعیتی فیلمی ساخته که بزرگترین پیامش برای تماشاگر این است که کار بد نکند. این بزرگترین موضعگیری فیلم است. کار بد نکنید چون عقوبتش را خواهید دید. معصومی کاری به این ندارد که چه مسائلی جوان فیلمش را به چنین مسیری کشانده است. جوان اول فیلم کار کثیف بیشتر از اینکه مشکل داشته باشد، الکیخوش است. در طول فیلم ما هیچچیز از مشکلات او نمیبینیم (آن ماجرای کرایه عقبافتاده کلاً شوخی است).
پدرزن باحالی دارد که ماشین مدلبالا در اختیارش میگذارد، پسرخاله باصفایی دارد که در غربت هوایش را دارد و زن و بچه مهربانی که همهجوره با او همراه میشوند. معصومی جوری این آدم را به ما معرفی میکند که انگار مشکل خاصی ندارد و در پایان همه تقصیرها را گردن او میاندازد تا هم پیام اخلاقی فیلمش را صادر کند و هم فیلمی بسازد که درنهایت مجوز اکران راحت و بیدردسری بگیرد.
کار کثیف از آن ملودرامهای ضعیف و باری به هر جهت است که عصبانی هم نمیکند. آنقدر خنثی، بیخاصیت و کم اثر پیش میرود که در پایان سال آینده هیچکس یادش نماند چنین فیلمی اکران شده است. از آن فیلمهایی است که حتی زمان تماشا هم فراموش میشوند. نیازی نیست از سالن خارج شوی تا فیلم یادت برود. در همان سالن هم بعد از نیم ساعت فیلم را فراموش میکنی و گوشیات را از جیب درمیآوری و پیامهایت را چک میکنی. در سینمای ایران ساختن چنین فیلمهای بیاثری سابقهای طولانی دارد. فیلمهایی که مشخص نیست برای چه ساختهشدهاند.
وقتی فیلمی آنقدر ساده انگارانه به پایان میرسد چه توقعی داریم که در زمان اکران تأثیر بگذارد. شخصیت زن فیلم آنقدر ساده و پخمه است که عرضه ندارد ترمزدستی ماشین را بکشد یا در را باز کند و همراه بچهاش بیرون بپرد تا زیرآب نرود، خب چنین شخصیتی چرا باید برای ما بهعنوان مخاطب جذاب باشد؟ چرا باید برای چنین موجودات ضعیفالنفس و بیخاصیتی دلمان بسوزد؟
کارگردان فکر میکند با نشان دادن شیشههای مشروب و نحوه تولید این محصول میتواند فیلم جذابی بسازد. چنین تصوری باعث شده که کار کثیف آنقدر بیخاصیت شود. فیلمی بیخاصیت و بلاتکلیف که معلوم نیست برای چه ساختهشده است. فیلمی که نه داستان جذابی دارد، نه شخصیت کارشدهای و نه صحنه تکاندهندهای. همه شخصیتهای این فیلمهای تیپهایی تکراری هستند.
پدرزن مهربان، زن مظلوم، مرد بد، بچه بامزه و... کار کثیف از آن فیلمهایی است که نه جایزه میبرد، نه میفروشد و نه بدل به خاطره میشود. آنقدر معمولی و خنثی است که بهراحتی فراموش میشود و کسی یک سال بعد یادش نمیماند فیلمی به اسم کار کثیف اکران شده است.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط